Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
confederacies
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy
U
ایالات هم پیمان هم پیمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
privity in contract
U
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
federal reserve system
U
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
warsaw treaty
U
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
brucsels treaty organization
U
سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
concordat
U
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
nonalignment
U
نا هم پیمانی
federal
U
پیمانی
conferderation
U
هم پیمانی
confederacies
U
هم پیمانی
confederations
U
هم پیمانی
confederation
U
هم پیمانی
contractual
U
پیمانی
confederacy
U
هم پیمانی
cadres
U
پرسنل پیمانی
cadre
U
پرسنل پیمانی
treaty port
U
بندر پیمانی
contract technical instructor
U
مربی فنی پیمانی
unilateral contract
U
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
united states
U
ایالات متحده
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
ole glory
U
پرچم ایالات متحده
the united states of america
U
ایالات یا کشورهای متحدامریکا
United States of America
U
ایالات متحده امریکا
united states attorney
U
دادستان کل ایالات متحده
lord lieutenant
U
نماینده پادشاه در ایالات
USA
U
ارتش ایالات متحده
state hood
U
حالت وشرایط ایالات امریکا
interstate commerce commission
U
کمیسیون تجارت بین ایالات
USA
U
مخفف ایالات متحده امریکا
stars and bars
U
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
department of state
U
وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
U.S.A.F
U
مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
north-eastern
U
وابسته به شمال شرق ایالات متحده
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
republican party
U
یکی از دوحزب بزرگ ایالات متحده امریکا
f.b.i
U
یکی از ادارات وزارت دادگستری ایالات متحده
girl scout
U
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
virginia
U
نام یکی از ایالات اتازونی توتون ویرژینی
girl scouts
U
عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
Uncle Sam
U
لقب دولت ایالات متحده امریکا عمو سام
The passenger was admitted into the USA.
U
به مسافر اجازه ورود به ایالات متحده آمریکا را دادند.
first class cricket
U
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
blue law
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
liberty party
U
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
blue laws
U
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
national crime information center
U
شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
Indian summer
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
Indian summers
U
هوای ارام و خشک و صافی که در اواخر پاییز در شمال ایالات متحده امریکامشاهده میشود
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
new deal
U
روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
member banks
U
در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
Ivy League
U
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
U
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
provincialism
U
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
democratic party
U
یکی از دو حزب بزرگ سیاسی ایالات متحده امریکا که به صورت فعلیش از 8281 تاسیس شده لیکن از 7871 عملا" موجود بوده است
pact
U
پیمان
agreements
U
پیمان
agreement
U
پیمان
pacts
U
پیمان
lague
U
پیمان
deed of covenant
U
پیمان
convenant
U
پیمان
obstriction
U
پیمان
compaction
U
پیمان
avow
U
پیمان
allegiant
U
هم پیمان
troth
U
پیمان
treaty
U
پیمان
treaties
U
پیمان
in league
U
هم پیمان
allying
U
هم پیمان
allied
U
هم پیمان
covenants
U
پیمان
avows
U
پیمان
covenant
U
پیمان
promises
U
پیمان
avowing
U
پیمان
promise
U
پیمان
vows
U
پیمان
vowing
U
پیمان
compacts
U
پیمان
compacting
U
پیمان
compacted
U
پیمان
vow
U
پیمان
compact
U
پیمان
contract
U
پیمان
vowed
U
پیمان
testaments
U
پیمان
testament
U
پیمان
leagues
U
پیمان
confederate
U
هم پیمان
confederates
U
هم پیمان
act
U
پیمان
acted
U
پیمان
oath
U
پیمان
oaths
U
پیمان
ally
U
هم پیمان
federate
U
هم پیمان
federated
U
هم پیمان
handing
U
پیمان
hand
U
پیمان
federates
U
هم پیمان
federating
U
هم پیمان
league
U
پیمان
treason
U
پیمان شکنی
contractor
U
پیمان کار
contractors
U
پیمان کار
tripartite pact
U
پیمان سه جانبه
offensive alliance
U
پیمان تهاجمی
to pawn one's word
U
پیمان بستن
to give ones faith
U
پیمان دادن
perfidiousness
U
پیمان شکنی
purchase notice agreements
U
پیمان خرید
peace pact
U
پیمان صلح
reneger
U
پیمان شکن
renewal of the convention
U
تجدید پیمان
perfidy
U
پیمان شکنی
compacting
U
پیمان معاهده
accord
U
مصالحه پیمان
accords
U
مصالحه پیمان
violaor
U
پیمان شکن
warlock
U
پیمان شکن
warsaw treaty
U
پیمان ورشو
compacted
U
پیمان معاهده
written contract
U
پیمان نامه
compact
U
پیمان معاهده
contract
U
: پیمان بستن
contract
U
کنترات پیمان .
accorded
U
مصالحه پیمان
covenants
U
پیمان بستن
covenant
U
پیمان بستن
conspires
U
هم پیمان شدن
conspire
U
هم پیمان شدن
abjuration
U
پیمان شکنی
abjurer or abjuror
U
پیمان شکن
compacts
U
پیمان معاهده
locarno treaty
U
پیمان لوکارنو
affiance
U
پیمان ازدواج
handfast
U
پیمان عروسی
dunkrik treaty
U
پیمان دونکرک
conspired
U
هم پیمان شدن
perfidious
U
پیمان شکن
violation
U
پیمان شکنی
faiths
U
دین پیمان
concord
U
یکجوری پیمان
nonaligned
U
ناهم پیمان
perjured
U
پیمان شکن
conspiring
U
هم پیمان شدن
allied
U
کشورهای هم پیمان
faith
U
دین پیمان
casus fofderis
U
هدف انعقاد پیمان
cento
U
سازمان پیمان مرکزی
capitulating
U
پیمان تسلیم بستن
capitulates
U
پیمان تسلیم بستن
capitulated
U
پیمان تسلیم بستن
capitulate
U
پیمان تسلیم بستن
contracting officer
U
افسر متصدی پیمان
contractor plant
U
کارخانه پیمان کار
casus fofderis
U
سبب انعقاد پیمان
forswore
U
پیمان شکنی کرد
conventions
U
پیمان نامه انجمن
convention
U
پیمان نامه انجمن
Old Testament
U
پیمان یا وصیت قدیم
pact
U
معاهده پیمان بستن
treaty
U
قرارداد پیمان نظامی
allied headquarters
U
قرارگاه کشورهای هم پیمان
breach of promise
U
شکستن پیمان ازدواج
brian kellogg
U
پیمان بریان کلوگ
Bilateral contract.
U
پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
treaties
U
قرارداد پیمان نظامی
pacts
U
معاهده پیمان بستن
forswear
U
پیمان شکنی یانقض
nato forces
U
نیروهای پیمان ناتو
perjurious
U
ناشی از پیمان شکنی
to forswear oneself
U
پیمان شکنی کردن
adhesion
U
الحاق دولتی به یک پیمان
perfidiously
U
ازروی پیمان شکنی
to fly away from an agreement
U
پیمان شکنی کردن
promise of marriage
U
قول یا پیمان عروسی
locarno treaty
U
پیمان منعقدبین المان
quadruple pact
U
پیمان چهار جانبه
alliance
U
پیمان بین دول
forswears
U
پیمان شکنی یانقض
to keep to one's word
U
درست پیمان بودن
to stand in with any one
U
با کسی هم پیمان بودن
pacific security pact
U
پیمان امنیت پاسفیک
forswearing
U
پیمان شکنی یانقض
to pledge one's word
U
قول یا پیمان دادن
alliances
U
پیمان بین دول
pact of non aggression
U
پیمان عدم تجاوز
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
to vow
U
عهد کردن
[پیمان دادن]
north atlantic treaty organization (nato
U
سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
accords
U
پیمان غیررسمی بین المللی
accorded
U
پیمان غیررسمی بین المللی
stipulate
U
پیمان بستن تصریح کردن
stipulates
U
پیمان بستن تصریح کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com