Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remand
U
بازداشت مجدد
remanded
U
بازداشت مجدد
remanding
U
بازداشت مجدد
remands
U
بازداشت مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
stoppage
U
بازداشت
apprehensions
U
بازداشت
detentions
U
بازداشت
dissuasion
U
بازداشت
dehortation
U
بازداشت
restraint
U
بازداشت
apprehension
U
بازداشت
arrest
U
بازداشت
arrested
U
بازداشت
arrests
U
بازداشت
restraints
U
بازداشت
pull back
U
بازداشت
pull-back
U
بازداشت
pull-backs
U
بازداشت
deterrence
U
بازداشت
stoppages
U
بازداشت
leave stop
U
بازداشت
backset
U
بازداشت
curb
U
بازداشت
roundups
U
بازداشت
forbade
U
بازداشت
roundup
U
بازداشت
curbs
U
بازداشت
confinement
U
بازداشت
curbing
U
بازداشت
curbed
U
بازداشت
hedge
U
بازداشت
hedged
U
بازداشت
hedges
U
بازداشت
internment
U
بازداشت
arrestment
U
بازداشت
detention
U
بازداشت
proscription
U
بازداشت و تخط ئه
restrict
U
بازداشت کردن
house arrest
U
بازداشت در خانه
foreclosure
U
بازداشت وثیقه
injunctions
U
حکم بازداشت
warrant as arrest
U
حکم بازداشت
mittimus
U
حکم بازداشت
restricting
U
بازداشت کردن
injunction
U
حکم بازداشت
disciplinary segregation
U
بازداشت دربازداشتگاه
stop the leave
U
بازداشت کردن
forbiddance
U
منع بازداشت
restrictions
U
بازداشت کردن
restriction
U
بازداشت کردن
restricts
U
بازداشت کردن
detian
U
بازداشت کردن
interdict
U
حکم بازداشت
to take somebody in custody
U
کسی را بازداشت کردن
apprehending
U
بازداشت توقیف کردن
apprehends
U
بازداشت توقیف کردن
injunction
U
حکم بازداشت دستور
apprehended
U
بازداشت توقیف کردن
injunctions
U
حکم بازداشت دستور
apprehend
U
بازداشت توقیف کردن
detainee
U
آدم بازداشت شده
contabescence
U
بازداشت ازگرد سازی
detainees
U
آدم بازداشت شده
restrict
U
بازداشت طبقه بندی مدارک
retention
U
حفافت توقیف بازداشت کردن
restricts
U
بازداشت طبقه بندی مدارک
restricting
U
بازداشت طبقه بندی مدارک
round house
U
بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.
U
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
seconded
U
مجدد
seconding
U
مجدد
seconds
U
مجدد
reflorescence
U
مجدد
renewed
U
مجدد
furthers
U
مجدد
further
U
مجدد
furthered
U
مجدد
furthering
U
مجدد
second
U
مجدد
further on
U
مجدد
furthermore
U
مجدد
lock up
U
توقیف بازداشت کردن حبس کردن
revisiting
U
ملاقات مجدد
reassurances
U
اطمینان مجدد
recounts
U
شمارش مجدد
recounting
U
شمارش مجدد
recounted
U
شمارش مجدد
reassurance
U
اطمینان مجدد
recreations
U
خلق مجدد
reinforcement
U
وضع مجدد
reconditioning
U
تعمیر مجدد
regeneracy
U
تولید مجدد
regelation
U
انجماد مجدد
reformat
U
فرمت مجدد
restatement
U
بیان مجدد
restatements
U
بیان مجدد
recurrence
U
رویدادن مجدد
reproductions
U
تولید مجدد
crossecheck
U
مقابله مجدد
reproduction
U
تولید مجدد
revisited
U
ملاقات مجدد
revisits
U
ملاقات مجدد
reinterpretation
U
تفسیر مجدد
revisit
U
ملاقات مجدد
remotion
U
حرکت مجدد
after shrinkage
U
انقباض مجدد
reinsurance
U
بیمه مجدد
reinfection
U
عفونت مجدد
recurrences
U
رویدادن مجدد
recreation
U
خلق مجدد
reexport
U
صادرات مجدد
reapparition
U
فهور مجدد
replenishes
U
تدارک مجدد
rededication
U
تقدیم مجدد
rededication
U
اهدا مجدد
replenishes
U
پرکردن مجدد
replenished
U
تدارک مجدد
replenishing
U
تدارک مجدد
replenished
U
پرکردن مجدد
recrystallization
U
تبلور مجدد
recaption
U
توقیف مجدد
replenish
U
تدارک مجدد
replenish
U
پرکردن مجدد
recoupment
U
کسب مجدد
reconviction
U
محکومیت مجدد
reconveyance
U
اعاده مجدد
reconversion
U
گرایش مجدد
recompile
U
کامپایل مجدد
replenishing
U
پرکردن مجدد
subdivisions
U
تقسیم مجدد
reentrance
U
دخول مجدد
reenlistment
U
سربازگیری مجدد
reissue
U
چاپ مجدد
reissued
U
چاپ مجدد
reissues
U
چاپ مجدد
reissuing
U
چاپ مجدد
retake
U
گرفتن مجدد
reeducation
U
تربیت مجدد
reebtry
U
تملک مجدد
reebtry
U
دخول مجدد
reebtry
U
ورود مجدد
re attachment
U
توقیف مجدد
redirection
U
راهنمایی مجدد
re claim
U
تقاضای مجدد
re establishment
U
تاسیس مجدد
reactivation
U
فعالیت مجدد
reallocation
U
تخصیص مجدد
subdivision
U
تقسیم مجدد
comebacks
U
دستیابی مجدد
revaluation
U
ارزیابی مجدد
revaluation
U
بهاگذاری مجدد
retrials
U
محاکمه مجدد
retrial
U
محاکمه مجدد
retrial
U
ازمایش مجدد
readjustments
U
سازگاری مجدد
readjustment
U
سازگاری مجدد
reloads
U
بارکردن مجدد
reloads
U
پر کردن مجدد
reloading
U
بارکردن مجدد
reloading
U
پر کردن مجدد
reloaded
U
بارکردن مجدد
reloaded
U
پر کردن مجدد
reload
U
بارکردن مجدد
reorganised
U
تشکیلات مجدد
reorganised
U
سازماندهی مجدد
re examination
U
بازپرسی مجدد
reorganizing
U
سازماندهی مجدد
reorganizing
U
تشکیلات مجدد
retrials
U
ازمایش مجدد
reorganizes
U
سازماندهی مجدد
reorganizes
U
تشکیلات مجدد
reorganized
U
سازماندهی مجدد
reorganized
U
تشکیلات مجدد
reorganize
U
سازماندهی مجدد
reorganize
U
تشکیلات مجدد
reorganising
U
سازماندهی مجدد
reorganising
U
تشکیلات مجدد
reorganises
U
سازماندهی مجدد
reorganises
U
تشکیلات مجدد
reload
U
پر کردن مجدد
re-ran
U
نمایش مجدد
regenerated
U
تولید مجدد
regenerate
U
تولید مجدد
rearrangements
U
ترتیب مجدد
rearrangement
U
ترتیب مجدد
reversion
U
ترجمه مجدد
re-runs
U
نمایش مجدد
repayments
U
پرداخت مجدد
repayment
U
پرداخت مجدد
retaken
U
گرفتن مجدد
retakes
U
گرفتن مجدد
retaking
U
گرفتن مجدد
re-election
U
انتخاب مجدد
regenerates
U
تولید مجدد
regenerating
U
تولید مجدد
resurvey
U
بررسی مجدد
re-run
U
نمایش مجدد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com