Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reflexive
U
بازتابنده انعکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
echoic
U
انعکاسی
reflective
U
انعکاسی
reverberatory furnace
U
کوره انعکاسی
mirror effect
U
اثر انعکاسی
reflecting telescope
U
تلسکوپ انعکاسی
echo sounder
U
عمق یاب انعکاسی
nonreflective ink
U
جوهر غیر انعکاسی
reflectors
U
بازتابنده
tamper
U
بازتابنده
reflector
U
بازتابنده
reflector buoy
U
بویه بازتابنده
reflecting nebulas
U
ابرهای بازتابنده
repeller
U
الکترد بازتابنده
reflectors
U
الکترد بازتابنده
reflector
U
الکترد بازتابنده
reflective
U
بازتابنده منعکس سازنده
reflecterize
U
مجهز به بازتابنده کردن
reflectorize
U
مجهز به بازتابنده کردن
reflectional
U
بازتابنده منعکس سازنده
corner reflector antenna
U
انتن با بازتابنده گوشه دار
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
glare
U
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared
U
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares
U
صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
lobes
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobe
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com