English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelled U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallels U اگر به توجه نیاز داشته باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alternates U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
alternated U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
alternate U که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند
So much for our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
That's the end of our holiday. U این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
identities U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
cartel U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartels U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
identity U تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
nonaligned U که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
minimal tree U درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
Internet U می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
parity U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
parity U سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
pert U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
attentions U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
attention U سیگنال وقفه که نیاز به توجه پردازنده دارد
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
asynchronous U اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
demanded U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
DPA U روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
interrupt U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupts U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
interrupting U سیگنال از وسیلهای که به CPU اعلام میکند که نیاز به توجه دارد
collagteral trust bonds U قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
tenancy in common U حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
shell sort U الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
ISP U شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
nep U پرز [تل] [گلوله ای کوچک از الیاف که در سطح پارچه یا فرش بوجود می آید. این عارضه هنگامی که الیاف طول بلندتری داشته باشند به علت پیچ خوردن آنها به یکدیگر بوجود می آید.]
proxy server U کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
delta clock U که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
One day I want to have a horse of my very own. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
LUT U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
cleans U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean U کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
the like of you U باشند
arrays U می باشند
array U می باشند
shearling U چیده باشند
implication U B درست باشند
inclusion U B درست باشند
implications U B درست باشند
to be of the opinion that ... U به این عقیده باشند که ...
to be tuned in to a channel U کانالی را گرفته باشند
silver inwrought with gold U سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند
corporations U که دارای شخصیت حقوقی باشند
draught beer U ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
beer on draught U ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند
corporation U که دارای شخصیت حقوقی باشند
they are t of their doctrines U موافب اصول خودمی باشند
cradle scythe U داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
kept U نگاه داشته
in prospective U انتظار داشته
keep your peck up U دل داشته باشد
worksheet U ی داشته باشد
in prospect U انتظار داشته
hydroxide U داشته باشد
dish water U ابی که دران فرف شسته باشند
hippocras U شرابی که بان ادویه زده باشند
dish wash U ابی که دران فرف شسته باشند
picked quarrel U نزاعی که با بهانه یا عمداراه انداخته باشند
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
asylee U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
pinole U ارد ذرت بو داده که با شکرامیخته باشند
person entitled to asylum U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
recognized asylum seeker U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
velvet powdered with pearls U مخملی که روی انرابادانههای مرواریداراسته باشند
lashkar U گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
floating harbour U لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
as like as two peas مانند سیبی که دو نیم کرده باشند
if any U اگر داشته باشد
be a man U مردانگی داشته باشید
tripods U چیزی که سه پایه داشته
tripod U چیزی که سه پایه داشته
you bet U یقین داشته باش
he has passed the chair U ریاست داشته است
keep your peck up U جرات داشته باشید
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
lipoprotein U مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
lateral route U جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند
mixed marriage U پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
octet U گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
duett U قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
varicosity U جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
perfunctoriness U چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند
i p that they are both gone U احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
like two peas in a pod <idiom> U مثل سیبی که از وسط دو نیم کرده باشند.
The applicants must be above [over] the age of 18. متقاضیان بایستی از هجده سال به بالا باشند
sparse array U ارایهای که در ان اکثرورودی ها دارای مقدار صفرمی باشند
funded debt U وامی که دربرابران وجوهی رااختصاص داده باشند
As much as you wish to have . U هر قدر که میل داشته با شید
pent up U دریک جا نگاه داشته شده
Be patient . U صبر داشته باش ( حوصله کن )
he had need remember U بایستی بخاطر داشته باشید
irrelatively U بی انکه وابستگی داشته باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
the u states U کشوری که پادشاه داشته باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
Be of good courage . U قوت قلب داشته باشید
He has become too big for his boots. He is getting above himself . U هوا( یابو ) ورش داشته
Keep an eye on things. U هوای کاررا داشته باش
par for the course <idiom> U تنها چیزیکه انتظار داشته
the u kingdom U کشوری که پادشاه داشته باشد
jump instruction U پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
peer U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
peered U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peering U هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
scrap book U مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
to greenwash U نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
display tolerance U میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
off the point U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
ukase U فرمان امیراتور که قوت قانونی داشته
numbly U بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
incomparably U بدون اینکه نظر داشته باشد
irrelevantly U بدون اینکه وابستگی داشته باشد
it is in good keep U خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
Moderation in all things. <proverb> U در همه چیز اعتدال داشته باش.
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
walk (all) over <idiom> U انجام هرکاری که دوست داشته باشه
Make sure the statuette doesnt topple over . U هوای مجسمه را داشته باش که نیافتد
eye cup U فرفی که چشم رادران نگاه داشته
It is immaterial how rich he may be . U مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
I'd like to have a place of my own [to call my own] . U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
carbuncles U لعلی که تراش محدب داشته باشد
for no p reason U بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
roundelay U تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
carbuncle U لعلی که تراش محدب داشته باشد
demands U نیاز
demand U نیاز
needed U نیاز
needing U نیاز
demanded U نیاز
need U نیاز
want U نیاز
demand U نیاز
need U نیاز
requirement U نیاز
needless U بی نیاز
requirement U نیاز
self-sufficient U بی نیاز
self sufficing U بی نیاز
radialengine U موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
balance U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
wraparound U کمر بند یا چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند
package U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packaged U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packages U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
balances U برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
hanging committee U انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
intercalated strata U چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
packs U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
pack U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
driven well U چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
corporator U گروه یا شرکتی که شخصیت حقوقی داشته باشد
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
gazebo U عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد
Whay keep a dog and bark yourself?. <proverb> U چرا سگ نگه داشته اى و خود پارس مى کنى؟.
You cannot have it both ways . <proverb> U نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
nutritiously U چنانکه قوت دهد یا غذائیت داشته باشد
nutritively U چنانکه قوت دهدیا غذائیت داشته باشد
four by four U خودرو چهارچرخی که هرچهارچرخ ان نیرو داشته باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com