English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The novel depicts life in prerevolutionary Russia. U این رمان زندگی در پیش از انقلاب روسیه را نشان می دهد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
russian revolution U انقلاب روسیه
edict of emancipation U فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
azoic U فاقد نشان زندگی
Lenkoran medallion U ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
novel U رمان
romances U رمان
romance U رمان
novels U رمان
novelists U رمان نویس
novella U رمان کوتاه
novelist U رمان نویس
romancer U رمان نویس
novelistic U وابسته به داستان و رمان
muscovy U روسیه
Russia U روسیه
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
russian U اهل روسیه
vexatious russia U از راه روسیه
russ U اهل روسیه
tzarina U ملکه روسیه تزاری
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
bears U لقب روسیه ودولت شوروی
bear U لقب روسیه ودولت شوروی
menshevik U عضو حزب سوسیال دمکرات روسیه
finlander U اهل فینلاند ذرشمال غربی روسیه
verst U واحد درازا در روسیه برابر 6701 متر
duma U انجمن شهر مجلس شورای روسیه تزاری
landscape carpet U فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
trotskism U سیستم فکری تروتسکی همکار لنین که به وسیله استالین از روسیه طرد شد
Yiddish U زبان عبری رایج میان کلیمیان روسیه ولهستان والمان وغیره
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
mutation U انقلاب
mutations U انقلاب
upheaval U انقلاب
revolution U انقلاب
upheavals U انقلاب
revolutions U انقلاب
counter-revolutions U ضد انقلاب
counter-revolution U ضد انقلاب
counter revolution U ضد انقلاب
solstice U انقلاب
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
revolutionary guards U پاسداران انقلاب
keynesian revolution U انقلاب کینزی
solstitium U نقطه انقلاب
counterrevolution U قیام بر ضد انقلاب
counterrevolution U انقلاب متقابل
solstice U نقطه انقلاب
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
french revolution U انقلاب فرانسه
industrial revolution U انقلاب صنعتی
agrarian revolution U انقلاب ارضی
agricultural revolution U انقلاب کشاورزی
palace revolution U انقلاب کاخی
solstitial point U نقطه انقلاب
summer solstic U انقلاب تابستانی
revolutionist U پیشوای انقلاب
revolutionizer U انقلاب اور
green revolution U انقلاب سبز
summer solstice U انقلاب تابستانی
winter solstice U انقلاب زمستانی
Flemish Mannerism U انقلاب شمال اروپا
revolt U بهم خوردگی انقلاب
revolts U بهم خوردگی انقلاب
palace revolution U انقلاب کاخ نشینان
sansculottism U پیروی از اصول انقلاب افراطی
midwinter U چله زمستان انقلاب زمستانی
solstitium U [نقطه] انقلاب [ستاره شناسی]
counter-revolution U جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions U جنبش برای سرکوبی انقلاب
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
loyalist U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
loyalists U کسی که درهنگام شورش و انقلاب ازدولت طرفداری میکند
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
whodunnits U فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunits U فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunit U فیلم پلیسی رمان پلیسی
new marxism U مکتب اختراعی "ژرژ سورل " که عمدتا" بر تحریک افکارزحمتکشان به انقلاب متکی است
bakuninism U اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
counter revolution U عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
markings U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
marking U نشان دار سازی نشان
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
mark U نشان کردن نشان
marks U نشان کردن نشان
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
life U زندگی
lives U زندگی
wile a U در زندگی
vivification U زندگی
existence U زندگی
habitance U زندگی
habitancy U زندگی
lives of great men U زندگی
togetherness U زندگی با هم
existences U زندگی
vita U زندگی
eau de vie U اب زندگی
lifeline U خط زندگی
lifelines U خط زندگی
living U زندگی
modus vivendi U روش زندگی
liveable U قابل زندگی
life expectancies U امید به زندگی
life expectancies U امید زندگی
life expectancy U امید به زندگی
life expectancy U امید زندگی
living area U منطقه زندگی
living cost U هزینه زندگی
standards of living U استاندارد زندگی
standards of living U معیار زندگی
married life U زندگی زناشویی
marriage life U زندگی زناشویی
living death U زندگی مرگبار
dwelt U زندگی کرد
living expenses U هزینه زندگی
live forever U زندگی ابدی
uterine life U زندگی زهدانی
life instinct U غریزه زندگی
lifestyle U شیوهی زندگی
vital U وابسته به زندگی
life-cycle U چرخه زندگی
life-cycles U چرخه زندگی
larks U روش زندگی
life history U تاریخچه زندگی
life experiences U تجارب زندگی
life insurance U بیمه زندگی
life motto U شعار زندگی
lifeless U عاری از زندگی
livable U قابل زندگی
vital energy U نیروی زندگی
lifeway U طرز زندگی
vitalize U زندگی دادن
life sustenance U گذران زندگی
life style U سبک زندگی
joie de vivre U نشاط زندگی
public life U زندگی در سیاست
enliven U زندگی بخشیدن
symbiosis U زندگی تعاونی
cost of living U هزینه زندگی
fireside U زندگی خانگی
scheme of life U رویه زندگی
scheme of life U نقشه زندگی
sentience U زندگی فکری
sequestered life U زندگی مجرد
enlivened U زندگی بخشیدن
enlivening U زندگی بخشیدن
rurality U زندگی روستایی
public life U زندگی سیاسی
planetary life U زندگی دربدر
redivivus U زندگی نویافته
life U دوران زندگی
lives U دوران زندگی
renascence U زندگی مجدد
going U مشی زندگی
enlivens U زندگی بخشیدن
firesides U زندگی خانگی
bane U مخرب زندگی
standard of living U سطح زندگی
monkery U زندگی راهبی
standards of living U سطح زندگی
monandry U زندگی با یک شوهر
taedium vitae U بیزاری از زندگی
standard of living U معیار زندگی
single life U زندگی مجردی
soldiering U زندگی سربازی
standard of living U استاندارد زندگی
parasitism U زندگی طفیلی
lifetimes U دوره زندگی
temporal life U زندگی موقت
liver U زندگی کننده
life of Riley <idiom> زندگی بی دغدغه
(the) high life <idiom> U زندگی تجملاتی
life of privation U زندگی در سختی
facts of life <idiom> U حقایق زندگی
livers U زندگی کننده
careers U دوره زندگی
careering U دوره زندگی
biography U تاریخچه زندگی
biographies U تاریخچه زندگی
habit U زندگی کردن
careered U دوره زندگی
career U دوره زندگی
happy life U زندگی اسوده
cohabitation U زندگی باهم
a life full of incidents U زندگی پر رویداد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com