Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sling load
U
بار اویزان از هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hung bomb
U
بمبی که پس از پرتاب خود به خود به هواپیما اویزان بماند
parasol wing
U
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
Other Matches
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
overhanging
U
اویزان
dangler
U
اویزان
dangling
U
اویزان
pendent
U
اویزان
dangles
U
اویزان
penduline
U
اویزان
dangled
U
اویزان
pensile
U
اویزان
dangle
U
اویزان
clinching
U
اویزان
clinch
U
اویزان
suspension bridge
U
پل اویزان
suspension bridges
U
پل اویزان
clinched
U
اویزان
clinches
U
اویزان
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
basket tie
U
گره اویزان
suspends
U
اویزان کردن
hook on
U
اویزان کردن
suspension ladder
U
نردبان اویزان
overhangs
U
اویزان بودن
overhang
U
اویزان بودن
flappy
U
اویزان وگشاد
suspension insulator
U
مقره اویزان
suspension cable
U
کابل اویزان
suspension bucket
U
سطل اویزان
suspension bow
U
رکاب اویزان
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
hitch tie
U
گره اویزان
suspend
U
اویزان کردن
monorail
U
ترن اویزان
suspension
U
اویزان کردن
dangles
U
اویزان بودن
suspension
U
اویزان اویزانی
overhead rial
U
ریل اویزان
dangling
U
اویزان بودن
hangs
U
اویزان کردن
hook up
U
نقشه اویزان
hook-up
U
نقشه اویزان
hook-ups
U
نقشه اویزان
hang
U
اویزان کردن
suspensions
U
اویزان اویزانی
pendant switch
U
کلید اویزان
stages
U
نیمکت اویزان
stage
U
نیمکت اویزان
dangle
U
اویزان بودن
suspensions
U
اویزان کردن
monorails
U
ترن اویزان
dangled
U
اویزان بودن
suspending
U
اویزان کردن
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
kiting
U
اویزان شدن از گلایدر
impendent
U
تهدید کننده اویزان
earlobes
U
قسمت اویزان گوش
earlobe
U
قسمت اویزان گوش
hanging pawns
U
پیادههای اویزان شطرنج
hanging scaffold
U
چوب بست اویزان
hanging
U
اویزان درحال تعلیق
dangled
U
اویزان کردن اویختن
dangling
U
اویزان کردن اویختن
basket hitch tie
U
گره اویزان دو خفتی
dangles
U
اویزان کردن اویختن
to hand out
U
از پنجره اویزان کردن
chapfallen
U
دارای چانه اویزان
overhang
U
اویزان کردن یا شدن
overhangs
U
اویزان کردن یا شدن
acrochordon
U
دارای زگیل اویزان
dangle
U
اویزان کردن اویختن
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
suspend
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
hanging arrow
U
تیر اویزان شده به هدف
suspends
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspending
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
machanic
U
کمربند ایمنی اویزان از سقف
suspension ribbon
U
لنت اویزان کردن نشان
monkey hang
U
اویزان شدن ژیمناست با یک دست
watch pocket
U
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
impend
U
اویزان کردن در شرف وقوع بودن
grab rope
U
طناب مخصوص اویزان شدن از ناو
shagging
U
پارچه مویی زبر اویزان بودن
shag
U
پارچه مویی زبر اویزان بودن
shags
U
پارچه مویی زبر اویزان بودن
upper arm hang
U
اویزان شدن ژیمناست روی کتفها
drag line
U
طنای اویزان از بالن هنگام فرود
takle
U
به قلاب اویزان کردن با چنگک گرفتن
rosulate
U
روی هم خوابیده دارای گلهای اویزان
kago
U
تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
flapped
U
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
sky surfer
U
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
hand glider
U
هواپیمای بی موتور کوچک که خلبان از ان اویزان میشود
flaps
U
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
flap
U
لبه اویزان نقاب کلاه بال زدن
gonfalon
U
پرچمی که نوارهای باریک یاپرچمهای کوچک از ان اویزان است
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
hangnail
U
ریشه یا رشته باریکی که ازپوست گوشه ناخن اویزان است
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
hangs
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hang
U
قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
ramps
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp
U
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
plumb rule
U
ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
aweigh
U
تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
tackle
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackles
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackling
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackled
U
چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
sags
U
اویزان شدن صعیف شدن
sagged
U
اویزان شدن صعیف شدن
sag
U
اویزان شدن صعیف شدن
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
escadrille
U
6 هواپیما
airplane
U
هواپیما
planes
U
هواپیما
planed
U
هواپیما
flying machine
U
هواپیما
airplain
U
هواپیما
plane
U
هواپیما
tailplane
U
دم هواپیما
planing
U
هواپیما
flight
U
هواپیما
aeroplanes
U
هواپیما
aeroplane
U
هواپیما
aircraft
U
هواپیما
airplanes
U
هواپیما
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
air plane
U
هواپیما
air craft
U
هواپیما
one aircraft was shot down
U
یک هواپیما
airman
U
خدمه هواپیما
aircraft arrestment
U
مهارکردن هواپیما
fuselages
U
دماغه هواپیما
aircraft engine
U
موتور هواپیما
aircraft repair
U
تعمیر هواپیما
aircraft log book
U
بایگانیها هواپیما
airframe
U
شاسی هواپیما
aircraft records
U
اسناد هواپیما
aircraft inspection
U
بازرسی هواپیما
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
port
U
فرودگاه هواپیما
hijackers
U
هواپیما ربا
bail out
U
پریدن از هواپیما
aerocommander
U
نوعی هواپیما
aeromechanic
U
مکانیک هواپیما
airmen
U
خدمه هواپیما
agl
U
رادار هواپیما
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
aerodromes
U
فرودگاه هواپیما
arresting sheave
U
پل مهار هواپیما
aerodrome
U
فرودگاه هواپیما
propeller
U
ملخ هواپیما
landing
U
فرودگاه هواپیما
hijackings
U
هواپیما ربائی
flaps
U
باله هواپیما
albatrose
U
یک نوع هواپیما
airscrew
U
ملخ هواپیما
flapped
U
باله هواپیما
airframe
U
بدنه هواپیما
airframe
U
اسکلت هواپیما
airframe
U
بدنهء هواپیما
aircraft structure
U
ساختمان هواپیما
aviation gasoline
U
بنزین هواپیما
flap
U
باله هواپیما
hijacking
U
هواپیما ربائی
landing
U
نشستن هواپیما
landings
U
فرودگاه هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com