English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
This position is much too small for me . U این سمت برای من خیلی کوچک است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
Other Matches
subminiature U خیلی کوچک
micro- U در معنای خیلی کوچک
It's too small U آن خیلی کوچک است.
minicam U دوربین خیلی کوچک
minicamera U دوربین خیلی کوچک
miniaturization U خیلی کوچک کردن چیزی
microwave U موج خیلی کوچک الکترومغناطیسی
spat U : حلزون خوراکی خیلی کوچک
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
over one's head <idiom> U خیلی سخت برای درک
near collision U فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
beside one's self <idiom> U خیلی ناامید یا هیجان زده برای انجام کاری
for peanuts [and for chicken feed] <idiom> U چندرغاز [رایگان] [مفت] [مزد خیلی کم برای انجام کاری]
for next to nothing <idiom> U چندرغاز [رایگان] [مفت] [مزد خیلی کم برای انجام کاری]
Many thanks for the sympathy shown to us [on the passing of our father] . U خیلی سپاسگذارم برای همدردی شما [بخاطر فوت پدرمان] .
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
micronutrient U ترکیبات اصلی ومغذی که بمقدار خیلی کمی برای زندگی لازمست
He was too quick for her and jinked away every time. U او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
processor U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
light-well U [حیاط کوچک برای عبور نور]
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
trail bike U موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
small game U پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
fowling piece U تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
case sensitive search U جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
tweak U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaks U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
lararium U [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
microcontroller U ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
k ration U بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
sculleries U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
scullery U اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
modular U با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
The position is over his head . he cannot cope with it . U این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
underflow U نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
ratioing U کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
attitude motor U موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
keeper U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
keepers U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
litotes U کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
businesses U کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
business U کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
dimples U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimple U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
perforations U خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
hand-held U کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
head-shrinkers U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker U کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
flag day U هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
rollover U استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
departmental LAN U شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
patch U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches U کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
paging U روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
part U قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
L cache U فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
chips U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip U وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
CDs U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD U DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
very little U خیلی کم
to a large extent U خیلی
for long U خیلی
not a few U خیلی ها
villainous U خیلی بد
abysmal <adj.> U خیلی بد
ten U خیلی
damn U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
very U خیلی
copious U خیلی
dumpiness U خیلی
far and away U خیلی
routh U خیلی
many U خیلی
dammit U خیلی
highly U خیلی
in no time U خیلی زود
mad as a hornet <idiom> U خیلی عصبانی
decrepit U خیلی پیر
in cold blood <idiom> U خیلی خونسرد
extra- U بسیار خیلی
in seventh heaven <idiom> U خیلی خوشحال
cool <adj.> U خیلی خوب
really sick U خیلی محشر
really wicked U خیلی محشر
great <adj.> U خیلی خوب
awesome <adj.> U خیلی خوب
sick [British E] <adj.> U خیلی خوب
wicked <adj.> U خیلی خوب
costs and arm and a leg <idiom> U خیلی گرونه
to pieces <idiom> U خیلی زیاده
seldom U خیلی کم ندرتا
niftier U خیلی خوب
hand and glove U خیلی صمیمی
extra U بسیار خیلی
He is a loose card . U خیلی ول است
nifty U خیلی خوب
niftiest U خیلی خوب
often U خیلی اوقات
fortissimo U خیلی بلند
high U خیلی بزرگ
highest U خیلی بزرگ
at most U خیلی باشد
highs U خیلی بزرگ
many persons U خیلی اشخاص
before you can say knife U خیلی زود
many people U خیلی اشخاص
ultraconservative U خیلی محتاط
many people U خیلی از مردم
far and away U خیلی دور
far off U خیلی دور
span new U خیلی تازه
rotundily U چاقی خیلی
whopping U خیلی بزرگ
She is very pretentious. U خیلی ادعادارد
exceeding U خیلی زیاد
oftentimes U خیلی اوقات
of vital importance U خیلی ضروری
faraway U خیلی دور
overstrung U خیلی حساس
iam in bad U خیلی محتاجم
confidential U خیلی محرمانه
bone dry U خیلی خشک
I had an awful time . U به من خیلی بد گذشت
lots U خیلی زیاد
too tough U خیلی سفت
extras U بسیار خیلی
hand in glove U خیلی نزدیک
hand in glove U خیلی صمیمی
immensurable U خیلی قدیم
oodles U خیلی زیاد
ritzy U خیلی شیک
Nothing more, thanks. خیلی متشکرم.
Neanderthal U خیلی کهنه
a lot of times <adv.> U خیلی از اوقات
frequently <adv.> U خیلی از اوقات
many times <adv.> U خیلی از اوقات
often <adv.> U خیلی از اوقات
oft [archaic, literary] <adv.> U خیلی از اوقات
on any number of occasions <adv.> U خیلی از اوقات
regularly [often] <adv.> U خیلی از اوقات
not so hot <idiom> U نه خیلی خوب
hand and glove U خیلی نزدیک
precise U خیلی دقیق
senseful U خیلی حساس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com