English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
That is fine by me if you agree. U اگر موافقی من هم حرفی ندارم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
i have no knowledge of it U هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
Shall we go out for some fresh air ? U موافقی برویم کمی هوا بخوریم ؟
it has escaped my remembrance U در یاد ندارم بخاطر ندارم
i have nothing U ندارم
i dont meant it U مقصودی ندارم
i cannot bear him U حوصله او را ندارم
I don't have a fork. من چنگال ندارم.
I don't have a knife. من چاقو ندارم.
i am not in U حالش را ندارم
i am not a with him U با او اشنایی ندارم
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
Are there any messages for me? U من پیغامی ندارم؟
I am dead broke . I am penniless. U یک غاز هم ندارم
i have no objection to that U به ان اعتراضی ندارم
I don't have a spoon. من قاشق ندارم.
pauciloquy U کم حرفی
reviling U بد حرفی
monomial U تک حرفی
garrulity U پر حرفی
incommunicativeness U کم حرفی
incommunicatively U با کم حرفی
lettered U حرفی
long tongue U پر حرفی
triliteral U سه حرفی
lexical U حرفی
taciturnity U کم حرفی
uniliteral U یک حرفی
I am sore at her. Iam bitter about her. U ازاودل خوشی ندارم
I have nothing to do with him . U با اوسر وکاری ندارم
I am not in the mood. U حال وحوصله ندارم
I have no place (nowhere) to go. U جایی ندارم بروم
i am reluctant to go U میل ندارم بروم
i reck not of danger U من باکی از خطر ندارم
i do not feel like working U کار کردن ندارم
i do not have the courage U جرات انرا ندارم
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
I have nothing to do with politics. U کاری به سیاست ندارم
I have nothing against you . U با شما مخالفتی ندارم
I have no small change. U من پول خرد ندارم.
No offence! U قصد اهانت ندارم!
No harm meant! U قصد اهانت ندارم!
I'm up to my ears <idiom> U فرصت سر خاراندن ندارم
My pain has gone. U دیگر درد ندارم.
i have no work today U امروز کاری ندارم
I'm not worth it. U من ارزش اونو ندارم.
I don't like this. من این را دوست ندارم.
i am out of p with it U دیگرحوصله انرا ندارم
I'm fine with it. <idiom> U من باهاش مشکلی ندارم.
pass a remark U حرفی زدن
letter quality U کیفیت حرفی
what have you to say? U چه حرفی دارید
triliteralism U حالت سه حرفی
four-letter words U واژهیچهار حرفی
triliteral U کلمه سه حرفی
four-letter word U واژهیچهار حرفی
who said so? U که چنین حرفی زد
literal U حرفی لفظی
palaver U پر حرفی کردن
She is not concerned with all that . U با این کارها کاری ندارم
I have no doubt that you wI'll succeed. U تردیدی ندارم که موفق می شوید
i cannot a to buy that U استطاعت خرید انرا ندارم
I cant take (stand) it any longer. U بیش از این تاب ندارم
I have nothing more to say . U دیگر عرضی نیست ( ندارم )
I have lost my interest in football . U دیگر به فوتبال علاقه ای ندارم
I dislike dull colors . U رنگهای مات را دوست ندارم
I am tied up ( engaged ) on Saturday . U شنبه گرفتارم ( وقت ندارم )
I havent heard of her for a long time. U مدتها است از او خبری ندارم
i have nothing else U هیچ چیز دیگر ندارم
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
I dont wish ( want ) to malign anyone . U میل ندارم بد کسی را بگویم
I am minding my own business. U کاری بکار کسی ندارم
I don't have it in my power to help you. U من توانایی کمک به شما را ندارم.
i have no money about me U با خود هیچ پولی ندارم
i have no other place to go U جای دیگری ندارم که بروم
To take offence at something . To take something to heart . U حرفی را بدل گرلتن
slip of the tongue <idiom> U حرفی رانسنجیده زدن
trigram U هجای بی معنی سه حرفی
teragram U واژه چهار حرفی
To tald someones head off. U سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
I'll get there when I get there. <proverb> U حالا امروز نه فردا [عجله ای ندارم]
I have no claim to this house. U نسبت به این خانه ادعایی ندارم
I am not concerned with whether or not it was tru the mI'll . U با راست ودروغ بودن آن کاری ندارم
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate. U فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
It is of no interest to me at all. U من به این موضوع اصلا"علاقه ای ندارم
To regain consciousness. to come to. U امروز حال وحوصله کارکردن ندارم
I dont have an earthly chance. U کمترین شانس راروی زمین ندارم
You must be joking (kidding). U شوخی می کنی ( منکه باور ندارم )
I am [will be] busy this afternoon . امروز بعد از ظهر وقت ندارم.
ido not feel my legs U نیروی ایستادن یا راه رفتن ندارم
Suit the action to the word. U حرفی را فورا" عملی کردن
null U رشتهای که هیچ حرفی ندارد
speak a word U چیزی بگویید حرفی بزنید
spirant U حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
trigraph U سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
epenthesis U الحاق حرفی درمیان کلمه
to insert a letter in a word U حرفی را در میان واژهای جادادن
to gain any ones ear U کسیرا اماده شنیدن حرفی
labialize U حرفی را بصورت شفوی اداکردن
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
empty U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptiest U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
But no one was ever talking about that! U اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
emptied U هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
escape character U حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to make a remark U حرفی زدن افهار نظری کردن
i have no idea of that U هیچ اگاهی از ان ندارم نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست
I dont mean to intrude . U قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself . U بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
I don't socialize much these days. U این روزها من با مردم خیلی رفت و آمد ندارم.
slides U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide U تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
d. letter U حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
ascii U حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
erase character U حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
how much does a vacation cost? [American E] [when amount is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> U من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
logogram U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
logograph U واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newest U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new- U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
fill U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
LIST chunk U که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
fills U پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
numeric U حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
codepages U تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
tetragraph U کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
vertical diagraph U شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
BMP U در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
clappers U بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clapper U بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
i take no interest in that U هیچ بدان دلبستگی ندارم هیچ از ان خوشم نمیاید
redirecting U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects U حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
Lets play that again . قبول ندارم. [قبول نیست دربازی وغیره ]
question marks U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
substitute character U حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
literal U چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
snd U مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
to be sparing of words U مضایقه ازحرف زدن کردن کم حرفی کردن
Mamihlapinatapai U نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
I am running out of money . U پول من تمام شد. [من دیگر پول ندارم.]
I dont have one toman let alone a thousand tomans . U هزار تومان که هیچه یک تومان هم ندارم
I simply cant concentrate. U حواس ندارم ( حواس برایم نمانده )
logical U حرفی که به دیسک درایو یا فضای ذخیره سازی انتساب میشود که به عنوان درایو محل قابل استفاده است
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
digit U نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
digits U نشانه یا حرفی که بیان کننده عدد صحیحی است که کوچکتر از پایه عدد استفاده شده است
filename U اسم سه حرفی که به همران اسم فایل بیان کننده نوع استفاده فایل است
drives U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive U حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
zipped U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zipping U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zips U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
zip U خصوصیت سه حرفی نام فایل که به فایل هایی داده میشود که حاوی داده فشرده هستند که توسط برنامه نرم افزاری PKZIP ایجاد شده است
BAT file extension U مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com