English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goitrogenic U ایجاد کننده تورم غده تیروئید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
goiterogenic U ایادکننده تورم غده تیروئید
reflate U تورم ایجاد کردن
reflating U تورم ایجاد کردن
reflates U تورم ایجاد کردن
reflated U تورم ایجاد کردن
causer U ایجاد کننده
originative U ایجاد کننده
worker U ایجاد کننده
thallogenous U ایجاد کننده تالیوم
goitrogenic U ایجاد کننده گواتر
goiterogenic U ایجاد کننده گواتر
swisher U ایجاد کننده صدای فش فش
siliciferous U ایجاد کننده سیلیکون
recreative U دوباره ایجاد کننده
integrator U ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
neurogenic U ایجاد کننده بافت عصبی
hypnogenetic U ایجاد کننده خواب هیپنوتیزم
seminiferous U ایجاد کننده بذر یا نطفه
genesis U پسوند بمعنی ایجاد کننده
tetanic U داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
snow machine U ماشین ایجاد کننده برف مصنوعی
thyroid gland U غده تیروئید
hypothyroidism U کم کاری تیروئید
hyperthyroidism U پرکاری تیروئید
carried U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carry U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carries U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
carrying U خیر ناشی از جمع کننده در وام ایجاد شده
signing on U فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
thyrotropic hormone U هورمون محرک غده تیروئید
thyroid stimulating hormone U هورمون محرک غده تیروئید
goitre U بزرگ شدن غده تیروئید
tsh U هورمون محرک غده تیروئید
goiter U بزرگ شدن غده تیروئید
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
countervailing power U مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود
carried U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carries U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carrying U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
carry U وام ایجاد شده در جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
carry U وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carried U وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carrying U وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
carries U وام ایجاد شده در وام توسط جمع کننده
cascade carry U وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
bulk U مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
stagflation U تورم + رکود تورم همراه با رکود
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
deflation U ضد تورم
unemployment inflation dilemma U تورم
protuberances U تورم
protuberance U تورم
inflation U تورم
inflationary U تورم
antinode U تورم
tumidness U تورم
tumescence U تورم
bulging U تورم
swellings U تورم
turgescence U تورم
goutiness U تورم
bulge U تورم
protuberancy U تورم
swelling U تورم
cumulative inflation U تورم
bulged U تورم
bulges U تورم
hyperinflation U تورم حاد
hidden inflation U تورم خزنده
hidden inflation U تورم پنهان
imported inflation U تورم وارداتی
hyperinflation U تورم شدید
gas inflation U تورم گاز
turgidity U بادکردگی تورم
undersirable inflation U تورم نامطلوب
disinflation U کاهش تورم
galloping inflation U تورم تازنده
galloping inflation U تورم افسارگسیخته
disinflationary U کاهنده تورم
galloping inflation U تورم چهارنعل
galloping inflation U تورم شدید
inflation rate U نرخ تورم
inflationism U تورم گرایی
hepatitis U تورم کبد
stagflation U تورم رکود
rate of inflation U نرخ تورم
structural inflation U تورم ساختاری
secular inflation U تورم قرنی
chronic inflation U تورم مزمن
struma U گواتر تورم
persistent inflation U تورم مداوم
persistent inflation U تورم دائمی
monetary inflation U تورم پولی
creeping inflation U تورم ارام
creeping inflation U تورم خزنده
anti drumming sheet U ورق ضد تورم
inflation U تورم پول
secular inflation U تورم مزمن
reflation U تورم عمدی
lump U تورم [آماس]
protuberance U تورم [آماس]
protuberance U برامدگی [تورم]
swelling U تورم [آماس]
lump U برامدگی [تورم]
reflation U بازآوری تورم
turgor U تورم [آماس]
bulge U برامدگی [تورم]
tumidity U تورم [آماس]
tumidity U بادکردگی [تورم]
tumescence U بادکردگی [تورم]
swelling U بادکردگی [تورم]
protuberance U بادکردگی [تورم]
tumescence U تورم [آماس]
bulge U تورم [آماس]
swelling U برامدگی [تورم]
turgor U برامدگی [تورم]
tumidity U برامدگی [تورم]
turgor U بادکردگی [تورم]
lump U بادکردگی [تورم]
tumescence U برامدگی [تورم]
bulge U بادکردگی [تورم]
tumescence U ورم حالت تورم
swelling resistant U مقاوم در برابر تورم
enlarged tonsils U تورم لوزه ها [پزشکی]
strumose U دارای تورم بالشی
unexpected inflation U تورم غیر منتظره
strumous U دارای تورم بالشی
anticipated inflation U تورم مورد انتظار
runaway inflation U تورم افسار گسیخته
tumefaction U ورم حالت تورم
inflationism U پیروی از روش تورم اقتصادی
anticipated inflation U تورم پیش بینی شده
supply push inflation U تورم ناشی از فشار عرضه
demand pull inflation U تورم ناشی از فشار تقاضا
swell U باد غرور داشتن تورم
cost push inflation U تورم ناشی از فشار هزینه
swells U باد غرور داشتن تورم
swelled U باد غرور داشتن تورم
ingotism U تورم و رشد بیش از حدبلورها
inflatable U قابل تورم یا باد کردن
expectational inflation U تورم پیش بینی شده
wage push inflation U تورم ناشی از فشار مزد
expectational inflation U تورم قابل پیش بینی
unexpected inflation U تورم پیش بینی نشده
frost heave U تورم خاک در اثر یخبندان
excess demand inflation U تورم ناشی از مازاد تقاضا
trade off between inflation and U رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mark up price inflation U تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis U هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
phillips curve U شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money U منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflate U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflates U خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
inflationary recession U رکود همراه باتورم تورم رکود
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
phillips curve U منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
developments U ایجاد
development U ایجاد
generation U ایجاد
constructions U ایجاد
origination U ایجاد
creates U ایجاد
creating U ایجاد
construction U ایجاد
productions U ایجاد
bridging U ایجاد پل
production U ایجاد
authorship U ایجاد
create U ایجاد
creation U ایجاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com