Perdic | بازرس کارگاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 161 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	works inspector U	بازرس کارگاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	resident engineer U	مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
	inspector general U	بازرس کل
	inspectors U	بازرس
	visitator U	بازرس
	keepers U	بازرس
	line man U	بازرس
	scrutineer U	بازرس
	examinator U	بازرس
	controllers U	بازرس
	keeper U	بازرس
	controller U	بازرس
	inspector U	بازرس
	lineman U	بازرس خط اهن
	wardens U	نافر بازرس
	warden U	نافر بازرس
	works inspector U	بازرس کارخانه
	inspectoral U	وابسته به بازرس ها
	auditor general U	بازرس کل سر حسابرس کل
	gasman U	بازرس معدن
	gasmen U	بازرس معدن
	auditor U	بازرس دفاترمحاسباتی
	scrutineer U	بازرس اراء
	auditors U	بازرس دفاترمحاسباتی
	scrutineer U	بازرس ارا
	linemen U	بازرس خط اهن
	g man U	بازرس مخصوص
	comptroller U	بازرس حسابداری
	proctor U	بازرس دانشجویان
	rummages U	کاوش بازرس کشتی
	rummaging U	کاوش بازرس کشتی
	censored U	بازرس مطبوعات و نمایشها
	censor U	بازرس مطبوعات و نمایشها
	rummaged U	کاوش بازرس کشتی
	rummage U	کاوش بازرس کشتی
	umpire U	داوری عملیات بازرس
	umpired U	داوری عملیات بازرس
	umpires U	داوری عملیات بازرس
	umpiring U	داوری عملیات بازرس
	inspectorial U	وابسته بوفیفه بازرس
	inspectorship U	سمت بازرس رسدبانی
	censors U	بازرس مطبوعات و نمایشها
	censoring U	بازرس مطبوعات و نمایشها
	test protectors U	بازرس ازمایشات کارایی شغلی
	auditor U	حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
	trackwalker U	بازرس ریل گذاری راه اهن
	auditors U	حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
	floorwalker U	بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
	visitor U	بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
	visitors U	بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
	industrial unit U	کارگاه
	shopboard U	کارگاه
	atelier U	کارگاه
	workshop U	کارگاه
	fields U	کارگاه
	engineering workshop U	کارگاه
	workhouses U	کارگاه
	fielded U	کارگاه
	detective U	کارگاه
	detectives U	کارگاه
	workshops U	کارگاه
	workhouse U	کارگاه
	shops U	کارگاه
	establishment U	کارگاه
	plants U	کارگاه
	plant U	کارگاه
	field U	کارگاه
	sculptors U	کارگاه
	sculptor U	کارگاه
	establishments U	کارگاه
	shop U	کارگاه
	shopped U	کارگاه
	sculptoris U	کارگاه
	production U	فرآورده کارگاه
	cottage industries U	کارگاه خانگی
	site manager U	رئیس کارگاه
	field shop U	کارگاه صحرایی
	exhaust fan U	هواکش کارگاه
	carpet workshop U	کارگاه قالیبافی
	milling shop U	کارگاه فرزکاری
	site clearance U	تخلیه کارگاه
	smith's shop U	کارگاه اهنگری
	welding shop U	کارگاه جوشکاری
	lathe shop U	کارگاه تراشکاری
	job office U	دفتر کارگاه
	pilot plant U	کارگاه نمونه
	manufactory U	کاردستی کارگاه
	site U	کارگاه ساختمانی
	artist's workshop studio U	کارگاه هنری
	shop U	کارگاه تعمیرگاه
	shopped U	کارگاه تعمیرگاه
	shops U	کارگاه تعمیرگاه
	cottage industry U	کارگاه خانگی
	plant U	تجهیزات کارگاه
	looms U	کارگاه بافندگی
	looming U	کارگاه بافندگی
	plants U	تجهیزات کارگاه
	loomed U	کارگاه بافندگی
	assembly shop U	کارگاه مونتاژ
	atelier U	کارگاه هنری
	automatic turning shop U	کارگاه تراشکاری
	engineering workshop U	کارگاه صنعتی
	sited U	کارگاه ساختمانی
	sites U	کارگاه ساختمانی
	studio U	کارگاه کارخانه
	deadman U	کارگاه برفی
	studio U	کارگاه هنری
	studios U	کارگاه کارخانه
	building site U	کارگاه ساختمانی
	studios U	کارگاه هنری
	building sites U	کارگاه ساختمانی
	loom U	کارگاه بافندگی
	storage pile U	انبار مصالح در کارگاه
	winding shop U	کارگاه سیم پیچی
	plants U	محل کارخانه یا کارگاه
	plant records U	امار تجهیزات کارگاه
	shipyard U	کارگاه کشتی سازی
	shipyards U	کارگاه کشتی سازی
	sweatshops U	کارگاه بهره کشی
	sweatshop U	کارگاه بهره کشی
	plant U	محل کارخانه یا کارگاه
	workshops U	اتاق کار کارگاه
	workroom U	اتاق کار کارگاه
	molding shop U	کارگاه قالب گیری
	machine shop U	کارگاه محاسبات ماشینی
	pattern shop U	کارگاه مدل سازی
	pullery U	کارگاه پوست تراشی
	acid restoring plant U	کارگاه بازیابی اسید
	ball joint vise U	گیره ساچمهای کارگاه
	electroplating shop U	کارگاه عملیات گالوانیزهای
	acid recovery plant U	کارگاه بازیابی اسید
	workshop U	اتاق کار کارگاه
	mix in place U	تهیه بتن در خود کارگاه
	ex works U	تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
	maintenance shop U	کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
	craftshop U	کارگاه هنرهای دستی تفریحی
	forge U	ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
	on site concrete U	بتن ساخته شده در کارگاه
	forges U	ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
	pouring bay U	کارگاه کوچک ریخته گری
	technical observer U	بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
	stances U	طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
	haul U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	hauled U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	hauling U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	dockyards U	کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
	dockyard U	کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
	stance U	طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
	hauls U	فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
	haul road U	راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
	lithography U	کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
	fitting shop U	کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
	bench check U	کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
	free haul U	در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
	operating bridge U	پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
	spot map U	کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
	relative humidity U	رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
	strikes U	اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
	strike U	اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
	balance earth works U	یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
	Safavid period U	دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]