Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oxygenate
U
اکسیژن امیختن
oxygenated
U
اکسیژن امیختن
oxygenates
U
اکسیژن امیختن
oxygenating
U
اکسیژن امیختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
oxygenize
U
با اکسیژن امیختن
Other Matches
oxygen convertor
U
مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygenize
U
با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
maximal oxygen consumption per minute
U
حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
deoxygenate
U
اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
maximal oxygen uptake
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power
U
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption
U
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
oxybiont
U
اکسیژن زی
empyreal air
U
اکسیژن
oxygen carrier
U
اکسیژن بر
oxygen
U
اکسیژن
oxygenation
U
امیزش با اکسیژن
oxygen
U
گاز اکسیژن
oxygenated
U
اکسیژن زدن
oxygen
U
اکسیژن دار
oxygenate
U
اکسیژن زدن
atmospheric oxygen
U
اکسیژن هوا
acidity coefficient
U
نسبت اکسیژن
oxygenating
U
اکسیژن زدن
deoxidate
U
بی اکسیژن کردن
anoxia
U
کمبود اکسیژن
oxygenization
U
اکسیژن دهی
steno oxibiant
U
اکسیژن کم تاب
acidic oxide
U
اکسیژن اسیدی
oxygen ration
U
نسبت اکسیژن
oxygenation
U
اکسیژن زنی
oxygenation
U
ترکیب با اکسیژن
oxygen debt
U
وام اکسیژن
oxygenates
U
اکسیژن زدن
lox
U
اکسیژن مایع
liquid oxygen
U
اکسیژن مایع
liquid exygen
U
اکسیژن مایع
oxidation
U
ترکیب با اکسیژن
oxidization
U
ترکیب با اکسیژن
oxyacetylene welding
U
جوش اکسیژن
deoxygenation
U
اکسیژن زدایی
oxygen cylinder
U
مخزن اکسیژن
oxygen extraction
U
جذب اکسیژن
oxygen deficit
U
کسر اکسیژن
oxygen deficit
U
کمبود اکسیژن
oxygen debt
U
بدهی اکسیژن
oxygen cylinder
U
سیلندر اکسیژن
deoxidation
U
اکسیژن گیری
deoxidize
U
بی اکسیژن کردن
mell
U
امیختن
intermixing
U
در هم امیختن
synthesizing
U
امیختن
interlard
U
امیختن
amalgamate
U
امیختن
amalgamated
U
امیختن
amalgamates
U
امیختن
admix
U
امیختن
immix
U
در هم امیختن
inosculate
U
امیختن
interblend
U
در هم امیختن
interblend
U
امیختن
incorporates
U
امیختن
incorporate
U
امیختن
mixes
U
امیختن
mix
U
امیختن
amalgamating
U
امیختن
incorporating
U
امیختن
intermingled
U
با هم امیختن
synthesize
U
امیختن
synthesized
U
امیختن
synthesizes
U
امیختن
fuse
U
امیختن
brew
U
امیختن
synthetize
U
امیختن
brews
U
امیختن
intermingle
U
با هم امیختن
blend
U
امیختن
blends
U
امیختن
to alloy gold with copper
U
امیختن
brewed
U
امیختن
intermingling
U
با هم امیختن
intermingles
U
با هم امیختن
synthesising
U
امیختن
synthesises
U
امیختن
fused
U
امیختن
meddle
U
امیختن
meddled
U
امیختن
mingles
U
امیختن
meddles
U
امیختن
mingled
U
امیختن
combining
U
امیختن
combines
U
امیختن
combine
U
امیختن
to stir up
U
امیختن
mingle
U
امیختن
synthesised
U
امیختن
mingling
U
امیختن
volcanize
U
جوش اکسیژن زدن
maxvo
U
حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo
U
بیشینه اکسیژن مصرفی
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
hypoxia
U
کاهش اکسیژن بافت
hypoxemia
U
کاهش اکسیژن بافت
eudiometry
U
سنجش اکسیژن هوا
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxyacid
U
اسید اکسیژن دار
oxygen acid
U
اسید اکسیژن دار
oxidize
U
با اکسیژن ترکیب کردن
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
oxidises
U
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidised
U
با اکسیژن ترکیب کردن
rebreather
U
سیستم اکسیژن مداربسته
oxyhydrogen
U
اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxidizing
U
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes
U
با اکسیژن ترکیب کردن
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxidising
U
با اکسیژن ترکیب کردن
aqualungs
U
دستگاه تنفس اکسیژن
aqualung
U
دستگاه تنفس اکسیژن
acetylene oxygen flame
U
شعله استیلن اکسیژن
fold
U
بهم امیختن
intermix
U
بهم امیختن
folded
U
بهم امیختن
folds
U
بهم امیختن
interwove
U
باهم امیختن
inviscade
U
با چسب امیختن
inviscate
U
باچیزچسبناک امیختن
womanize
U
بازنان امیختن
sulfurate
U
با گوگرد امیختن
knead
U
سرشتن امیختن
kneaded
U
سرشتن امیختن
scramble
U
درهم امیختن
scrambled
U
درهم امیختن
scrambles
U
درهم امیختن
scrambling
U
درهم امیختن
kneading
U
سرشتن امیختن
kneads
U
سرشتن امیختن
mixing in place
U
امیختن در جا مخلوط در جا
interlace
U
در هم امیختن در هم بافتن
interfusion
U
بهم امیختن
interweaving
U
باهم امیختن
coalesce
U
بهم امیختن
commingle
U
بهم امیختن
shuffle
U
بهم امیختن
carburet
U
باذغال امیختن
carbonation
U
عمل امیختن با
shuffled
U
بهم امیختن
coalesces
U
بهم امیختن
shuffles
U
بهم امیختن
coalesced
U
بهم امیختن
coalescing
U
بهم امیختن
interweaves
U
باهم امیختن
sentimentalize
U
با احساسات امیختن
interweave
U
باهم امیختن
immingle
U
درهم امیختن
sulfuret
U
با گوگرد امیختن
fuse
U
فیوزدارکردن امیختن
plant mixing
U
امیختن در کارخانه
fused
U
فیوزدارکردن امیختن
shuffling
U
بهم امیختن
deoxidize
U
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
hypoxia
U
کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
b.o.d
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
sulphate
U
با اسید سولفوریک امیختن
loading
U
امیختن موادخارجی به شراب
conjugate
U
درهم امیختن توام
compound
U
: ترکیب کردن امیختن
attemper
U
نرم کردن امیختن
mix
U
امیختن مخلوط کردن
mixing
U
بهم زدن امیختن
interfuse
U
بهم امیختن افشاندن
grades
U
جورکردن باهم امیختن
grade
U
جورکردن باهم امیختن
compounds
U
: ترکیب کردن امیختن
mixes
U
امیختن مخلوط کردن
pepsinate
U
با جوهر گوارنده امیختن
intermix
U
در هم امیختن با هم مخلوط کردن
sulfate
U
با اسید سولفوریک امیختن
compounded
U
: ترکیب کردن امیختن
monoxide
U
اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
tetroxide
U
ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
nitrous acid
U
اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
oxidation
U
عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
acyl oxygen fission
U
گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
aluminum coating by spraying amalgamate
U
روکش الومینیوم کردن امیختن
sectarianize
U
با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
immingle
U
بهم امیختن مخلوط کردن
insalivate
U
با خدو اغشتن با بزاق امیختن
protoxide
U
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
The room is stuffy.
U
هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
vulcanization
U
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
to mull a mull of
U
داغ کردن و امیختن باادویه و قند
barbarize
U
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
ozone
U
نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
continuous flow oxygen system
U
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
isatin
U
رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
oxyhydrogen blowpipe
U
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
premix
U
قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
oxygen bottle
U
محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
miscibility
U
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
demand oxygen system
U
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
ageing
U
ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
anoxia
U
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com