Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
These shoes are too big for me .
U
این کفشها برایم گشاد است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
These shoes are too tight for me.
U
این کفشها برایم تنگ است
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
straddle
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddled
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
To walk with ones feet wide apart.
U
گشاد گشاد راه رفتن
My shoes pinch.
U
کفشها پایم رامی زند
I cant get into these shoes.
U
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )
She stared at him with wide eyes.
U
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
Could you bring me ... ?
ممکن است ... برایم بیاورید؟
He told me in so many words .
U
عینا" اینطور برایم گفت
Please get me a taxi.
لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Please bring me the orifinal letter .
U
عین نامه را برایم بیاورید
Bring me a few sheets of paper .
U
چند صفحه کا غذ برایم بیاور
i must answer for the damages
U
ازعهده خسارت ان باید برایم
It is too easy for me.
U
برایم مثل آب خوردن است
It is easy for me.
U
برایم خیلی آسان است
Keep a free(an empty)seat for me.
U
یک صندلی خالی برایم نگاهدار
i paid dearly for it
U
بسیار گران برایم تمام شد
I don't
[ couldn't ]
give a damn about it.
<idiom>
U
برایم اصلا مهم نیست.
I have outgrown my suits.
U
لباسهایم برایم تنگ شده
Tell me hpw you escaped.
U
برایم بگه چطور فرار کردی
Please take that bag.
خواهش میکنم آن کیف را برایم بیاورید.
Please take my suitcase.
خواهش میکنم چمدانم را برایم بیاورید.
This is my last chance .
U
این برایم آخرین فرصت است
May I have an ashtray?
U
ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
May I have a blanket?
U
ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
I paid dearly for this mistake .
U
این اشتباه برایم گران تمام شد
May I have an iron?
U
ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
Mother left me 500 tomans .
U
مادرم برایم 500 تومان گذاشت
Drop me a line .
U
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
I've been set up!
U
برایم پاپوش درست کرده اند!
help any one .
U
برایم خوش قدم بود ( شانس آورد )
Give me a full account of the events.
U
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
The notice is too short
[for me]
.
U
آگاهی
[برایم]
خیلی کوتاه مدت است.
May I have some soap?
U
ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
May I have some ...?
آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...?
آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
May I have a bath towel?
U
ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
Please send me information on ...
U
خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Can I have some more ...?
آیا ممکن است کمی دیگر ... برایم بیاورید؟
Please take this luggage.
خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
Thats no news to me.
U
این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
May I have some hangers?
U
ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please?
U
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
May I have some toiletpaper?
U
ممکن است چند تا کاغذ توالت برایم بیاورید؟
May I have the menu, please?
U
ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
straddled
U
گشاد با زی
loose-fitting
U
گشاد
looser
U
گشاد
loose fitting
U
گشاد
straddles
U
گشاد با زی
reamer
U
گشاد کن
loosest
U
گشاد
broader
U
گشاد
broad
U
گشاد
wide
U
گشاد
wider
U
گشاد
widest
U
گشاد
loose
U
گشاد
broadest
U
گشاد
straddle
U
گشاد با زی
ream
U
گشاد کردن
reaming
U
گشاد کردن
stretchier
U
گشاد شونده
stretchiest
U
گشاد شونده
stretchy
U
گشاد شونده
slopped
U
شلوار گشاد
pajamas
U
شلوار گشاد
bigmouthed
U
دهن گشاد
slop
U
شلوار گشاد
wide mouthed
U
دهن گشاد
dilate
U
گشاد کردن
bell mouthed
U
دهن گشاد
dilates
U
گشاد کردن
dilating
U
گشاد کردن
straddles
U
گشاد نشستن
slopping
U
شلوار گشاد
straddle
U
گشاد نشستن
spacious
U
جامع گشاد
straddled
U
گشاد نشستن
dilatant
U
گشاد شونده
slip-ons
U
لباس گشاد
slip on
U
لباس گشاد
sacks
U
پیراهن گشاد و کوتاه
sacked
U
پیراهن گشاد و کوتاه
Wellington
U
چکمه دهان گشاد
sack
U
پیراهن گشاد و کوتاه
slack
U
کساد کردن گشاد
slackest
U
کساد کردن گشاد
slacks
U
کساد کردن گشاد
jar
U
شیشه دهن گشاد
blouse
U
پیراهن یاجامه گشاد
jarred
U
کوزه دهن گشاد
jarred
U
شیشه دهن گشاد
jars
U
کوزه دهن گشاد
jars
U
شیشه دهن گشاد
jar
U
کوزه دهن گشاد
blouses
U
پیراهن یاجامه گشاد
robe
U
لباس بلند و گشاد
robes
U
لباس بلند و گشاد
capacious
U
گنجایش دار گشاد
mother hubbard
U
لباس گشاد زنانه
carboy
U
تنگ دهن گشاد
clump block
U
قرقره دهان گشاد
dalmatic
U
خرقه استین گشاد
astraddle
U
دارای پای گشاد
varix variously
U
سیاهرگ گشاد شده
wide-eyed
U
دارای چشم گشاد
wide eyed
U
دارای چشم گشاد
varicosity
U
گشاد شدگی سیاهرگ
oxbags
U
شلوار خیلی گشاد
oxford bags
U
شلوار خیلی گشاد
mason jar
U
کوزه دهن گشاد
to let out
U
افشاکردن گشاد کردن
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
risk
U
گشاد بازی بخطر انداختن
straddles
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
scrawl
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawls
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
carronade
U
یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
scrawling
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
To widen a road .
U
جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
risked
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risking
U
گشاد بازی بخطر انداختن
To spend recklessly ( prodigally ) .
U
گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
straddle
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
straddled
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
risks
U
گشاد بازی بخطر انداختن
scrawled
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
rochet
U
جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
raglan
U
پالتو استین گشاد سبک و فراخ
krater
U
کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
pajamas
U
جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
She likes loose - fitting dresses .
U
از لباس های گشاد خوشش نمی آید
varicosity
U
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
chimere
U
خرقه بدون استین ویا بااستین گشاد وبزرگ
bloomer
U
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
slopped
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slop
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping
U
هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
I simply cant concentrate.
U
حواس ندارم ( حواس برایم نمانده )
The position is over his head . he cannot cope with it .
U
این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com