English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i saw this p in the scripture U این فقره را در کتاب مقدس دیدم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
scripture U کتاب مقدس
Holy Writ U کتاب مقدس
scriptures U کتاب مقدس
the holy U کتاب مقدس
mitsvot U حکم کتاب مقدس
it say in the bible that U در کتاب مقدس میگوید
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
mitzvah U حکم کتاب مقدس
postil U تفسیر کتاب مقدس
biblical U مطابق کتاب مقدس
biblical U وابسته به کتاب مقدس
veda U کتاب مقدس باستانی هند
it is said in the bible that U در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
paradigm U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
paradigms U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
scripturalism U اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
lower criticism U انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
bibles U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bible U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
halidom U چیز مقدس جای مقدس
i saw them all U را دیدم
i saw her U دیدم
i treated both alike U هر دو را به یک چشم دیدم
i saw it U انرا دیدم
i saw him twice U دو بار او را دیدم
i saw him l...ugh U دیدم که می خندید
i saw him fall U دیدم که افتاد
i dreamt a d. U خوابی دیدم
i hurt my self U اسیب دیدم
my losses were great U بسیار زیان دیدم
imyself saw it U من خودم انرا دیدم
I had a dream last night. U دیشب خواب دیدم
i saw it my self U من خودم انرا دیدم
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
the instant i saw him U بمحض اینکه اورا دیدم
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
She was pretty when I saw her at close quarters . U از نزدیک که اورا دیدم خوشگه بود
i saw one climbing the tree U یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
pericope U فقره
items U فقره
vertebrates U فقره
vertebra U فقره
pieces U فقره
piece U فقره
spondyl U فقره
episode U فقره
entry U فقره
item U فقره
episodes U فقره
vertebrate U فقره
paragraphic U فقره فقره
paticular U فقره
particular redemption U متوجه فقره
passages U عبارت فقره
vertebral U مهره فقره
passage U عبارت فقره
vertebration U فقره بندی
item U یک فقره جزء
paragraphs U فقره ماده
items U یک فقره جزء
piece de resistance U فقره برجسته
paragraph U فقره ماده
undefined entry U فقره تعریف نشده
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
it is a passage from gulistan U فقره یا عبارتی از گلستان است
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
tally ho U در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
i advised him to go there U به صلاح او دانستم که برود مصلحت دیدم که برود
sanctified U مقدس
hallowed U مقدس
numinous U مقدس
holy U مقدس
inviolable U مقدس
holier U مقدس
holiest U مقدس
venerable U مقدس
sanctimonious U مقدس
saints U مقدس
prayerful U مقدس
heavenly minded U مقدس
saint U مقدس
sacrosanct U مقدس
sacred U مقدس
saintly U مقدس
innocent U مبرا مقدس
saints U مقدس شمردن
relics U اثار مقدس
holyday U روز مقدس
holy legislator U شارع مقدس
holily U بطور مقدس
hallow U مقدس کردن
halidome U جای مقدس
halidome U چیز مقدس
hagiology U ادبیات مقدس
Holy Week U هفتهی مقدس
Holy Weeks U هفتهی مقدس
tartuffe U مقدس ریایی
saint U مقدس شمردن
tartufe U خشکه مقدس
tartuffe U خشکه مقدس
tartufe U مقدس ریایی
stoup U قدح اب مقدس
st.michael U پطرس مقدس
sanctimony U مقدس نمایی
sanctified airs U مقدس نمایی
sancify U مقدس شمردن
sacred places U جاهای مقدس
sanctuary U جایگاه مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
sacred books U کتابهای مقدس
shrine U جای مقدس
sanctimoniousness U مقدس نمایی
relic U اثار مقدس
moralistic U خشکه مقدس
SS U مخفف مقدس
the Holy Trinity U تثلیت مقدس
Mashhad U هر مقدس مشهد
Holy Father U پدر مقدس
fiestas U روز مقدس
Holly Sepulchre U مقبره مقدس
shrines U جای مقدس
sanctimonious U مقدس نما
St U مخفف مقدس
dedication cross U صلیب مقدس
fiesta U روز مقدس
anchor in sight U لنگر بالاست لنگر را دیدم
religiosity U خشکه مقدس بودن
pali U زبان مقدس بودائیان
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
pontify U خودرا مقدس نمودن
guaiacum U عودالانبیاء درخت مقدس
anointment U تقدیس با روغن مقدس
sanctum U قدس جایگاه مقدس
sacredly U بطور مقدس یا محترم
altar-table U میز مقدس در کلیسا
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
hermeneutics U علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
to U مادریک کلمه مقدس است
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
martinmas U جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
bible U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
bibles U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
lignum vitae U درخت مقدس خشب الانبیاء
zion U کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
it say in the bible that U درکتاب مقدس گفته شده است
enshrine U ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
credence U [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
franciscan U وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
ampullae niche U [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
grey friar U عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
pierian spring U الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
altar of repose U [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
fundamentalist U کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
blue law U قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
blue laws U قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
bokk U کتاب
i sold the book for rials 0 U کتاب را
letter writer U کتاب
hexateuch U شش کتاب
books U کتاب
booked U کتاب
book U کتاب
texts U کتاب
text U کتاب
that book U ان کتاب
letter book U کتاب رونوشت
encyclopaedia U کتاب حاوی
leviticus U کتاب لاویان
book plate U برچسب کتاب
f. of books U عاشق کتاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com