English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
probe U اکتشاف جدید
probed U اکتشاف جدید
probes U اکتشاف جدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
flux valve U دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
discovery U اکتشاف
discoveries U اکتشاف
detection U اکتشاف
exploration U اکتشاف
findings U اکتشاف
finding U اکتشاف
eureka U ابرازپیروزی از اکتشاف
scouted U مامور اکتشاف
scout U مامور اکتشاف
uncharted U اکتشاف نشده
prospectors U اکتشاف کننده
scouts U مامور اکتشاف
exploration U کاوش اکتشاف
probability of detection U احتمال اکتشاف
radio detection U اکتشاف رادیویی
prospector U اکتشاف کننده
surface detection U اکتشاف سطحی
acquisition radar U رادار اکتشاف هدف
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
spelunker U علاقمند به اکتشاف غار
prospecting U اکتشاف کردن مساحی
prospects U اکتشاف کردن مساحی
prospected U اکتشاف کردن مساحی
reconnaissance U بازدید مقدماتی اکتشاف
inexplorable U غیر قابل اکتشاف
locator beacon U برج اکتشاف هوایی
prospect U اکتشاف کردن مساحی
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
radio detection U در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
sounding rocket U موشک اکتشاف تغییرات جوی
detector paper U کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
fluxgate U وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
acoustical surveillance U اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
acoustic minehunting U روش اکتشاف مین به طریق صوتی
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
spadat U سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
fixer system U سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
fixer network U شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
subaqueous ranging U طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
spasur U سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
antiwatching device U ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
new U جدید
newer U جدید
novels U جدید
novel U جدید
modern U جدید
new- U جدید
maiden U جدید
maidens U جدید
unprecedented U جدید
unprecedentedly U جدید
recent U جدید
up to date U جدید
up-to-date U جدید
newest U جدید
explored U اکتشاف کردن کاوش کردن
exploring U اکتشاف کردن کاوش کردن
explore U اکتشاف کردن کاوش کردن
explores U اکتشاف کردن کاوش کردن
modern U جدید مدرن
freshman U جدید الورود
freshmen U جدید الورود
reorganization U صورت جدید
the new testament U عهد جدید
modern system U نظام جدید
neogenesis U تولید جدید
neoteric U جدید تازه
new deal U قرار جدید
new deal U سیاست جدید
newfound U جدید الاکتشاف
postulancy U جدید الورودی
postulant U جدید الورود
proselyte U جدید الایمان
It's not new. جدید نیست.
modern sector U بخش جدید
fresh target U هدف جدید
neophyte U جدید الایمان
neophytes U جدید الایمان
innovation U حرکت جدید
innovations U حرکت جدید
neologism U واژه جدید
neologisms U واژه جدید
recent development U بسط جدید
reprint U چاپ جدید
reprinted U چاپ جدید
reprinting U چاپ جدید
reprints U چاپ جدید
modern physics U فیزیک جدید
revisions U چاپ جدید
New Year U سال جدید
revision U چاپ جدید
drafts U بازیگر جدید تیم
neo- U پیشوند بمعنی جدید
imagism U مکتب شعر جدید
currency U جدید بودن نقشه
currencies U جدید بودن نقشه
involucrum U تشکیل استخوان جدید
kakapo U طوطی زلاند جدید
forwarding address آدرس پستی جدید
rehoused U بخانه جدید رفتن
resurfaces U لایهی جدید افزودن
resurfaced U لایهی جدید افزودن
ultramodern U خیلی جدید متجدد
neoanthropic U شبیه انسان جدید
reseat U صندلی جدید دادن
neo U پیشوند بمعنی جدید
reseated U صندلی جدید دادن
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
rehouse U بخانه جدید رفتن
resurface U لایهی جدید افزودن
drafted U بازیگر جدید تیم
reseating U صندلی جدید دادن
acclimating U به اب و هوای جدید خو گرفتن
reseats U صندلی جدید دادن
acclimates U به اب و هوای جدید خو گرفتن
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
acclimate به آب و هوای جدید خو گرفتن
acclimated U به اب و هوای جدید خو گرفتن
rehouses U بخانه جدید رفتن
draft U بازیگر جدید تیم
used U آنچه جدید نیست
restore U برگرداندن به وضعیت جدید
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
rehousing U بخانه جدید رفتن
restoring U برگرداندن به وضعیت جدید
on the bandwagon <idiom> U مشهوریت گروه جدید
bring some new facts to light <idiom> U کشف حقایق جدید
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
demotic U وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
newfound U جدید الاختراع تازه پیداشده
installation U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
neoplatonic U وابسته به فلسفه افلاطونی جدید
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
kiwis U نوعی مرغ زلاند جدید
kiwi U نوعی مرغ زلاند جدید
releases U قراردادن محصول جدید دربازار
epochs U اغاز فصل جدید عصر
precursors U ماده متشکله جسم جدید
acclimation U اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
release U قراردادن محصول جدید دربازار
cenogenesis U ایجاد میشود نسل جدید
released U قراردادن محصول جدید دربازار
installations U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
maori U قبایل مائوری زلاند جدید
natality U تعداد زایش وموالید جدید
epoch U اغاز فصل جدید عصر
renamed U دادن نام جدید به فایل
analysis U یات هزینههای محصول جدید
renaming U دادن نام جدید به فایل
renames U دادن نام جدید به فایل
rename U دادن نام جدید به فایل
infanticide U قاتل بچه جدید الولاده
The new bI'll was ratified. Unanimously. U لایحه جدید باتفاق آراءتصویب شد
precursor U ماده متشکله جسم جدید
get in the swing of things <idiom> U به شرایط جدید عادت کردن
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
zelanian U Zeland New وابسته به زلاند جدید
New Testament U کتب عهد جدید مسیحیان
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
research U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
update U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
developments U برنامه ریزی تولید محصول جدید
launching U قرار دادن محصول جدید در بازار
neolithic U وابسته به عصر حجر جدید نوسنگی
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
updated U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
development U برنامه ریزی تولید محصول جدید
updates U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
launches U قرار دادن محصول جدید در بازار
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
acclimated U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
acclimates U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
prescientific U مربوط بدوره قبل از علوم جدید
researching U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
acclimating U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
researches U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
receptee U افرادپذیرفته شده جدید یا افرادجدیدی یکان
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
researched U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com