English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fresh gale U بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
an off shore wind U بادی که از سوی دریا بوزد
fresh breeze U بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
air bedding U لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
timing device U ساعتی
quotidian U 42 ساعتی
timed U ساعتی
hourly U ساعتی
time U ساعتی
times U ساعتی
horary U ساعتی
some two hours U یک دو ساعتی
circadian U 42 ساعتی
time bomb U بمب ساعتی
time bombs U بمب ساعتی
what is the time? U چه ساعتی است
watch pocket U جیب ساعتی
automatic time switch U کلید ساعتی
wage compution day U دستمزد ساعتی
what time is it? U چه ساعتی است
time switches U کلید ساعتی
time switch U کلید ساعتی
hour circle U دایره ساعتی
hour angle U زاویه ساعتی
time lock U قفل ساعتی
time zones U منطقه ساعتی جهانی
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
sidereal hour angle U زاویه ساعتی نجومی
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
equinoctial colure U دایره ساعتی مرجع
time zone U منطقه ساعتی جهانی
schedule of fires U برنامه ساعتی اتشها
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
watch pocket U جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
What time do you get to work every day ? U روزها چه ساعتی سر کار می روی ؟
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
time clock U ساعتی که زمان ورودوخروج کارمندان را ثبت میکند
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
real time U ساعتی در کامپیوترکه حاو ی زمان صحیح روز است
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
clock U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clocks U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
pneumatic U بادی
blowy U بادی
body shirt U بادی
flatuous U بادی
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
air brake U ترمز بادی
fly ash U خاکستر بادی
airguns U تفنگ بادی
hurricane lamp U چراغ بادی
airgun U سلاح بادی
air brakes U ترمز بادی
air rifles U تفنگ بادی
airgun U تفنگ بادی
airguns U سلاح بادی
lantern U چراغ بادی
hurricane lamps U چراغ بادی
running sand U ماسه بادی
sailboats U قایق بادی
air hammer U چکش بادی
air gun U تفنگ بادی
air blast transformer U مبدل بادی
marine sand U ماسه بادی
blow gun U تفنگ بادی
blow pipe U تفنگ بادی
blowgun U تفنگ بادی
blowtube U تفنگ بادی
quicksand U ماسه بادی
air bed U تشک بادی
pneumatic U لاستیک بادی
aeromotor U موتور بادی
lanterns U چراغ بادی
sailboat U قایق بادی
air operated horn U شیپور بادی
pneumatic fender U دفرای بادی
pop gun U تفنگ بادی
pneumatic tools U اسبابهای بادی
pneumatic tire U لاستیک بادی
pneumatic riveting U پرچکاری بادی
pneumatic press U پرس بادی
pneumatic hammer U چکش بادی
at first blush U در بادی امر
air rifle U تفنگ بادی
dune sand U ماسه بادی
air pump U تلمبهء بادی
wind corrosion U ساییدگی بادی
wind current U جریان بادی
wind erosion U فرسایش بادی
wind generator U مولد بادی
windmill U اسیاب بادی
windmills U اسیاب بادی
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air operated pendulum type screen wiper U بادامک پاندولی بادی
square rigger U نوعی کشتی بادی
vane of windmill U پره اسیاب بادی
air operated press U پرس بادی پنوماتیکی
schooner U نوعی قایق بادی
sailing U قایقرانی با قایق بادی
chipping hammer U چکش بادی اهن بر
popgun U تفنگ بادی بچگانه
wind instruments U الات موسیقی بادی
chipping hammer U چکش بادی اهنبر
wind instrument U الات موسیقی بادی
euphonium U یکجورالت موسیقی بادی
auxiliary sailing vessel U کشتی بادی موتوردار
eolation U سنگ فرسایی بادی
schooners U نوعی قایق بادی
riveting hammer U چکش بادی پرچ
self moved U دارای حرکت بادی
sail arm U پره اسیاب بادی
sail U شراع کشتی بادی
sail U مسافرت با قایق بادی
sailed U شراع کشتی بادی
sailed U مسافرت با قایق بادی
sailings U شراع کشتی بادی
sailings U مسافرت با قایق بادی
reed U الت موسیقی بادی
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
saxophone U نوعی الت موسیقی بادی
saxophones U نوعی الت موسیقی بادی
to go for a sail U با کشتی بادی سفریاگردش کردن
fugues U نوعی الت بادی موسیقی
peabody picture vocabulary test U ازمون واژگان مصور پی بادی
ophicleide U یکجور ساز بادی برنجین
balloon tire U لاستیک بادی عاج دار
windmill U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
fugue U نوعی الت بادی موسیقی
yaghtman's anchor U لنگر قایقهای بادی کوچک
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
primafacie U در بادی امر قابل قبول
windmills U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
quartering U بادی که با زاویه کج بطرفی می وزد
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
yachts U کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yacht O کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
reed pipe U لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop U کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
meter rule U مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
woodwind U موسیقی برای سازهای بادی چوبی
to sail [for] U با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
greenwich hour angle U زاویه ساعتی بین نصف النهارسماوی گرینویچ و نصف النهار محل
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
chute U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
fishtail wind U بادی که مداوما به چپ وراست یا جلو و عقب تغییرجهت میدهد
chutes U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
english horn U نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
open jet tunnel U تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
closed jet tunnel U تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
synchronous U فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
decelerates U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerating U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
pneumaticity U خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com