Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
activate
U
بازگشت بازیگر به زمین
activated
U
بازگشت بازیگر به زمین
activates
U
بازگشت بازیگر به زمین
activating
U
بازگشت بازیگر به زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
send in
U
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
come back
U
بازگشت بازیگر
baseliner
U
بازیگر انتهای زمین
knock on
U
بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
knock-on
U
بلند شدن توپ از زمین ازضربه دست بازیگر
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
U
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
returned
U
بازگشت
return
U
بازگشت
recessions
U
بازگشت
recession
U
بازگشت
reversion
U
بازگشت
regression
U
بازگشت
recesses
U
بازگشت
recess
U
بازگشت
recursion
U
بازگشت
adverence
U
بازگشت
returns
U
بازگشت
recovery
U
بازگشت
relapsed
U
بازگشت
relapse
U
بازگشت
flyback
U
بازگشت
hark back
U
بازگشت
recoveries
U
بازگشت
relapses
U
بازگشت
relapsing
U
بازگشت
returning
U
بازگشت
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
char
U
کردن بازگشت
repatriating
U
بازگشت به وطن
charring
U
کردن بازگشت
repatriate
U
بازگشت به وطن
repatriated
U
بازگشت به وطن
regression
U
بازگشت به گذشته
cannot
U
بازگشت شود به کن
retrace time
U
دوره بازگشت
return key
کلید بازگشت
return address
U
نشانی بازگشت
return account
U
حساب بازگشت
reentry point
U
نقطه بازگشت
return interval
U
دوره بازگشت
recursivity
U
خاصیت بازگشت
return to zero
U
با بازگشت به صفر
reversibility
U
بازگشت پذیری
retrace interval
U
دوره بازگشت
rz
U
بازگشت به صفر
retrace period
U
دوره بازگشت
chars
U
کردن بازگشت
return to zero
U
بازگشت به صفر
irreversible
U
بازگشت ناپذیر
returning
U
اعاده بازگشت
carriage return
U
بازگشت نورد
returned
U
اعاده بازگشت
return
U
اعاده بازگشت
chare
U
کردن بازگشت
cr
U
بازگشت نورد
come around
U
بازگشت کردن به
line of retreat
U
خط بازگشت یکانها
returnee
U
بازگشت کننده
references
U
بازگشت مرجع
returns
U
اعاده بازگشت
repatriates
U
بازگشت به وطن
repercussions
U
بازگشت پسزنی
reference
U
بازگشت مرجع
homing pigeons
U
بازگشت کبوتر
homing pigeon
U
بازگشت کبوتر
electron recoil
U
بازگشت الکترون
returnees
U
بازگشت کننده
reference
U
کتاب بس خوان بازگشت
curtain calls
U
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
references
U
کتاب بس خوان بازگشت
reversible figures
U
شکلهای بازگشت پذیر
recurrent
U
راجعه بازگشت کننده
refer
U
فرستادن بازگشت دادن
referred
U
فرستادن بازگشت دادن
refers
U
فرستادن بازگشت دادن
reversible perspective
U
نمای بازگشت پذیر
regression
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
kickback power supply
U
توان اور بازگشت
regress
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
step backwards
U
بازگشت
[به حالت کم توسعه]
flyback power supply
U
توان اور بازگشت
nrz
U
بدون بازگشت به صفر
non return to zero
U
بدون بازگشت به صفر
non renewable resource
U
منبع بازگشت ناپذیر
curtain call
U
بازگشت هنرپیشگان به صحنه
payout period
U
دوره بازگشت سرمایه
recidivation
U
بازگشت به تکرار جنایات
recidivism
U
بازگشت به تکرار جنایات
ball return
U
بازگشت گوی بولینگ
payoff period
U
دوره بازگشت سرمایه
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
ball retour track
U
مسیر بازگشت گوی بولینگ
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
repatriated
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
circulate
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
circulated
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
repatriate
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriating
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
repatriates
U
ترک پناهندگی سیاسی و بازگشت به وطن
circulates
U
چرخش در یک دایره و بازگشت به محل اول
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
walkabouts
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout
U
بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
reconversion
U
هدایت مجدد بدین مسیحی بازگشت از گمراهی
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
Jehovah's Witnesses
U
دستهای از مسیحیان که بحکومت خداوند و به بازگشت عیسی پس از هزار سال دیگراعتقاددارند
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
latency
U
تاخیر بین زمانی که دستور دارد کامپیوتر میشود و اجرای آن یا بازگشت نتیجه .
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
puppeteers
U
بازیگر
performing
U
بازیگر
actor
U
بازیگر
actors
U
بازیگر
stager
U
بازیگر
fielder
U
بازیگر
booter
U
بازیگر
puppeteer
U
بازیگر
player
U
بازیگر
mummer
U
بازیگر
club player
U
بازیگر باشگاهی
sub
U
تعویض بازیگر
laxman
U
بازیگر لاکراس
subs
U
بازیگر ذخیره
subs
U
تعویض بازیگر
body checker
U
بازیگر تنه زن
wingers
U
بازیگر گوش
leading lady or man
U
بازیگر عمده
number
U
شماره بازیگر
send-off
U
اخراج بازیگر
out-
U
اخراج بازیگر
send-offs
U
اخراج بازیگر
out
U
اخراج بازیگر
skull
U
ضربه به سر بازیگر
substitute
U
بازیگر ذخیره
substitute
U
تعویض بازیگر
numbers
U
شماره بازیگر
substituted
U
بازیگر ذخیره
outed
U
اخراج بازیگر
substituted
U
تعویض بازیگر
substituting
U
بازیگر ذخیره
substituting
U
تعویض بازیگر
skulls
U
ضربه به سر بازیگر
sub
U
بازیگر ذخیره
send off
U
اخراج بازیگر
halfback
U
بازیگر میانی
hattrick
U
بازیگر سه گله
protagonist
U
بازیگر عمده
headhunter
U
بازیگر خشن
extra cover
U
بازیگر بل گیر
protagonists
U
بازیگر عمده
tennist
U
بازیگر تنیس
outside forward
U
بازیگر گوش
oddsmaker
U
بازیگر شاخص
third home
U
بازیگر مهاجم
cricketers
U
بازیگر کریکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com