English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 32 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
workmanly U ایستادانه ماهرانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skifully U ماهرانه
proficiently U ماهرانه
adeptly U ماهرانه
skilfully U ماهرانه
subtlest U ماهرانه
subtler U ماهرانه
subtle U ماهرانه
aptly U ماهرانه
handily U ماهرانه
nattily U ماهرانه
artfully U ماهرانه
masterly U ماهرانه
hard sell U فروش ماهرانه
tactical U ماهر ماهرانه
tactically U ماهر ماهرانه
facilely U به نرمی ماهرانه
skillful Šetc U با مهارت ماهرانه
workmanlike U استادانه ماهرانه
artful U ماهرانه صنعتی
tactics U رهبری ماهرانه
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
pour it on thick <idiom> U ماهرانه چاپلوسی کردن از
passes U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
passed U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
pass U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
pase U گذراندن ماهرانه گاو از کنارگاوباز با حرکت شنل
play U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
played U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
playing U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
plays U شرط بندی روی بازی یا بازیگر رساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com