English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ins and outs <idiom> U باتمام جزئیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
amain U باتمام فشار شدیدا
For all that . In spite of all that . U باتمام اینها ( معذلک )
play off U مسابقه را باتمام رساندن
with the whole heart U قلبا باتمام دل صمیمانه باخاطرجمع
plow into <idiom> U باتمام نیرو حمله کردن
To put ones heart and soul into a job . U باتمام وجود کاری را انجام دادن
detail U جزئیات
particular redemption U جزئیات
minuitae U جزئیات
paticular U جزئیات
detailing U جزئیات
details U جزئیات
elaboration U جزئیات
circumstantiality U جزئیات
detailed U : پر جزئیات
particularity U جزئیات
minutie U جزئیات
image detail U جزئیات تصویرتلویزیون
detail printing U چاپ جزئیات
detail file U فایل جزئیات
analyze U بررسی با جزئیات
detail drawing U رسم جزئیات
data element U جزئیات اطلاعات
detail drawing U نقشه جزئیات
finical U متوجه جزئیات
data item U جزئیات اطلاعات
detail diagram U نمودار جزئیات
analyse U بررسی با جزئیات
in great detail U با جزئیات مفصل
analyzes U بررسی با جزئیات
analyzing U بررسی با جزئیات
analysing U بررسی با جزئیات
detail file U پرونده جزئیات
minutiae U جزئیات کم اهمیت
analyses U بررسی با جزئیات
a priori U از کلیات به جزئیات
analysed U بررسی با جزئیات
detail U جزئیات تفاصیل
detailing U جزئیات تفاصیل
analyzed U بررسی با جزئیات
echaustive U شامل همهء جزئیات
fill (someone) in <idiom> U جزئیات را به شخصی گفتن
he related the particulars U جزئیات را شرح داد
roughly speaking U قطع نظراز جزئیات
To go into detailes. U وارد جزئیات شدن
particulars U جزئیات خصوصیات مشخصات
detail U مشروح شرح جزئیات
detailing U مشروح شرح جزئیات
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
analyze U جزئیات رامطالعه کردن
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
detail drawing U نقشه کشی جزئیات
circumstantiate U وارد جزئیات شدن
elaborated U به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborate U به زحمت ساختن دارای جزئیات
particularised U باذکر جزئیات شرح دادن
elaborates U به زحمت ساختن دارای جزئیات
elaborating U به زحمت ساختن دارای جزئیات
punctuality U توجه به جزئیات وقت شناسی
detail flowchart U نمودار جزئیات گردش برنامه
particularizing U باذکر جزئیات شرح دادن
particularizes U باذکر جزئیات شرح دادن
particularized U باذکر جزئیات شرح دادن
particularize U باذکر جزئیات شرح دادن
particularising U باذکر جزئیات شرح دادن
particularises U باذکر جزئیات شرح دادن
exhaustively U چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحث کند
per U طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
basket purchase U خرید کلی بدون محاسبه جزئیات
appropriation language U شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
hinting U در فن چاپ دیجیتال یا رقمی کاهش وزن یا میزان طرح حرف بطوریکه فونتهای کوچک از نظر اندازه بدون ازدست دادن جزئیات خود روی چاپگرهای dpi003 قابل چاپ باشند
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com