English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
over-the-counter trading of securities U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
outside market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market [British E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market [American E] U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس اوراق بهادار
stock exchanges U بورس اوراق بهادار
stock exchange U بورس اوراق بهادار
stock exchange U بورس اوراق بهادار
stockbrokerage U دلالی بورس واوراق بهادار
stockbroking U دلالی بورس واوراق بهادار
papers U اوراق بهادار
papering U اوراق بهادار
paper U اوراق بهادار
papered U اوراق بهادار
negotiable instruments U اوراق بهادار
negotiable papers U اوراق بهادار
bonds U اوراق بهادار
draft U اوراق بهادار
drafted U اوراق بهادار
drafts U اوراق بهادار
securities U اوراق بهادار
broker U دلال اوراق بهادار
assumed portfolio U اوراق بهادار مفروض
bearer securities U اوراق بهادار بی نام
brokered U دلال اوراق بهادار
brokers U دلال اوراق بهادار
brokering U دلال اوراق بهادار
securities department U اداره اوراق بهادار
securities market U بازار اوراق بهادار
government securities U اوراق بهادار دولتی
portfolios U موجودی اوراق بهادار
portfolio U موجودی اوراق بهادار
registered securities U اوراق بهادار با نام
security market U بازار اوراق بهادار
issue [of something] [ID card or check] U انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
transferable securities U اوراق بهادار قابل انتقال
redemption U مبادله اوراق بهادار با پول
ceded portfolio U اوراق بهادار واگذار شده
marketable securities U اوراق بهادار قابل معامله
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
commercial paper U اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
pegging U تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
The return on the bonds amounts to ... U مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
quotations U قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotation U قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
re issuable notes U اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
bears U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear U سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
off-market <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
outside [stock exchange] <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
over-the-counter interbank transactions U داد و ستد بین بانکی در خارج از بورس
traveling fellowship U بورس تحصیلی شامل هزینه مسافرت وتحقیقات در خارج از محل خود
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
perpetual bonds U اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
priced U بهادار
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
valuable goods U اشیاء بهادار
semi-precious U نیمه بهادار
negotiable instrument U اسناد بهادار
bourse U بازاراوراق بهادار
valuables U چیزهای بهادار
bourse U بورس
stock exchnge U بورس
commodity exchange U بورس کالا
commodities exchange U بورس کالا
stock exchange U بورس سهام
bull U بورس تصنعی
in stock <idiom> U روی بورس
bulls U بورس تصنعی
stock exchanges U بورس سهام
commodity exchange U بورس مواداولیه
speculator U بورس باز
speculators U بورس باز
gambler U بورس باز
gamblers U بورس باز
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
bourse U مبادله بورس
stock exchange U بورس سهام
transaction on change U معامله در بورس
stock broker U دلال بورس
stock broker U کارگزار بورس
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
baltic exchange U بازار بورس بالتیک
granted U بورس تحصیلی یا پژوهشی
bulls U سفته باز بورس
grants U بورس تحصیلی یا پژوهشی
bull U سفته باز بورس
stock market U بورس کالاهای مختلف
stock market U بورس سهام وارز
jobber U دلال یاکارگزار بورس
stock markets U بورس سهام وارز
grant U بورس تحصیلی یا پژوهشی
off-market purchases U خرید در بیرون از بورس
stock markets U بورس کالاهای مختلف
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
settling days U روزهای مشخص تصفیه حسابها در بورس
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
papered U اوراق
paper U اوراق
papers U اوراق
in quires U اوراق
papering U اوراق
commercial papers U اوراق تجارتی
obligations U اوراق قرضه
secret papers U اوراق سری
document bills U اوراق تجارتی
printed matter U اوراق چاپی
bond U اوراق قرضه
commercial bills U اوراق تجارتی
overhauls U اوراق کردن
commerical papers U اوراق تجارتی
disassemble U اوراق کردن
overhaul U اوراق کردن
government stock U اوراق بهاداردولتی
debenture U اوراق قرضه
obligation U اوراق قرضه
overhauled U اوراق کردن
overhauling U اوراق کردن
treasury bonds U اوراق بهادارخزانه
savings bond U اوراق قرضه
scrapped U اوراق دورانداختن
scraps U اوراق دورانداختن
scrap U اوراق دورانداختن
cannibalization U اوراق کردن
scrapper U اوراق کننده
substituted service U اوراق دعوی
scrapping U اوراق دورانداختن
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
salvaging U اوراق کردن وسایل
overhauls U اوراق کردن کامل
salvaged U اوراق کردن وسایل
overhauled U اوراق کردن کامل
salvages U اوراق کردن وسایل
junk U جنس اوراق وشکسته
scrapped U ماشین الات اوراق
junk bond U اوراق قرضهی قمارآمیز
junk bonds U اوراق قرضهی قمارآمیز
scrap U ماشین الات اوراق
scrapping U خرده اوراق کردن
government bonds U اوراق قرضه دولتی
overhaul U اوراق کردن کامل
documents U پرونده ها [اسناد] [اوراق]
scrap U نزاع اوراق کردن
scrap U خرده اوراق کردن
scraps U خرده اوراق کردن
registered bond U اوراق قرضه با نام
scraps U ماشین الات اوراق
scrapping U نزاع اوراق کردن
scrapping U ماشین الات اوراق
scrapped U خرده اوراق کردن
preference bonds U اوراق قرضه ممتاز
bond issue U صدور اوراق قرضه
scrapbook U دفتر اجناس اوراق
scrapbooks U دفتر اجناس اوراق
negotiable papers U اوراق قابل انتقال
salvage U اوراق کردن وسایل
scrapped U نزاع اوراق کردن
overhauling U اوراق کردن کامل
bill of oredit U اوراق قرضه دولتی
scraps U نزاع اوراق کردن
loose-leaf U دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
cannibalised U محل اوراق کردن وسایل
leaflet U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leaflets U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleted U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleting U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
loose leaf U دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
archive U ضبط اسناد و اوراق بایگانی
yield of bonds U نرخ بازده اوراق قرضه
scrappiness U اوراق شدگی ستیزه جویی
cannibalises U محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing U محل اوراق کردن وسایل
cannibalising U محل اوراق کردن وسایل
appraisement bond U اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
cannibalizes U محل اوراق کردن وسایل
cannibalized U محل اوراق کردن وسایل
cannibalize U محل اوراق کردن وسایل
bearer stock U سهام و اوراق قرضه بدون نام
To take something to pieces. U دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
leaflet bomb U بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
for-profit <adj.> U بازرگانی
business <adj.> U بازرگانی
relating to business <adj.> U بازرگانی
trading U بازرگانی
trade U بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
commercial <adj.> U بازرگانی
commerce U بازرگانی
traded U بازرگانی
mercantile agent U بازرگانی
merchantry U بازرگانی
emporetic U بازرگانی
commercial U بازرگانی
mercantile U بازرگانی
bondable U قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
emissions U انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com