English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
alert station U ایستگاه اعلام خطر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
early warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod U روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell U مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up U استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string U یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
alerting service U قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station U ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
station U ایستگاه
stationed U ایستگاه
stations U ایستگاه
sited U ایستگاه
site U ایستگاه
sites U ایستگاه
stand U ایستگاه
control station U ایستگاه کنترل
station master U رئیس ایستگاه
bus stops U ایستگاه اتوبوس
known datum point U ایستگاه معلوم
stationmaster U رئیس ایستگاه
space stations U ایستگاه فضایی
substation U ایستگاه فرعی
relay station U ایستگاه رله
remote station U ایستگاه دوردست
stand U بساط ایستگاه
substation U خرده ایستگاه
stationmasters U رئیس ایستگاه
tracking stations U ایستگاه ردیابی
wireless station U ایستگاه بی سیم
wayside U ایستگاه فرعی
air way station U ایستگاه کنترل
tide station U ایستگاه جزر و مد
bus stop U ایستگاه اتوبوس
loading station U ایستگاه بارگیری
tracking station U ایستگاه ردیابی
ambulance station U ایستگاه امبولانس
reading station U ایستگاه خواندن
police station U ایستگاه پلیس
ground position U ایستگاه زمینی
relay station U ایستگاه واسطه
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
enquiry station U ایستگاه پرس و جو
client U ایستگاه پردازشگر
stopped U ایستگاه نقطه
clients U ایستگاه پردازشگر
stopping U ایستگاه نقطه
police stations U ایستگاه پلیس
stops U ایستگاه نقطه
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
railway station U ایستگاه قطار
terminus U ایستگاه نهایی
power stations U ایستگاه مولدنیرو
station house U ایستگاه کلانتری
power station U ایستگاه مولدنیرو
REQUEST STOP U ایستگاه درخواستی
traverse station U ایستگاه پیمایش
exposure station U ایستگاه هوایی
workstation U ایستگاه کاری
cabstand U ایستگاه درشکه
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
workstations U ایستگاه کاری
bus bay U ایستگاه اتوبوس
orienting station U ایستگاه توجیه
terminuses U ایستگاه نهایی
forward station U ایستگاه جلو
weather stations U ایستگاه هواشناسی
space platform U ایستگاه فضایی
slave station U ایستگاه فرعی
fuelling station U ایستگاه سوختگیری
master station U ایستگاه اصلی
master station U شاه ایستگاه
height of site U ارتفاع ایستگاه
control cubicle U ایستگاه فرمان
base end station U ایستگاه عقب
coast station U ایستگاه ساحلی
weather station U ایستگاه هواشناسی
space station U ایستگاه فضایی
stop U ایستگاه نقطه
climatological station U ایستگاه هواشناسی
How many stops are there to ... ? چند ایستگاه تا ... هست؟
remote station U ایستگاه دور دست
fire station U ایستگاه اتش نشانی
station house U ایستگاه راه اهن
high power radio station U ایستگاه رادیویی بزرگ
Where is the bus stop? U ایستگاه اتوبوس کجاست؟
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
weather stations U ایستگاه هوا شناسی
remote station U ایستگاه راه دور
firehouse U ایستگاه اتش نشانی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
fire stations U ایستگاه اتش نشانی
radio call sign U معرف ایستگاه رادیویی
net control U ایستگاه کنترل شبکه
rawinsonde U ایستگاه راوین سوند
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
stops U متوقف کردن ایستگاه
stopped U متوقف کردن ایستگاه
base line end station U ایستگاه انتهایی خط مبنا
railway station U ایستگاه راه اهن
stop U متوقف کردن ایستگاه
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
trig point U ایستگاه مثلث بندی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
meteorological datum plane U ایستگاه مبنای هواسنجی
courier transfer station U ایستگاه تعویض پیک
alert station U ایستگاه اماده باش
way station U ایستگاه رله مخابراتی
stopping U متوقف کردن ایستگاه
relayed U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
relays U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
relayed U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
relays U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
relay U ایستگاه تقویت مسابقه دو امدادی
How far is the bus stop ? U تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
client based application U برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
We rushed ( hurried ) back to the train station. U با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
Where is the nearest underground station? U نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
relay U ایستگاه واسطه مخابراتی رله
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
acknowledgement U اعلام
acknowledgements U اعلام
acknowledgments U اعلام
enouncement U اعلام
annunciator U اعلام گر
proclamations U اعلام
proclamation U اعلام
enunciation U اعلام
promulgator U اعلام
intimations U اعلام
intimation U اعلام
declaration U اعلام
promulgation U اعلام
Annunciation U اعلام
meld U اعلام
notification U اعلام
indigitation U اعلام
declarations U اعلام
predication U اعلام
indiction U اعلام
secondary U وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
to pull out U از واگن خانه یا ایستگاه بیرون امدن
stuck beacon U ایستگاه مرتباگ فریمهای اخطار می فرستد
in the centre near the railway station U در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
outstation U ایستگاه خارج از شهر ایستگاههای حومه
depots U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
depot U ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
acknowledgement of receipt U اعلام وصول
declaration U اعلامیه اعلام
acknowledgment U اعلام وصول
blazer U اعلام کننده
blazers U اعلام کننده
declarations U اعلامیه اعلام
promulge U اعلام کردن
disclosed U اعلام شده
promulgation U اعلام دارنده
advice of fate U اعلام وضعیت
advising bank U اعلام میکند
statements U اعلام کردن
statement U اعلام کردن
blazon U اعلام کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com