Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
station
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
stations
U
ایستگاه اتوبوس وغیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bus bay
U
ایستگاه اتوبوس
bus stop
U
ایستگاه اتوبوس
bus stops
U
ایستگاه اتوبوس
bus terminal
U
ایستگاه اتوبوس
Where is the bus stop?
U
ایستگاه اتوبوس کجاست؟
How far is the bus stop ?
U
تا ایستگاه اتوبوس چقدرراه است ؟
The bus stop is no distance at all .
U
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
primary
U
وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
relateral tell
U
مبادله پیام بین دو ایستگاه بااستفاده از ایستگاه واسطه
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
string
U
یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
aeronautical station
U
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
transponder
U
تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
all weather air station
U
ایستگاه هواشناسی عمومی ایستگاه هواشناسی همه هوایی
Bus line number 8.
U
اتوبوس خط ۸.
omnibus
U
اتوبوس
a bus
U
اتوبوس
omnibuses
U
اتوبوس
bused
U
اتوبوس
buses
U
اتوبوس
busing
U
اتوبوس
bussed
U
اتوبوس
bus
U
اتوبوس
busses
U
اتوبوس
bussing
U
اتوبوس
declinating station
U
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
Airbus
U
اتوبوس هوایی
Airbuses
U
اتوبوس هوایی
minibuses
U
اتوبوس کوچک
trolley buses
U
اتوبوس برقی
trolley bus
U
اتوبوس برقی
to ride on the bus
U
با اتوبوس رفتن
to go by bus
U
با اتوبوس رفتن
trolley car
U
اتوبوس برقی
trolleybus
U
اتوبوس برقی
I drove the bus.
U
من اتوبوس را راندم.
queues
U
صف اتوبوس و غیره
bodies
U
اطاق اتوبوس
queueing
U
صف اتوبوس و غیره
queued
U
صف اتوبوس و غیره
queue
U
صف اتوبوس و غیره
bus driver
U
راننده اتوبوس
carfare
U
کرایه اتوبوس
body
U
اطاق اتوبوس
I went by bus.
U
من با اتوبوس رفتم.
space time
U
اتوبوس فضایی
You can take the bus.
U
شا میتوانید با اتوبوس بروید.
communication cord
U
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
to stop the bus
U
جلوی اتوبوس را گرفتن
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
The bus to ... stops here.
U
اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
to run for the bus
U
برای گرفتن اتوبوس دویدن
double decker
U
اتوبوس دوطبقه
[حمل و نقل]
double-decker bus
[DDB]
U
اتوبوس دوطبقه
[حمل و نقل]
When does the train
[bus]
to ... depart?
U
قطار
[اتوبوس]
به ... کی حرکت می کند؟
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
U
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Is there a bus to the airport?
U
آیا برای فرودگاه اتوبوس هست؟
Is there a bus into town?
U
آیا اتوبوس برای شهر هست؟
We got into the wrong bus .
U
سوار اتوبوس غلطی ( اشتباهی ) شدیم
To pick up a passenger.
U
مسافر سوار کردن ( تاکسی ؟ اتوبوس )
Do not lean out!
U
به پنجره تکیه ندهید!
[در اتوبوس یا مترو]
Do I have to change busses?
U
آیا باید اتوبوس عوض کنم؟
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
When is the bus to Pimlico?
U
چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
I missed the connection.
U
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
The driver coaxed his bus through the snow.
U
راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
to ride on the bus
U
سوار اتوبوس شدن
[برای رفتن به جایی]
Take this luggage to the bus, please.
لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
To alight from a bus(tarin,car).
U
پایین آمدن (پیاده شدن از اتوبوس .قطار و اتو مبیل )
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
transportation in kind
U
وسیله حمل و نقل دولتی یامجانی اعم از هواپیما یاکشتی یا اتوبوس
And so on and so forth. Etcetera et cetera .
U
وغیره وغیره
et cetera
U
وغیره
etcaetera
U
وغیره
stations
U
ایستگاه
station
U
ایستگاه
site
U
ایستگاه
sited
U
ایستگاه
sites
U
ایستگاه
stand
U
ایستگاه
stationed
U
ایستگاه
sheeting
U
ملافه وغیره
snaps
U
قفلکیف وغیره
snapping
U
قفلکیف وغیره
snapped
U
قفلکیف وغیره
dale
U
خلیج وغیره
dales
U
خلیج وغیره
piled
U
پرزقالی وغیره
snap
U
قفلکیف وغیره
pile
U
پرزقالی وغیره
stopped
U
ایستگاه نقطه
space station
U
ایستگاه فضایی
space stations
U
ایستگاه فضایی
space platform
U
ایستگاه فضایی
base end station
U
ایستگاه عقب
stop
U
ایستگاه نقطه
substation
U
ایستگاه فرعی
wayside
U
ایستگاه فرعی
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
station house
U
ایستگاه کلانتری
air way station
U
ایستگاه کنترل
ambulance station
U
ایستگاه امبولانس
control station
U
ایستگاه کنترل
Where is the station?
U
ایستگاه کجاست؟
REQUEST STOP
U
ایستگاه درخواستی
coast station
U
ایستگاه ساحلی
slave station
U
ایستگاه فرعی
cabstand
U
ایستگاه درشکه
tide station
U
ایستگاه جزر و مد
stops
U
ایستگاه نقطه
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
remote station
U
ایستگاه دوردست
broadcasting station
U
ایستگاه رادیو
stopping
U
ایستگاه نقطه
climatological station
U
ایستگاه هواشناسی
broadcast station
U
ایستگاه فرستنده
substation
U
خرده ایستگاه
stationmaster
U
رئیس ایستگاه
station master
U
رئیس ایستگاه
stationmasters
U
رئیس ایستگاه
fuelling station
U
ایستگاه سوختگیری
forward station
U
ایستگاه جلو
wireless station
U
ایستگاه بی سیم
upper terminal
U
ایستگاه کوهستانی
reading station
U
ایستگاه خواندن
relay station
U
ایستگاه رله
relay station
U
ایستگاه واسطه
police station
U
ایستگاه پلیس
ground position
U
ایستگاه زمینی
master station
U
شاه ایستگاه
master station
U
ایستگاه اصلی
loading station
U
ایستگاه بارگیری
stand
U
بساط ایستگاه
orienting station
U
ایستگاه توجیه
known datum point
U
ایستگاه معلوم
tracking station
U
ایستگاه ردیابی
police stations
U
ایستگاه پلیس
tracking stations
U
ایستگاه ردیابی
exposure station
U
ایستگاه هوایی
enquiry station
U
ایستگاه پرس و جو
client
U
ایستگاه پردازشگر
power stations
U
ایستگاه مولدنیرو
clients
U
ایستگاه پردازشگر
control cubicle
U
ایستگاه فرمان
terminus
U
ایستگاه نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
weather station
U
ایستگاه هواشناسی
railway station
U
ایستگاه قطار
weather stations
U
ایستگاه هواشناسی
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
workstation
U
ایستگاه کاری
workstations
U
ایستگاه کاری
dower
U
لانه خرگوش وغیره
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
curlicue
U
تزئینات خطاطی وغیره
dossel
U
پشتی صندلی وغیره
coronal
U
هاله خورشید وغیره
To score a goal .
U
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
coequal
U
درشان ومقام وغیره
ratoon
U
نهال موز وغیره
coronel
U
هاله خورشید وغیره
clop
U
لنگی اسب وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
U
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
propellor
U
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
dossal
U
پشتی صندلی وغیره
frontlet
U
پیشانی اسب وغیره
tube
U
لوله خمیرریش وغیره
shells
U
پوست فندق وغیره
subsidence
U
تخفیف درد وغیره
tubes
U
لوله خمیرریش وغیره
furnaces
U
تون حمام وغیره
furnace
U
تون حمام وغیره
sash
U
حمایل نظامی وغیره
pillboxes
U
قوطی حب دارو وغیره
sashes
U
حمایل نظامی وغیره
trap
U
زانویی مستراح وغیره
vase
U
گلدان نقره وغیره
vases
U
گلدان نقره وغیره
snouts
U
لوله کتری وغیره
snout
U
لوله کتری وغیره
service charge
U
سرویس مهمانخانه وغیره
propeller
U
پروانه هواپیماوکشتی وغیره
tamp
U
سوراخی را با شن وغیره پرکردن
pillbox
U
قوطی حب دارو وغیره
dollop
U
دسته علف وغیره
shelling
U
پوست فندق وغیره
shell
U
پوست فندق وغیره
dollops
U
دسته علف وغیره
triangulation station
U
ایستگاه مثلث بندی
stops
U
متوقف کردن ایستگاه
stopping
U
متوقف کردن ایستگاه
firehouse
U
ایستگاه اتش نشانی
remote station
U
ایستگاه راه دور
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
remote station
U
ایستگاه دور دست
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
pumping station
U
ایستگاه تلمبه زنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com