Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
remainder
U
باتخفیف فروختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
below par
U
باتخفیف
markets
U
فروختن
sell-outs
U
فروختن
undercuts
U
فروختن
selling
U
فروختن
sell
U
فروختن
sell-out
U
فروختن
sell out
U
فروختن
sells
U
فروختن
monger
U
فروختن
undercut
U
فروختن
hawks
U
فروختن
marketed
U
فروختن
realising
U
فروختن
realises
U
فروختن
realised
U
فروختن
turn over
<idiom>
U
فروختن
to put on the market
U
فروختن
to place on the market
U
فروختن
market
U
فروختن
realize
U
فروختن
realized
U
فروختن
realizes
U
فروختن
realizing
U
فروختن
hawked
U
فروختن
hawk
U
فروختن
vend
U
فروختن
slaughters
U
به زیان فروختن
forward sale
U
نسیه فروختن
slaughtered
U
به زیان فروختن
sell for cash
U
نقد فروختن
sell by auction
U
به مزایده فروختن
sell off
U
یکجا فروختن
undersell
U
ارزان تر فروختن
to sell short
U
سام فروختن
to sell or pat up at a
U
بمزایده فروختن
to sell dearly
U
گران فروختن
to sell off
U
ارزان فروختن
to sell by retail
U
خرده فروختن
to sell
U
یکجا فروختن
to sell
U
عمده فروختن
to save bot cash
U
نقد فروختن
sell on credit
U
نسیه فروختن
sell like hotcakes
<idiom>
U
سریعا فروختن
slaughter
U
به زیان فروختن
resold
U
دوباره فروختن
resell
U
دوباره فروختن
reselling
U
دوباره فروختن
resells
U
دوباره فروختن
credit sale
U
نسیه فروختن
sell
U
فروختن بفروش رفتن
wholesale
U
بصورت عمده فروختن
selling
U
فروختن بفروش رفتن
sells
U
فروختن بفروش رفتن
to deal in futures
U
کالایاسهام پیش فروختن
regrate
U
یکجاخریدن وخرده فروختن
to sell at a loss
U
بضر یا زیان فروختن
To sell something at a loss.
U
چیزی را باضرر فروختن
retail
U
بصورت جزئی فروختن
hawk
U
جار زدن و جنس فروختن
hawked
U
جار زدن و جنس فروختن
hawks
U
جار زدن و جنس فروختن
to bring to the hammer
U
هراج کردن بهراج فروختن
sell out
U
یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs
U
یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out
U
یکجا فروختن خیانت کردن
sell off
U
ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
sell up a debtor
U
دارایی بدهکاری را گرو کشیدن و فروختن
slow moving
U
کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
bundling
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundle
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
dump
U
بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
bundles
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
jobs
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
job
U
کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
foreclosed
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosing
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
forecloses
U
فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
outsells
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outselling
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsold
U
بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
to sell in lots
U
فال فال فروختن
to sell in lots
U
تیکه تیکه فروختن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com