| Total search result: 250 (14 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید | 
		
			|  |  |  |  | 
		
			| Menu 
  | English | Persian | Menu 
  | 
		|  | strobe U | ا ز یک مدار الکترونیکی |  | 
		|  | 
	
		| معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری. | 
					
					
						| Search result with all words | 
					
						|  | 
		|  | enable U | استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |  | 
		|  | enabled U | استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |  | 
		|  | enables U | استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |  | 
		|  | enabling U | استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار |  | 
		|  | logic U | مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده |  | 
		|  | logic U | مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند |  | 
		|  | rack U   | فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |  | 
		|  | racked U | فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |  | 
		|  | racks U | فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |  | 
		|  | wracked U | فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |  | 
		|  | wracks U | فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو |  | 
		|  | circuit U | مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |  | 
		|  | circuits U | مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And |  | 
		|  | filter U | مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |  | 
		|  | filters U | مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |  | 
		|  | peripheral U | و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است |  | 
		|  | flip-flop U | قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |  | 
		|  | flip-flopped U | قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |  | 
		|  | flip-flopping U | قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |  | 
		|  | flip-flops U | قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |  | 
		|  | amplifier U | مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |  | 
		|  | amplifiers U | مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد |  | 
		|  | switching U | مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند |  | 
		|  | communication U   | مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد |  | 
		|  | transistor U | وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |  | 
		|  | transistors U | وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند. |  | 
		|  | duplex U | مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |  | 
		|  | duplexes U | مدار الکترونیکی برای ارسال داده در دو جهت همزمان |  | 
		|  | plug U   | مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |  | 
		|  | plugging U | مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |  | 
		|  | plugs U | مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |  | 
		|  | gate U | مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |  | 
		|  | gate U | مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |  | 
		|  | gates U | مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |  | 
		|  | gates U | مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |  | 
		|  | coincidence circuit U | مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |  | 
		|  | coincidence element U | مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند |  | 
		|  | combinational U | مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است |  | 
		|  | composite circuit U | مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است |  | 
		|  | de bounce U | مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند |  | 
		|  | modulator U | مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد |  | 
		|  | NAND function U | مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است |  | 
		|  | nonlinear U | مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |  | 
		|  | NOR function = U | مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد |  | 
		|  | NOT function U | مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد |  | 
		|  | populated board U | یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد |  | 
		|  | SMT U | روش تولید تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح آن و نه روی سوراخهای آن نصب شده اند |  | 
		|  | surface mount technology U | روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند |  | 
		|  | unclocked U | مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |  | 
				
				
					| Other Matches | 
				
					|  | 
		|  | duplexes U | مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |  | 
		|  | duplex U | مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام |  | 
		|  | solid-state U | وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند |  | 
		|  | electronic office U | محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی |  | 
		|  | ebam U | Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory |  | 
		|  | cybernetics U | مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان |  | 
		|  | electronic element U | بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی |  | 
		|  | pads U | ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |  | 
		|  | pad U | ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |  | 
		|  | inferior planet U | سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد |  | 
		|  | paperless U | شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |  | 
		|  | pinning U | یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |  | 
		|  | pinned U | یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |  | 
		|  | pin U | یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد |  | 
		|  | electronic U | کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |  | 
		|  | mask design U | اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد |  | 
		|  | white U | پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |  | 
		|  | whitest U | پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |  | 
		|  | whiter U | پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |  | 
		|  | e mail U | علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی |  | 
		|  | electrosensitive printer U | چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی |  | 
		|  | firing circuit U | مدار چاشنی مدار انفجار |  | 
		|  | powder train U | مدار خرج مدار باروت |  | 
		|  | one hook U | مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله |  | 
		|  | electro optics U | وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی |  | 
		|  | interface U | 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |  | 
		|  | interfaces U | 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |  | 
		|  | gradient circuit U | مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین |  | 
		|  | electronic U | الکترونیکی |  | 
		|  | electronic counter measure U | جنگهای الکترونیکی |  | 
		|  | electronic counter counter measures U | اقدامات ضد ضد الکترونیکی |  | 
		|  | electronic countermea sures U | اقدامات ضد الکترونیکی |  | 
		|  | electronic control U | فرمان الکترونیکی |  | 
		|  | adapter U | وسیله الکترونیکی |  | 
		|  | computers U | ماشین الکترونیکی |  | 
		|  | electronic printer U | چاپگر الکترونیکی |  | 
		|  | electronic publishing U | انتشارات الکترونیکی |  | 
		|  | electronic magazine U | مجله الکترونیکی |  | 
		|  | electronic interfrence U | تداخل الکترونیکی |  | 
		|  | electronic filling U | پر کردن الکترونیکی |  | 
		|  | electronic element U | عنصر الکترونیکی |  | 
		|  | electronic mail U | پست الکترونیکی |  | 
		|  | electronic navigation U | ناوبری الکترونیکی |  | 
		|  | electronic pen U | قلم الکترونیکی |  | 
		|  | computer U | ماشین الکترونیکی |  | 
		|  | electronic deception U | فریب الکترونیکی |  | 
		|  | electronic security U | تامین الکترونیکی |  | 
		|  | email [short for electronic mail] U | پست الکترونیکی |  | 
		|  | e-mail [short for electronic mail] U | پست الکترونیکی |  | 
		|  | electrical interception U | رهگیری الکترونیکی |  | 
		|  | electrical communications U | ارتباطات الکترونیکی |  | 
		|  | electronic calculator U | حسابگر الکترونیکی |  | 
		|  | graphics U | وسیله الکترونیکی |  | 
		|  | elctron tube U | لامپ الکترونیکی |  | 
		|  | snail mail U | و نه پست الکترونیکی |  | 
		|  | electronic components U | اجزاء الکترونیکی |  | 
		|  | electronic control U | تنظیم الکترونیکی |  | 
		|  | pos U | قط ه فروش الکترونیکی |  | 
		|  | electronic brain U | مغز الکترونیکی |  | 
		|  | electronic control U | کنترل الکترونیکی |  | 
		|  | electronic beam U | اشعه ی الکترونیکی |  | 
		|  | electronic computer U | کامپیوتر الکترونیکی |  | 
		|  | electronic music U | موسیقی الکترونیکی |  | 
		|  | bins U | بلوک سه بعدی الکترونیکی |  | 
		|  | electronic power supply U | منبع تغذیه الکترونیکی |  | 
		|  | bin U | بلوک سه بعدی الکترونیکی |  | 
		|  | integrate electronic component U | قطعه الکترونیکی مجتمع |  | 
		|  | electronic spreadsheet U | صفحه گسترده الکترونیکی |  | 
		|  | amusement arcade U | سالن بازیهای الکترونیکی |  | 
		|  | electronic transfer of data U | انتقال الکترونیکی اطلاعات |  | 
		|  | electronic U | الکترونیکی مربوط به الکترونیک |  | 
		|  | electronic voltmeter U | ولت سنج الکترونیکی |  | 
		|  | electrosensitive paper U | کاغذ حساس الکترونیکی |  | 
		|  | electronic warfare U | میدان جنگ الکترونیکی |  | 
		|  | edp manager U | مدیرداده پردازی الکترونیکی |  | 
		|  | eft U | انتقال الکترونیکی دارائی |  | 
		|  | electronic fund transfer U | ارسال الکترونیکی دارائی |  | 
		|  | electronic data processing U | پردازش الکترونیکی داده |  | 
		|  | electronic countermea sures U | پیش گیریهای ضد الکترونیکی |  | 
		|  | electronic camputer U | ماشین حساب الکترونیکی |  | 
		|  | electronic modulation U | مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی |  | 
		|  | eft U | انتقال الکترونیکی سرمایه |  | 
		|  | industrial electronic computer U | ماشین حساب الکترونیکی صنعتی |  | 
		|  | EXOR U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR |  | 
		|  | videos U | فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |  | 
		|  | videoing U | فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |  | 
		|  | microsoft U | برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی |  | 
		|  | videoed U | فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |  | 
		|  | video U | فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی |  | 
		|  | trunk exchange U | مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی |  | 
		|  | OR function U | پیاده سازی الکترونیکی تابع OR |  | 
		|  | electronic security U | رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی |  | 
		|  | electronically programmable U | برنامه پذیر به صورت الکترونیکی |  | 
		|  | electronic data processing system U | سیستم پردازش الکترونیکی داده |  | 
		|  | responsor U | دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی |  | 
		|  | gate U | پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND |  | 
		|  | motorola U | سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها |  | 
		|  | replying U | پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |  | 
		|  | sense U | آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |  | 
		|  | gate U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR |  | 
		|  | sensed U | آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |  | 
		|  | senses U | آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی |  | 
		|  | gates U | پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND |  | 
		|  | NEQ U | پیاده سازی الکترونیکی تابع NER |  | 
		|  | gate U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR |  | 
		|  | electronic navigation U | هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی |  | 
		|  | gates U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR |  | 
		|  | gates U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR |  | 
		|  | replies U | پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |  | 
		|  | exclusive U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR |  | 
		|  | non equivalence function U | پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ |  | 
		|  | balloon reflector U | بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن |  | 
		|  | electronically U | مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی |  | 
		|  | facsimile transceiver U | واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی |  | 
		|  | reply U | پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |  | 
		|  | EXNOR U | پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR |  | 
		|  | an system U | سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی |  | 
		|  | replied U | پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی |  | 
		|  | newer U | وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |  | 
		|  | equipment bay U | محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود |  | 
		|  | prom U | وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM |  | 
		|  | edp U | پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی |  | 
		|  | newest U | وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |  | 
		|  | electrically erasable read only memory U | حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی |  | 
		|  | electroluminescent U | قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی |  | 
		|  | calculator U | ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |  | 
		|  | shouting U | نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |  | 
		|  | shouted U | نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |  | 
		|  | proms U | وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM |  | 
		|  | prom U | حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |  | 
		|  | new- U | وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |  | 
		|  | new U | وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد |  | 
		|  | shout U | نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |  | 
		|  | shouts U | نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ |  | 
		|  | Videotex U | تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری |  | 
		|  | electroluminescing U | که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد |  | 
		|  | proms U | حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |  | 
		|  | processor U | سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |  | 
		|  | charge U | وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |  | 
		|  | technology U | قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند |  | 
		|  | shoran U | نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه |  | 
		|  | technologies U | قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند |  | 
		|  | electronic U | پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر |  | 
		|  | calculators U | ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد |  | 
		|  | charges U | وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |  | 
		|  | electronic U | داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی |  | 
		|  | pursuit navigation U | ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف |  | 
		|  | gate U | قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |  | 
		|  | components U | تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |  | 
		|  | electronic U | شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است |  | 
		|  | musical instrument digital interface U | واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند |  | 
		|  | technologies U | قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت |  | 
		|  | mails U | پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه |  | 
		|  | mail U | پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه |  | 
		|  | office of the future U | ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد |  | 
		|  | component U | تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB |  | 
		|  | technology U | قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت |  | 
		|  | serials U | قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند |  | 
		|  | MAPI U | که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد |  | 
		|  | mail application programming interface U | که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند |  | 
		|  | serial U | قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند |  | 
		|  | circuits U | ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |  | 
		|  | gates U | قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند |  | 
		|  | hall effect U | یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند |  | 
		|  | capacitor U | عنصر الکترونیکی که میتواند بار الکتریکی ذخیره کند |  | 
		|  | circuit U | ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |  | 
		|  | bayonetting U | سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |  | 
		|  | analyzer U | وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد |  | 
		|  | multiplan U | یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد |  | 
		|  | bayonet U | سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |  | 
		|  | bayonetted U | سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |  | 
		|  | battery integration end radar display U | وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه |  | 
		|  | images U   | وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها. |  | 
		|  | attachment U | فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود |  | 
		|  | bayonets U | سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد |  | 
		|  | X.00 U | استاندارد CCITT که روش ارسال پست الکترونیکی را بیان میکند |  | 
		|  | music U | در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است |  | 
		|  | cards U | ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند |  | 
		|  | communication U   | وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند |  | 
		|  | card U | ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند |  | 
		|  | image   | [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.] |  | 
		|  | radio sheck U | یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر |  | 
		|  | sysop U | فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ |  | 
		|  | technology U | فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |  | 
		|  | mail U | که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی |  | 
		|  | and U | دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد |  | 
		|  | motorola U | تولید کننده قط عات الکترونیکی شامل پردازندههای کامپیوتری Apple Macintosh |  | 
		|  | board computer U | یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است |  | 
		|  | mails U | که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی |  | 
		|  | forward U | ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید |  | 
		|  | forwarded U | ارسال پیام پست الکترونیکی که از کاربر دیگری دریافت کرده اید |  | 
		|  | volatile U | حافظه داده پرداز الکترونیکی که با قطع توان الکتریکی پاک میشود |  | 
		|  | technologies U | فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی . |  | 
		|  | PROFS U | سیستم پست الکترونیکی ساخت IBM که روی کامپیوترهای mainframe اجرا میشود |  | 
		|  | store U | سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |  | 
		|  | storing U | سیستم ارتباطی پست الکترونیکی که پیام را پیش از ارسال مجدد ذخیره میکند |  | 
		|  | atm U | ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند |  | 
		|  | smog U | میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است |  | 
		|  | soft fails U | فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی |  | 
		|  | spoofer U | در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند |  |