English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pyropowder U باروت مخصوص مواد ترقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flask U دبه مخصوص باروت تفنگ
flasks U دبه مخصوص باروت تفنگ
grizzly U سرند مخصوص مواد ریزدانه
grizzlies U سرند مخصوص مواد ریزدانه
incorporating mill U کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
wallow course U خندق مخصوص ضدعفونی خودروهایی که به مواد ش م ر الوده شده اند
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material U مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate U مواد فرانشت شده مواد مترشحه
dye-stuff U ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzyme U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzymes U مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
propellant U باروت
gun powder U باروت
gunpowder U باروت
propellants U باروت
powdering U باروت
powders U باروت
powder momey U باروت بر
blasting powder U باروت
powder U باروت
e.c. powder U باروت مانوری
powders U باروت ارد
nitrocellulose U باروت بی دود
double base powder U باروت دومبنایی
black powder U باروت سیاه
pouch U کیسه باروت
cordite U باروت بیدود
smokeless U باروت بی دود
powders U گرد باروت
powdering U باروت ارد
powder U گرد باروت
powder U باروت ارد
amorce U خرج باروت
powdering U گرد باروت
pouches U کیسه باروت
gas chambers U محفظه باروت
gas chamber U محفظه باروت
single perforated U باروت یک سوراخه
e.c. powder U باروت پرشعله
single base U باروت یک حبهای
dual granulation U باروت دو حبهای
powder bag U کیسه باروت
powder horn U دبه باروت
powder f. U دبه باروت
powder flask U دبه باروت
grain U حبه باروت
guncotton U باروت پنبه
powder magazine U انبار باروت
nitro cotton U باروت پنبه
pyropowder U باروت فشفشه
powder magazine U مخزن باروت
powder charge U خرج باروت
powder flask U باروت دان
double base powder U باروت دو حبهای
powder keg U چلیک یابشکه باروت
shell U جعبه حاوی باروت
zones U کمربند حبه باروت
zone U کمربند حبه باروت
shells U جعبه حاوی باروت
shelling U جعبه حاوی باروت
powder kegs U چلیک یابشکه باروت
hercules powder U باروت کان کنی
powder mill U کارخانه باروت سازی
flash reducer U کم کننده شعله باروت
propellants U باروت خرج پرتاب
propellant U باروت خرج پرتاب
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
gas operated U کار با فشار گاز باروت
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
gas cumulative action U فشار کلی گاز باروت
pyroxilin U یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
neutral burning U سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
three nitro toloen U ماده منفجره تی ان تی یا تری نیتروتولوئن باروت بی دود
granulation U شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
ignited U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
ignites U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
igniting U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
slivers U دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
ignite U اتش کردن محفظه حامل باروت مشتعل کردن
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
material U مواد
materials U مواد
supplies U مواد
provisions U مواد
powder train U مدار خرج مدار باروت
raw material U مواد خام
practice material U مواد تمرینی
material control U کنترل مواد
proteins U مواد سفیدهای
coherent materials U مواد چسبنده
printed matter U مواد چاپی
magnetic materials U مواد مغناطیسی
printed U مواد چاپی
maintenance materials U مواد تعمیرات
producer's goods U مواد تولیدی
suspended load U مواد غوطه ور
prints U مواد چاپی
protein U مواد سفیدهای
petroleum U مواد نفتی
material balance U موازنه مواد
testing of materials U ازمایش مواد
print U مواد چاپی
composite material U مواد مرکب
narcotic drugs U مواد مخدر
natural products U مواد طبیعی
lubricant U مواد روغنی
overburden U مواد رویی
radioactive material U مواد رادیواکتیو
cryptomaterial U مواد رمز
defense articles U مواد پدافندی
sealing compound U مواد ضد نشت
dissolved solids U مواد محلول
off the shelf U مواد در دسترس
operating supplies U مواد کمکی
muffling material U مواد میرایی
miscellaneous provisions U مواد متفرقه
cohesive material U مواد چسبا
direct material U مواد مستقیم
purview U مواد اساسی
material costs U هزینههای مواد
supplies officer U مسئول مواد
materials handling U جابجایی مواد
materials management U مدیریت مواد
lubricants U مواد روغنی
materials requisition U درخواست مواد
substitute material U مواد جانشینی
materials transfer notes U دستورانتقال مواد
cohesive materials U مواد چسبنده
qualifying clauses U مواد اصلاحی
organic materials U مواد الی
oddments U مواد گوناگون
feed stock U مواد اولیه
fatigue of material U فرسودگی مواد
mineral U مواد معدنی
explosive ordnance U مواد منفجره
washing agent U مواد شوینده
indirect materials U مواد غیرمستقیم
stocks U مواد ذخیره
organic compound U مواد شیمیایی
organic compound U مواد آلی
acaricide U مواد کنه کش
accessory substances U مواد فرعی
colorant U مواد رنگی
inorganic materials U مواد غیرالی
acetone bodies U مواد استونی
instruction material U مواد درسی
medics U مواد دارویی
fission products U مواد اتمی
fine aggregate U مواد ریز
fixes U مواد مخدره
fix U مواد مخدره
fertile meterial U مواد بارخیز
fixed material U مواد پایدار
explosives U مواد سوزا
glacial drift U مواد یخرفته
active material U مواد عامل
instructional material U مواد اموزشی
bill of materials U فهرست مواد
jointing material U مواد پرکننده
nutrition U مواد غذائی
bill of material U فهرست مواد
raw materials U مواد خام
raw materials U مواد اولیه
backing material U مواد محافظ
balsamic materials U مواد بلسانی
joint filling compound U مواد درزبندی
joint sealing material U مواد درزبندی
excess stock U مواد اضافی
alluvial deposit U مواد رسوبی
assets U مواد لازم
intromission U مواد الحاقی
insulating material U مواد عایق
insulating compound U مواد عایق
joint filler U مواد درزبندی
letter press U مواد چاپی
fissionable material U مواد شکافت پذیر
explosives U مواد قابل انفجار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com