English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
veranda U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandas U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandah U ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contracting parties U طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
high contracting parties U طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
pleadings U افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
veranda U ایوان
exedra U ایوان
porticoes U ایوان
access balcony U ایوان
porticos U ایوان
porches U ایوان
verandahs U ایوان
patio U ایوان
verandas U ایوان
patios U ایوان
avant-sorps U ایوان
balconette U ایوان
porch U ایوان
exhedra U ایوان
iwan U ایوان
balconet U ایوان
balconies U ایوان
portico U ایوان
balcony U ایوان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
portal U مدخل ایوان
hexastyle U ایوان شش ستونی
lanai U ایوان رواق
portals U مدخل ایوان
loggia U ایوان سرپوشیده
decastyle U ایوان ده ستونی
distyle U ایوان دوستونی
loggia U ایوان درونی
verandas U ایوان برونی
sun deck U ایوان افتابگیر
porch U دالان ایوان
verandah U ایوان بالکن
veranda U ایوان بالکن
balconette U نرده ایوان
veranda U ایوان برونی
balconet U نرده ایوان
pronaos U ایوان بالامعبد
porches U دالان ایوان
verandahs U ایوان برونی
verandas U ایوان بالکن
peristyle U ایوان ستوندار
verandahs U ایوان بالکن
porticoed U ایوان دار
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
narthex U ایوان غربی کلیسا
The child fell off the balcony. U بچه از ایوان پرت شد
hypaethrus U ایوان ستون دار
hypaethros U ایوان ستون دار
octastyle U ایوان هشت ستونی
stoa U ایوان یا گردشگاه سرپوشیده
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
extremes U طرفین
parties U طرفین
xystus U ایوان سرپوشیده برای ورزش
colonnade U ردیف ستون ایوان ستوندار
cyclostyle U [ایوان ستون دار مدور]
tetrastyle U ایوان با چهار ستون در نما
colonnades U ردیف ستون ایوان ستوندار
contracting parties U طرفین قرارداد
contracting parties U طرفین متقاعدین
disposed flank U طرفین باز
parties to a contract U طرفین متعاهدین
mutual concent U تراضی طرفین
the litigants U طرفین دعوی
the contracting parties U طرفین متعاهدین
parties to a contract U طرفین قرارداد
the contracting parties U طرفین متعاقدین
parties to the contract U طرفین عقد
mutual agreement U توافق طرفین
peristyle U ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
apteral U ایوان ستوندار فاقد ستونهای کناری
cloisters U اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
cloister U اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
the porch U رواق یا ایوان نامی اتن وشاگردانش بیشتربدانجامیرفتند
limb U هرکدام از طرفین کمان
corners U طرفین پایگاه اصلی
limbs U هرکدام از طرفین کمان
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
tilt angle U زاویه تمایل به طرفین
cornering U طرفین پایگاه اصلی
side lights U چراغهای طرفین ناو
corner U طرفین پایگاه اصلی
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
side lights U چراغ دریانوردی طرفین ناو
sideline U خطوط طرفین میدان بازی
straddle split U وضع باز پاها به طرفین
sidelining U خطوط طرفین میدان بازی
sidelines U خطوط طرفین میدان بازی
sidelined U خطوط طرفین میدان بازی
like as we lie U طرفین دارای ضربات مساوی
covenants U که بین طرفین مبادله می گردد
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
voluntary partition U افراز با رضایت یا سازش طرفین
leeboard U یکی از دو تخته طرفین کف قایق
pitch curves U تلاقی سطوح طرفین دندانه
covenant U که بین طرفین مبادله می گردد
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
hamstring U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings U زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung U زردپی طرفین حفره پشت زانو
The two parties seem irreoncilable. U طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
lock forward U هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
ten yard U خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
rectification U تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
side staddle hep U پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
equitable mortgage U از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
popping crease U خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
blackguards U سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguard U سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
outrigger U چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
parlementaire U کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
contra proferentem U قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
re axtent U تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
restraint of trade U قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
ditched U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
ditch U حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
refereeing U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee U در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
exchange of notes U نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wager of battle U نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
erections U ساختمان
construction U ساختمان
homoplastic U هم ساختمان
built up U پر از ساختمان
built-up U پر از ساختمان
carbody U ساختمان
building line U بر ساختمان
structure of an animal U ساختمان
building U ساختمان
constructions U ساختمان
foundation U پی ساختمان
erection U ساختمان
mechanisms U ساختمان
making U ساختمان
substructure U پی ساختمان
typed U ساختمان
substructures U پی ساختمان
types U ساختمان
frame U ساختمان
type U ساختمان
structure U ساختمان
structureless U بی ساختمان
structuring U ساختمان
mechanism U ساختمان
structures U ساختمان
stances U ساختمان
stance U ساختمان
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
steel construction U ساختمان فولادی
fronting U نمای ساختمان
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com