English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
localism U ایین محلی علاقه محلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blit U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
bitblt U در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
local procurement U تدارک محلی فراورده محلی
local posts U پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
sympatry U هم محلی
regional <adj.> U محلی
local line U خط محلی
local <adj.> U محلی
vernaculars U محلی
vernacular U محلی
occupation crossing U پل محلی
domestic U محلی
topical U محلی
parochial U محلی
regionally U محلی
autochthon U محلی
autochthonous U محلی
regional U محلی
residential U محلی
native U محلی
natives U محلی
local U محلی
locals U محلی
provincial road U جاده محلی
place U در محلی گذاردن
parish council U شورای محلی
territorial U محلی منطقهای
provincialism U محلی اندیشی
places U در محلی گذاردن
local time U زمان محلی
placing U در محلی گذاردن
dialect U زبان محلی
dialects U زبان محلی
ordinances U مقررات محلی
brogue U لهجه محلی
patter U لهجه محلی
localized U محلی - محصوربهیکمحل
pattered U لهجه محلی
pattering U لهجه محلی
patters U لهجه محلی
sepoy U پاسبان محلی
regional purchase U خرید محلی
ordinance U مقررات محلی
brogues U لهجه محلی
local time U وقت محلی
indigenous industries U صنایع محلی
local group U گروه محلی
domestic economy U اقتصاد محلی
local intelligence U هوش محلی
local investigation U تحقیق محلی
local loop U حلقه محلی
local mode U باب محلی
local national U سکنه محلی
local network U شبکه محلی
civil time U ساعت محلی
local government U حاکم محلی
local government U حکومت محلی
local file U فایل محلی
local area network U شبکه محلی
local authority U انجمن محلی
local center U مرکز محلی
homebrew U بازیگر محلی
legman U خبرنگار محلی
homebred U بازیگر محلی
local circuit U مدار محلی
local currency U پول محلی
local echo U پژواک محلی
local enquiry U بازجویی محلی
local norm U هنجار محلی
local terminal U ترمینال محلی
local procurement U خرید محلی
local purchase U خرید محلی
local security U تامین محلی
off U از محلی بخارج
local vertical U قائم محلی
local road U راه محلی
local storage U انباره محلی
localism U اصطلاح محلی
local store U ذخیره محلی
kangoroo court U دادگاه محلی
costume U لباس محلی
costumes U لباس محلی
local paper U روزنامه محلی
local terminal U پایانه محلی
provincial U ولایتی محلی
local variable U متغیر محلی
overwrite U نوشته داده در محلی
local traffic U رفت و امد محلی
local exchange U ردوبدل کننده محلی
overwrite U بالای محلی نوشتن
local area network U شبکه ناحیه محلی
take it out on <idiom> U بی محلی به خاطر عصبانیت
somewhere U یک جایی دریک محلی
locked up U در محلی محصور کردن
getup <idiom> U لباس محلی پوشیدن
lock up U در محلی محصور کردن
To keep away from a place. U از محلی دور شدن
local warning U اعلام خطر محلی
recorder U رئیس دادگاه محلی
local U داخلی اخبار محلی
local subscriber U مشترک تلفنی محلی
decentralize U حکومت محلی دادن
decentralizes U حکومت محلی دادن
decentralizing U حکومت محلی دادن
vernacularism U استعمال زبان محلی
traject U از محلی عبور کردن
to go on the parish U اعانه محلی گرفتن
step out U از محلی خارج شدن
square dance U رقص محلی امریکا
decentralising U حکومت محلی دادن
decentralises U حکومت محلی دادن
decentralised U حکومت محلی دادن
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
emplace U در محلی قرار دادن
local hour angle U زاویه ساعتی محلی
district call box U جعبه خبر محلی
locals U داخلی اخبار محلی
rural district council U انجمن محلی زراعی
recorders U رئیس دادگاه محلی
local authority U مرجع صلاحیتدار محلی
somewheres U یک جایی دریک محلی
provincialism U عقایدوافکار محدود محلی
grass roots U اجتماع محلی منشاء
reference U دستیابی به محلی در حافظه
references U دستیابی به محلی در حافظه
autonomy U استقلال محلی محدود
overruns U سرتاسر محلی رافراگرفتن
overrunning U سرتاسر محلی رافراگرفتن
overrun U سرتاسر محلی رافراگرفتن
provincialism U گویش یا لهجه محلی
localizes U محلی کردن موضعی ساختن
costumer U خیاط لباسهای محلی وویژه
local warning U سیستم اعلام خطر محلی
zero slot lan U شبکه محلی بدون شکاف
folklike U شبیه افسانه ها وعادات محلی
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
folkish U شبیه افسانه هاوعادات محلی
localising U محلی کردن موضعی ساختن
maps U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
localizing U محلی کردن موضعی ساختن
localize U محلی کردن موضعی ساختن
map U در ریزکامپیوتر به جای محلی از حافظه
costumier U خیاط لباسهای محلی وویژه
distant U آنچه در محلی قرار دارد
independency U اصول استقلال کلیساهای محلی
sites U محلی که پایه چیزی باشد
localises U محلی کردن موضعی ساختن
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
costumiers U خیاط لباسهای محلی وویژه
bear garden U محلی که درانجاخرسها رابجنگ می اندازند
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
nap U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
localization U تمرکز درنقطه بخصوصی محلی کردن
To slight ( ignore) someone. To give someone the cold shoulder. To take no notice of someone . U به کسی محل نگذاشتن ( بی محلی کردن )
stack U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
naps U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
out fall U محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
stacks U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
napping U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
stacked U محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند
locals U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local U egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
napped U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
lan U network Area Local شبکه محلی
sleep out U در محلی غیراز محل کار خود خوابیدن
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
brogan U چکمه سنگین پاشنه دار لهجه محلی
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
bad break U که اشتباهاگ در محلی از کلمه وارد شده باشد
local colour U نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
to cut somebody dead <idiom> U به کسی عمدا بی محلی کردن [اصطلاح روزمره]
witness stand U محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
police action U عملیات انتظامی محلی برای حفظ امنیت
despatch U عمل ارسال موضوعات یا اطلاعات یا پیام ها به محلی
local parole U زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
luncheonettes U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
luncheonette U رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
to treat somebody as if they weren't there <idiom> U به کسی عمدا بی محلی کردن [اصطلاح روزمره]
punch down block U وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
dispensary U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
dispensaries U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
symbolically U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
real address U آدرس مطلق که مستقیماگ به محلی از حافظه دستیابی دارد
symbolic U نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
colons U محلی که مورد استعمار قرارگیرد و استعمارگران در ان ساکن شوند
colon U محلی که مورد استعمار قرارگیرد و استعمارگران در ان ساکن شوند
Change at London and get a local train. در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
rerun U محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی
share U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
execution U محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
shared U پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
songfest U دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com