English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foxhunt U باتازی شکار روباه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foxhunt U شکار روباه باتازی
hound U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounding U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounded U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounds U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
to rid to hounds U با تازی شکار روباه کردن
to ride to hounds U با تازی شکار روباه کردن
cub hunting U شکار بچه روباه
foxhound U تازی مخصوص شکار روباه
foxhounds U تازی مخصوص شکار روباه
master of U سرپرست گروه شکار روباه
mask U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks U کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
drag hunt U شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
foxes U روباه بازی کردن تزویر کردن
foxing U روباه بازی کردن تزویر کردن
fox U روباه بازی کردن تزویر کردن
hunt U شکار کردن
predation U شکار کردن
hunts U شکار کردن
hunted U شکار کردن
poaches U دزدکی شکار کردن
snipes U پاشله شکار کردن
poach U دزدکی شکار کردن
bag U شکار کردن با تیر
poached U دزدکی شکار کردن
bags U شکار کردن با تیر
snipe U پاشله شکار کردن
rabbit U شکار خرگوش کردن
rabbits U شکار خرگوش کردن
sniped U پاشله شکار کردن
sniping U پاشله شکار کردن
give tongue U عوعو کردن در پیدا کردن بوی شکار
hunt U اداره کردن تازیها در شکار
turtles U لاک پشت شکار کردن
coursed U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
turtle U لاک پشت شکار کردن
course U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
courses U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
to p on any one's preserves U در جای قورق شکار کردن
hunted U اداره کردن تازیها در شکار
hunts U اداره کردن تازیها در شکار
weigh-in U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh in U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poached U برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches U برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach U برخلاف مقررات شکار صید کردن
weigh-ins U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
chasing U دنبال کردن شکار کردن
chased U دنبال کردن شکار کردن
chases U دنبال کردن شکار کردن
chace U دنبال کردن شکار کردن
chase U دنبال کردن شکار کردن
hunting U شکار کردن جستجو کردن
blue fox U سگ روباه
arctic fox U سگ روباه
foxes U روباه
fox brush U دم روباه
fox U روباه
foxing U روباه
dog fox U روباه
foxtail U دم روباه
reynard U روباه
foxier U روباه صفت
foxiest U روباه صفت
foxy U روباه صفت
vixens U روباه ماده
scoria U روباه سربار
vixen U روباه ماده
hanky panky U روباه بازی
hanky-panky U روباه بازی
pit U حفره روباه
pits U حفره روباه
kennels U لانه روباه
How did you make out? Did you succeed or fail? U شیری یا روباه ؟
kennel U لانه روباه
yoicks U صید روباه
vulpine U روباه صفت
guile U روباه صفتی
foxhole U سوراخ روباه
foxholes U سوراخ روباه
vixenish U شبیه روباه ماده
fox hole U سنگر حفره روباه
silver fox U روباه نقره فام
to be like a fox <idiom> U مثل روباه حیله گر بودن
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
earth stopper U مامور بستن سوراخهای روباه
brush U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brushes U دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
tallyho U صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
The fox,being asked who his withness was ,said, my. <proverb> U به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
foxtail U یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
view halloo U فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> U روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho U فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
chevy U شکار
gameless U بی شکار
gamey U پر از شکار
hunting U شکار
hunted U شکار
hunts U شکار
hanks U شکار
quarrying U شکار
quarry U شکار
chace U شکار
ravin U شکار
prey U شکار
game U شکار
venery U شکار
hunt U شکار
quarries U شکار
hank U شکار
predatin U شکار
chased U شکار
chase U شکار
chases U شکار
chasing U شکار
huntsman U شکار باز
game keep U پاسبان شکار
victims U دستخوش شکار
game law U قانون شکار
gunning U شکار با تفنگ
falconry U شکار با شاهین
shanking U شکار کوسه
shotgunner U شکار با تفنگ
hunters U اسب شکار
hunter U اسب شکار
gamy U پراز شکار
area drive U شکار دواندن
ducking U شکار مرغابی
to go a hunting U شکار رفتن
poniter U نوعی سگ شکار ی
victim U دستخوش شکار
huntsmen U شکار باز
king hunt U شاه شکار
hanks U طعمه شکار
hank U طعمه شکار
fowling U شکار پرنده
quarrying U شکار موردنظر
quarrying U لاشه شکار
quarry U شکار موردنظر
quarry U لاشه شکار
shootings U شکار باتفنگ
quarries U لاشه شکار
shooting U شکار باتفنگ
quarries U شکار موردنظر
whaling U شکار نهنگ
fair game U شکار قانونی
hunting ground U شکار گاه
fair game U شکار مجاز
hunting district U شکار گاه
game U سرگرمی شکار
blood sport U کشتن شکار
blood sports U کشتن شکار
predatory habit U خوی شکار
pteropus U شبپره میوه خور که پوزه اش مانند پوزه روباه است
shining U پیداکردن شکار در شب بانورافکن
game U شکار گرفته شده
check U و شدن بوی شکار
checked U و شدن بوی شکار
prowls U درپی شکار گشتن
prowl U درپی شکار گشتن
prowling U درپی شکار گشتن
raven U شکار طعمه شکاری
find U یافتن بوی شکار
shoot U هدف گرفتن شکار
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
pointers U سگ شکاری یابنده شکار
pointer U سگ شکاری یابنده شکار
shoots U هدف گرفتن شکار
big game U شکار حیوانات بزرگ
hog dress U بریدن گلوی شکار
finds U یافتن بوی شکار
ravens U شکار طعمه شکاری
deer stalking U شکار اهو و گوزن
prowled U درپی شکار گشتن
outfitter U فروشنده لوازم شکار
checks U و شدن بوی شکار
predatorial U تغذیه کننده از شکار
predators U تغذیه کننده از شکار
stool U گروه فریبنده شکار
bow hunting U شکار با تیر و کمان
chevy U فریاد هنگام شکار
raptatorial U لازم برای شکار
predator U تغذیه کننده از شکار
predatory U تغذیه کننده از شکار
outfitters U فروشنده لوازم شکار
raptatory U لازم برای شکار
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
still hunting U شکار باروش در کمین نشستن
retrievers U سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com