English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fruition U باروری
fertility U باروری
productivity U باروری
fecundity U باروری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
productivity U حاصلخیزی باروری
fertilizable U قابل باروری
fertility rate U نرخ باروری
autogamous U مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
teleutospore U هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous U دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
self fertility U خود باروری حاصلخیزی خود بخود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com