English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
medical evacuation U تخلیه بیماران
clearing station U پست تخلیه بیماران
evacuee U بیماران تخلیه شده پزشکی
evacuees U بیماران تخلیه شده پزشکی
casualty staging unit U یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
sick call U صف بیماران
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
sick list U صورت بیماران
wardroom U سالن بیماران بیمارستان
lazaret U اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
diet kitchen U اشپزخانه بیماران فقیر
lazaretto U اسایشگاه بیماران فقیروجذامی
air movement of patients U ترابری هوایی بیماران
air movement of patients U ترابری بیماران از طریق هوا
basic relay post U پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
staging U اسکان دادن بستری کردن بیماران به طورموقت
hospitaler U فرقههای مسیحی که از بیماران ومعلولین پرستاری میکردند
litter U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litters U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
night light U شمع کوچک که شب هنگام دراطاق بیماران برافروزند چراغ شب
littering U محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
wards U اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
ward U اطاق عمومی بیماران بستری صغیری که تحت قیومت باشد محجور
bedsore U زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
site U ایستگاه
stand U ایستگاه
sited U ایستگاه
sites U ایستگاه
stationed U ایستگاه
station U ایستگاه
stations U ایستگاه
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
station master U رئیس ایستگاه
remote station U ایستگاه دوردست
workstation U ایستگاه کاری
stationmaster U رئیس ایستگاه
tracking station U ایستگاه ردیابی
tracking stations U ایستگاه ردیابی
stand U بساط ایستگاه
stationmasters U رئیس ایستگاه
wireless station U ایستگاه بی سیم
workstations U ایستگاه کاری
space stations U ایستگاه فضایی
weather station U ایستگاه هواشناسی
slave station U ایستگاه فرعی
substation U خرده ایستگاه
space platform U ایستگاه فضایی
client U ایستگاه پردازشگر
station house U ایستگاه کلانتری
relay station U ایستگاه واسطه
weather stations U ایستگاه هواشناسی
terminuses U ایستگاه نهایی
terminus U ایستگاه نهایی
clients U ایستگاه پردازشگر
space station U ایستگاه فضایی
relay station U ایستگاه رله
power station U ایستگاه مولدنیرو
wayside U ایستگاه فرعی
power stations U ایستگاه مولدنیرو
traverse station U ایستگاه پیمایش
reading station U ایستگاه خواندن
orienting station U ایستگاه توجیه
tide station U ایستگاه جزر و مد
substation U ایستگاه فرعی
stop U ایستگاه نقطه
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
cabstand U ایستگاه درشکه
ground position U ایستگاه زمینی
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
bus bay U ایستگاه اتوبوس
height of site U ارتفاع ایستگاه
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
stopped U ایستگاه نقطه
stopping U ایستگاه نقطه
control station U ایستگاه کنترل
stops U ایستگاه نقطه
control cubicle U ایستگاه فرمان
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
climatological station U ایستگاه هواشناسی
exposure station U ایستگاه هوایی
forward station U ایستگاه جلو
base end station U ایستگاه عقب
known datum point U ایستگاه معلوم
coast station U ایستگاه ساحلی
bus stops U ایستگاه اتوبوس
master station U شاه ایستگاه
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
master station U ایستگاه اصلی
police station U ایستگاه پلیس
police stations U ایستگاه پلیس
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
railway station U ایستگاه قطار
bus stop U ایستگاه اتوبوس
air way station U ایستگاه کنترل
ambulance station U ایستگاه امبولانس
loading station U ایستگاه بارگیری
disembarkation U تخلیه
unloading U تخلیه
exhausts U تخلیه
exhaust U تخلیه
emptying U تخلیه
evacuation U تخلیه
evacuating U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
LSD U تخلیه
evacuates U تخلیه
discharge U تخلیه
evacuated U تخلیه
evacuate U تخلیه
depletion U تخلیه
discharged U تخلیه
stripping U تخلیه
discharges U تخلیه
unstuffing U تخلیه
alert station U ایستگاه اماده باش
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
stopped U متوقف کردن ایستگاه
alert station U ایستگاه اعلام خطر
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
stops U متوقف کردن ایستگاه
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
stopping U متوقف کردن ایستگاه
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
remote station U ایستگاه دور دست
remote station U ایستگاه راه دور
net control U ایستگاه کنترل شبکه
stop U متوقف کردن ایستگاه
station house U ایستگاه راه اهن
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
way station U ایستگاه رله مخابراتی
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
trig point U ایستگاه مثلث بندی
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
railway station U ایستگاه راه اهن
electron discharge U تخلیه الکترونها
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
electrical discharge U تخلیه برقی
discharge end U سمت تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
evacuant U تخلیه کننده
discharge currect U جریان تخلیه
escape channel U مجرای تخلیه اب
discharge cock U شیر تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
discharge gate U دریچه تخلیه
discharging wharf U اسکله تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge valve U سوپاپ تخلیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com