English Persian Dictionary - Beta version |
|
||||||||||||||||||||
|
Login | Sign up | ||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
||||||||||||||||||||||
|
|
||||||||||||||||||||||
| Total search result: 8 (3 milliseconds) | ارسال یک معنی جدید |
||
Menu |
English | Persian | Menu |
|---|---|---|---|
 |
weather permitting U | اگر هوا بگذارد | |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
|||
| Search result with all words | |||
|
tap U | ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد | |
|
tapped U | ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد | |
|
tapping U | ضربه محکم که تنها یک میله را جا بگذارد | |
|
academic freedom  |
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد | |
|
let a praise thee U | بگذارد دیگری تورابستاید | |
|
How dare he come here . U | غلط می کند قدم اینجا بگذارد | |
|
How do you think the changes will affect you? U |
فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟ | |
| Partial phrase not found. | |||
| Recent search history | Forum search | ||
|
|||
|