English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extend U باحداکثر نیرو
extending U باحداکثر نیرو
extends U باحداکثر نیرو
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
royalties U حق امتیاز
plus U امتیاز
pre eminence U امتیاز
priviege U امتیاز
royalty U حق امتیاز
concessions U امتیاز
game bird U یک امتیاز
ad U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
advantage U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scorelines U خط امتیاز
distinctions U امتیاز
distinction U امتیاز
act of grace U امتیاز
rectum U امتیاز
rectums U امتیاز
privilege U امتیاز
charter U امتیاز
pas U امتیاز
licenses U امتیاز
licences U امتیاز
licence U امتیاز
ads U امتیاز
prerogative U امتیاز
point U امتیاز
runs U یک امتیاز
run U یک امتیاز
charters U امتیاز
scores U امتیاز
chartering U امتیاز
chartered U امتیاز
scored U امتیاز
prerogatives U امتیاز
leases U امتیاز
concession U امتیاز
francs U امتیاز
franc U امتیاز
upper hand U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
credits U امتیاز
crediting U امتیاز
credited U امتیاز
franchises U امتیاز
credit U امتیاز
score U امتیاز
prominency U امتیاز
prominence U امتیاز
lease U امتیاز
franchise U امتیاز
aces U امتیاز سرویس
awarding of points U امتیاز دادن
ace U امتیاز سرویس
privileged U امتیاز دار
chalk up U کسب امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
concessionary agreement U امتیاز نامه
privileged U دارای امتیاز
insurance U امتیاز مطمئن
decisions U برنده با امتیاز
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
worst- U امتیاز اوردن
worst U امتیاز اوردن
loves U امتیاز صفر
loved U امتیاز صفر
love U امتیاز صفر
precedence U امتیاز سابقه
go-ahead U امتیاز برتر
decision U برنده با امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
perfect score U امتیاز کامل
outpoint U برنده با امتیاز
concession deed U امتیاز نامه
maritime lien U امتیاز دریایی
magna cum laude U با امتیاز زیاد
loss on points U باخت با امتیاز
licence owner U صاحب امتیاز
law of advantage U قانون امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
headstart U امتیاز در شروع
precedency U امتیاز سابقه
score sheet U برگ امتیاز
patent U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
patenting U امتیاز نامه
patents U امتیاز نامه
foot score line خط امتیاز انتهایی
win on points U پیروزی با امتیاز
set point U اخرین امتیاز
convert U امتیاز گرفتن
converted U امتیاز گرفتن
match points U اخرین امتیاز
match point U اخرین امتیاز
double figures U امتیاز دو رقمی
preferential U امتیاز دهنده
differentia U وجه امتیاز
field privilege U امتیاز فیلد
odd U امتیاز دادن
concessioner U صاحب امتیاز
game point U امتیاز پایانی
oddest U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
grantee U صاحب امتیاز
converting U امتیاز گرفتن
converts U امتیاز گرفتن
counts U تعداد امتیاز توپزن
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
equaliser U امتیاز مساوی کننده
counted U تعداد امتیاز توپزن
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
scoring key U [کلید امتیاز دهی]
counting U تعداد امتیاز توپزن
double bogey U دوبار کسب امتیاز
point U درجه امتیاز بازی
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
count U تعداد امتیاز توپزن
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
point spread U امتیاز قابل انتظار
bowling average U معدل امتیاز بازیگربولینگ
bowled for a duck U باختن بازیگر بی امتیاز
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
circuit clout U یک امتیاز با دویدن به پایگاه
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
deciding U امتیاز سرنوشت ساز
indult U اجازه نامه امتیاز
brassage U حق امتیاز سکه زدن
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
draw first blood U کسب نخستین امتیاز
set point U اخرین امتیاز بازی
service ace U امتیاز سرویس تنیس
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
break one's duck U کسب نخستین امتیاز
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
software license U امتیاز نرم افزار
burns U امتیاز گرفتن از حریف
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
burn U امتیاز گرفتن از حریف
decisions U برنده کشتی با امتیاز
decision U برنده کشتی با امتیاز
thirties U دومین امتیاز گیم
fifteen U نخستین امتیاز گیم
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
ahead U دارای امتیاز بیشتر
handicaps U امتیاز دادن اشکال
ice U امتیاز سرنوشت ساز
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
handicap U امتیاز دادن اشکال
down U عقب افتادن در امتیاز
thirty U دومین امتیاز گیم
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
tallied U کسب یا ثبت امتیاز
tallies U کسب یا ثبت امتیاز
tally U کسب یا ثبت امتیاز
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
tallying U کسب یا ثبت امتیاز
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
morning line U امتیاز شرطبندی پیش ازمسابقه
handicaps U امتیاز به طرف ضعیف دربازی
lincense U اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
monopolization U گرفتن امتیاز انحصاری چیزی
magic number U امتیاز لازم برای قهرمانی
deuce U مساوی در امتیاز 41 که به 61 ختم میشود
extra U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extras U کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
flagman U داور مخصوص تشخیص امتیاز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com