English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
penetration U نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
sand pile U توده ماسه
heap of sand U توده ماسه
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
intrant U داخل نفوذ کننده
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
skirts U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirted U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
skirt U پارچه ضد اب باریک و درازبرای جلوگیری از نفوذ اب به داخل قایق
send yaghting U مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
send sailing U مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
cavitation U ایجاد حبابهای داخل یک مایع
leverage U وسیله نفوذ
permeable U قابل نفوذ
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
impermeable U غیر قابل نفوذ اب
borescope U وسیله دیدن خان کشی داخل لوله
hard nut to crack <idiom> U شخص غیر قابل نفوذ
smoke proof U غیر قابل نفوذ دود
impervious U تاثر ناپذیر غیر قابل نفوذ
silicon U قطعه کوچک سیلکون در داخل و روی سطح ای که مدار کامل یا تابع منط قی ایجاد شده است .
interfertile U قابل لقاح در داخل خود
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
freeboard deck U عرشهای که در زیران ساختمانهای غیر قابل نفوذ اب قرارگرفته
interserviceable U قابل استفاده به وسیله چندقسمت یا چند نوع یکان وسیله چند یکانی
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand U ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
buzzers U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
battery U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
buzzer U وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
batteries U وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
solid U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solids U خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
quicksand U ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
mechanical mouse U وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
quicksand U ماسه ناپای ماسه غلطان
static U بارالکتریکی که در یک قطعه الکتریکی یا شخص قابل ایجاد است
bore reset U وسیله نگهدارنده کلینومتر پایه نصب کلینومتر در داخل لوله
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
embarked U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarks U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark U سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
module U وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند
modules U وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند
terminator U ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
bell character U کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
sensor U وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
recoverable item U وسیله قابل اخراجات
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
gastight U غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
wadeable U کپه کردنی توده کردنی قابل ریه گذاری
available payload U بازده قابل استفاده وسیله
glitches U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch U یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
free form U نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
man portable U قابل حمل به وسیله نفر یاافراد
tump U توده درختان واقع بر روی تپه توده
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
maximum gradeability U حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
para bomb U بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
subroutine U بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
write protect tab U حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
zeros U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
zeroes U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
blast U ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
zero U پاک کردن محتوای وسیله قابل برنامه نویسی
blasts U ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
ratline U عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
blend U مخلوطی
blends U مخلوطی
read U وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
reads U وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
selectable U کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
standalone U که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
actuator U وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
mixture U امیزه مخلوطی
blend of colors U مخلوطی از رنگ ها
mixtures U امیزه مخلوطی
signalled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled U تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
hard sauce U مخلوطی از خامه وشکروچاشنی
scanner U وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanners U وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
mincemeat U مخلوطی ازکشمش وشکر وگوشت
baralyme U مخلوطی از هیدروکسیدهای باریم و کلسیم
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
quantizer U وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
adc U وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
tetrytol U ماده منفجره تتریتول مخلوطی از تتریل و تی ان تی
image [وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
images U وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
colombo plan U طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
paralleling U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
scanner U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
parallel U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
scanners U وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
asynchronous U انتقال داده بین دو وسیله که بدون هر گونه سیگنال زمانی قابل پیش بینی انجام میشود
parallelled U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallelling U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
paralleled U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallels U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
intercommand U داخل قسمت داخل یکان
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
qualitative analysis U تجزیه جهت تشخیص اجزا متشکله ماده یا مخلوطی
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
read U وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
reads U وسیله حافظه که در هنگام تولید داده روی آن نوشته شده بود و محتوای آن فقط قابل خواندن است
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
macedoine U مخلوطی ازسبزیجات پخته که در سالاد یاروی لرزانک وامثال ان بکارمیرود
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
storage U وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
turing machine U مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
maps U با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
map U با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
crested U دیدبانی غیر ممکن غیر قابل دید به وسیله مانع
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
island bases U پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
meander border U [طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
scanner U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanners U وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
mortise dead lock U قفل داخل کار قفل داخل درب
cylinder U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinders U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
lobster thermidor U مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
gritting U ماسه
green sand U ماسه تر
sands U ماسه
gritted U ماسه
gravel U ماسه
ballast U ماسه
sand U ماسه
grit U ماسه
yield of cdoncrete U ماسه
crushed stone sand U ماسه
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
marine sand U ماسه دریایی
marine sand U ماسه بادی
masonry sand U ماسه ملاتی
sands U ماسه ریختن شن
sandstone U ماسه سنگ
magazine U مخزن ماسه
sandblast U باپاشیدن ماسه
quick sand U ماسه روان
grit U ماسه درشت
sandband U کران ماسه
sand trap U ماسه گیر
masonry sand U ماسه بنایی
sandrock U ماسه سنگ
sandstorms U ماسه باد
sandbanks U کرانه ماسه
sandbank U کرانه ماسه
sand U ماسه ریختن شن
magazines U مخزن ماسه
sandstorm U ماسه باد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com