English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
professionals U حرفهای
pro- U حرفهای
pro U حرفهای
professional U حرفهای
occupational U حرفهای
lifetimes U حرفهای
lifetime U حرفهای
technological U حرفهای صنعتی
trade school U مدرسه حرفهای
big words U حرفهای گنده
hit men U آدم کش حرفهای
jargon U زبان حرفهای
hoofer U رقاص حرفهای
hit man U آدم کش حرفهای
extra professional U خارج حرفهای
vocational education U اموزش حرفهای
semipro U نیمه حرفهای
vocations U پیشهای حرفهای
vocation U پیشهای حرفهای
bailsman U ضامن حرفهای
training school U اموزشگاه حرفهای
technologically U حرفهای صنعتی
pillow talk U حرفهای خصوصی
trade schools U مدرسه حرفهای
gladiators U بوکسور حرفهای
gladiator U بوکسور حرفهای
professionalism U ورزش حرفهای
prizefighter U بوکسور حرفهای
vocational school U اموزشگاه حرفهای
malpractice U کژکاری حرفهای
malpractices U کژکاری حرفهای
occupation disease U امراض حرفهای
professional status U پایگاه حرفهای
sweet nothings U حرفهای عاشقانه
professional misconduct U اشتباه حرفهای
professional code U ضوابط حرفهای
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
all pro U تیم ستارههای حرفهای
jar ram molding machine U دستگاه قالبریزی حرفهای
miliaman U سرباز حرفهای یاپیمانی
layman U شخص غیر حرفهای
laymen U شخص غیر حرفهای
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
lays U غیر حرفهای عامی
jockey U اسب سوار حرفهای
old wives' tales U حرفهای خاله زنکی
A lot of trite ( trivialities ) . U حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
old wives' tale U حرفهای خاله زنکی
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
jockeys U اسب سوار حرفهای
lay U غیر حرفهای عامی
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words U از حرفهای کسی استنباط کردن
That is unmitigated nonsense. U این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
ranker U افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
peizefight U مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
tour U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
toured U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
dilettantism U اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanished U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
station U ایستگاه
stationed U ایستگاه
stations U ایستگاه
sites U ایستگاه
sited U ایستگاه
site U ایستگاه
stand U ایستگاه
practitioners U وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioner U وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
ground position U ایستگاه زمینی
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
exposure station U ایستگاه هوایی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
workstation U ایستگاه کاری
control cubicle U ایستگاه فرمان
control station U ایستگاه کنترل
coast station U ایستگاه ساحلی
bus bay U ایستگاه اتوبوس
forward station U ایستگاه جلو
climatological station U ایستگاه هواشناسی
cabstand U ایستگاه درشکه
height of site U ارتفاع ایستگاه
reading station U ایستگاه خواندن
wireless station U ایستگاه بی سیم
relay station U ایستگاه رله
relay station U ایستگاه واسطه
slave station U ایستگاه فرعی
space platform U ایستگاه فضایی
substation U ایستگاه فرعی
substation U خرده ایستگاه
tide station U ایستگاه جزر و مد
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
remote station U ایستگاه دوردست
tracking station U ایستگاه ردیابی
tracking stations U ایستگاه ردیابی
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
railway station U ایستگاه قطار
known datum point U ایستگاه معلوم
loading station U ایستگاه بارگیری
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
orienting station U ایستگاه توجیه
station house U ایستگاه کلانتری
traverse station U ایستگاه پیمایش
broadcasting station U ایستگاه رادیو
weather station U ایستگاه هواشناسی
stop U ایستگاه نقطه
stationmasters U رئیس ایستگاه
stops U ایستگاه نقطه
stationmaster U رئیس ایستگاه
workstations U ایستگاه کاری
stopped U ایستگاه نقطه
station master U رئیس ایستگاه
power station U ایستگاه مولدنیرو
stopping U ایستگاه نقطه
space stations U ایستگاه فضایی
power stations U ایستگاه مولدنیرو
client U ایستگاه پردازشگر
clients U ایستگاه پردازشگر
terminus U ایستگاه نهایی
space station U ایستگاه فضایی
wayside U ایستگاه فرعی
weather stations U ایستگاه هواشناسی
air way station U ایستگاه کنترل
police station U ایستگاه پلیس
bus stop U ایستگاه اتوبوس
terminuses U ایستگاه نهایی
ambulance station U ایستگاه امبولانس
base end station U ایستگاه عقب
police stations U ایستگاه پلیس
stand U بساط ایستگاه
bus stops U ایستگاه اتوبوس
broadcast station U ایستگاه فرستنده
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
stopped U متوقف کردن ایستگاه
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
net control U ایستگاه کنترل شبکه
weather station U ایستگاه هوا شناسی
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
stopping U متوقف کردن ایستگاه
station house U ایستگاه راه اهن
remote station U ایستگاه راه دور
remote station U ایستگاه دور دست
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
stops U متوقف کردن ایستگاه
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
trig point U ایستگاه مثلث بندی
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
way station U ایستگاه رله مخابراتی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
railway station U ایستگاه راه اهن
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
stop U متوقف کردن ایستگاه
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
fire station U ایستگاه اتش نشانی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com