English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
white U بازیگر نخست شطرنج
whiter U بازیگر نخست شطرنج
whitest U بازیگر نخست شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
top board U میز نخست شطرنج
wood pusher U بازیگر بسیارضعیف شطرنج
blacks U بازیگر دوم شطرنج
blacker U بازیگر دوم شطرنج
blacked U بازیگر دوم شطرنج
blackest U بازیگر دوم شطرنج
black U بازیگر دوم شطرنج
send in U وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
double footed U بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
primes U نخست
imprlmis U نخست
primed U نخست
prime U نخست
first U نخست
firstborn U نخست زاده
firstling U نخست زاده
prime ministership U نخست وزیری
primordium U مرحله نخست
primogeniture U نخست زادگی
primeminister U نخست وزیر
first-born U نخست زاده
half-time U نیمه نخست
grand vizier U نخست وزیر
book one U کتاب نخست
head of the state U نخست وزیر
forenames U نام نخست
forename U نام نخست
Prime Minister U نخست وزیر
premier U نخست وزیر
first born U نخست زاده
premiership U نخست وزیری
Downing Street U نخست وزیر
first moment U عزم نخست
first moment U گشتاور نخست
ex prime minister U نخست وزیرپیشین
imprlmis U نخست انکه
half U نیمه نخست
imprimis U در مرحله نخست
at first hand U در وهله نخست
at first blush U در وهله نخست
first and foremost <adv.> U دردرجه نخست
premiers U نخست وزیر
first half U نیمه نخست
first ling U نخست زاده
first coat U اندودیارنگ نخست
Prime Ministers U نخست وزیر
first begotten U نخست زاده
rehabilitated U بحال نخست برگرداندن
right of primogeniture U حق نخست زادگی یا ارشدیت
rehabilitates U بحال نخست برگرداندن
rehabilitating U بحال نخست برگرداندن
rehabilitate U بحال نخست برگرداندن
primigenial U نخست پیدا شده
from the very f. U ازهمان وهله نخست
foremost U جلوترین دردرجه نخست
first audio stage U مرحله صوتی نخست
premiership U دفتر نخست وزیری
involuted U بحال نخست برگشته
it was we who went first U ما بودیم که نخست رفتیم
in the first flight U دارای مقام نخست سردسته
deputy primeminister U قائم مقام نخست وزیر
premiership U مقام نخست وزیری اولویت
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
to drink to a person U نخست خودنوشیدن وسپس دیگریرابنوشیدن واداشتن
premier U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiers U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premieres U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiering U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiered U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere U نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
It must be put up to the prime minister . U باید بعرض نخست وزیر برسد
Chancellor U صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
Chancellors U صدر اعظم نخست وزیر رئیس اداره
fence off U کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting. U من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
He undertook the primiership at the age of eighty. U درهشتاد سالگی عهده دار سمت نخست وزیری شد
fielder U بازیگر
player U بازیگر
stager U بازیگر
mummer U بازیگر
puppeteers U بازیگر
actor U بازیگر
puppeteer U بازیگر
actors U بازیگر
performing U بازیگر
booter U بازیگر
subs U تعویض بازیگر
protagonist U بازیگر عمده
oddsmaker U بازیگر شاخص
player's number U شماره بازیگر
protagonists U بازیگر عمده
skull U ضربه به سر بازیگر
subs U بازیگر ذخیره
sub U تعویض بازیگر
sub U بازیگر ذخیره
skulls U ضربه به سر بازیگر
poloist U بازیگر واترپولو
second string U بازیگر ذخیره
uncovered U بازیگر مهانشده
duffers U بازیگر متوسط
duffer U بازیگر متوسط
sand bagger U بازیگر گول زن
frees U بازیگر ازاد
dub U بازیگر ضعیف
dubbed U بازیگر ضعیف
dubs U بازیگر ضعیف
veterans U بازیگر با تجربه
veteran U بازیگر با تجربه
ride the bench U بازیگر ذخیره
freeing U بازیگر ازاد
hatchetman U بازیگر خشن
body checker U بازیگر تنه زن
substitute U بازیگر ذخیره
come back U بازگشت بازیگر
substituted U تعویض بازیگر
extra cover U بازیگر بل گیر
substituting U بازیگر ذخیره
substituting U تعویض بازیگر
substituted U بازیگر ذخیره
hattrick U بازیگر سه گله
headhunter U بازیگر خشن
number U شماره بازیگر
numbers U شماره بازیگر
club player U بازیگر باشگاهی
man U بازیگر تیم
backman U بازیگر مدافع
mans U بازیگر تیم
freed U بازیگر ازاد
substitute U تعویض بازیگر
cricketer U بازیگر کریکت
cricketers U بازیگر کریکت
free U بازیگر ازاد
walk-on U بازیگر فرعی
halfback U بازیگر میانی
wingman U بازیگر گوش
send-offs U اخراج بازیگر
ball player U بازیگر با توپ
backup U جانشین بازیگر
laxman U بازیگر لاکراس
third home U بازیگر مهاجم
out U اخراج بازیگر
out- U اخراج بازیگر
outed U اخراج بازیگر
leading lady or man U بازیگر عمده
tennist U بازیگر تنیس
send off U اخراج بازیگر
send-off U اخراج بازیگر
tragedienne U بازیگر تراژدی
wingers U بازیگر گوش
homebred U بازیگر محلی
winger U بازیگر گوش
homeling U بازیگر خودی
outside forward U بازیگر گوش
homebrew U بازیگر محلی
rook U رخ شطرنج
rooks U رخ شطرنج
al fil U شطرنج
chequer U شطرنج
chess U شطرنج
center forward U بازیگر نوک حمله
equipment bag U ساک دستی بازیگر
imported U بازیگر خارجی تیم
enforcer U بازیگر انتقامجوی خشن
favorite U بازیگر یا تیم محبوب
double foul U خطای هم زمان دو بازیگر
importing U بازیگر خارجی تیم
caddy U حامل وسایل بازیگر
dutchman U بازیگر بولینگ هلندی
import U بازیگر خارجی تیم
center back U بازیگر میانی خط عقب
flanker U بازیگر مهاجم در جناح
baseballer U بازیگر بیس بال
baseliner U بازیگر انتهای زمین
hurler U بازیگر هاکی ایرلندی
off wing U محل بازیگر گوش
pantomimist U بازیگر نمایش صامت
theatres U تماشاخانه بازیگر خانه
theatre U تماشاخانه بازیگر خانه
theaters U تماشاخانه بازیگر خانه
body check U سد کردن بازیگر توپدار
internationals U بازیگر بین المللی
international U بازیگر بین المللی
depths U بازیگر سرنوشت ساز
depth U بازیگر سرنوشت ساز
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
bowling bag U ساک بازیگر بولینگ
flankerback U بازیگر میانی جناح
back line player U بازیگر خط عقب والیبال
caddied U حامل وسایل بازیگر
cut U حذف بازیگر پس ازازمایش
cuts U حذف بازیگر پس ازازمایش
pull U بیرون کشیدن بازیگر
pulls U بیرون کشیدن بازیگر
draft U بازیگر جدید تیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com