English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
initial U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialed U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialing U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialled U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialling U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initials U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drop cap U حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
circular U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
cyclic U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
circulars U چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
shifts U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift U چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
first in first out U صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
fifo U روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
fifo U اولین صادره از اولین وارده
first strike U اولین ضربت در اولین حمله
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
fifo U که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
initialing U اولین
initiatory U اولین
initialed U اولین
initialling U اولین
initial U اولین
initialled U اولین
initials U اولین
headmost U اولین
initialed U اولین یا در ابتدا
initialled U اولین قسمت
initialled U اولین امضاء
first generation U اولین سری
initialed U اولین امضاء
second U که پس از اولین می آید
betimes U در اولین فرصت
initialing U اولین یا در ابتدا
initialing U اولین قسمت
first strike U اولین ضربه
initialing U اولین امضاء
seconded U که پس از اولین می آید
first salvo U اولین رگبار
seconding U که پس از اولین می آید
seconds U که پس از اولین می آید
initialed U اولین قسمت
initials U اولین قسمت
initials U اولین امضاء
initialling U اولین یا در ابتدا
initialling U اولین امضاء
initialling U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
initialled U اولین یا در ابتدا
initials U اولین یا در ابتدا
initial U اولین یا در ابتدا
immediate destination U اولین مقصد
initial U اولین امضاء
first light U اولین طلیعه خورشید
first ionization potential U پتانسیل اولین یونش
straight run pitch U تفاله اولین تقطیر
Go to the first crossroad. به اولین تقاطع بروید.
at first light U در اولین روشنایی روز
at your earliest convenience U در اولین فرصت مناسب
Go to the first crossroad. به اولین چهارراه بروید.
dday U اولین روزاغاز بکار
standards U اولین مگا بایت حافظه در PC.
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
first offender U متخلف برای اولین بار
standard U اولین مگا بایت حافظه در PC.
homes U اولین رکورد داده در فایل
home U اولین رکورد داده در فایل
filo U اخرین صادره از اولین وارده
first offenders U متخلف برای اولین بار
January U اولین ماه سال مسیحی
lifo U اولین صادره ازاخرین وارده
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
CERN U یس که www اولین آنجا اختراع شد
for the first [last] time U برای اولین [آخرین] بار
lifo last in first out U اولین صادره از اخرین وارده
ash wednesday U اولین روز ایام روزهء مسیحیان
ante-court U [اولین صحن در خانه های بزرگ]
delivery leadtime U زمان تحویل اولین قسمت وسایل
delivery leadtime U زمان تحویل اولین پارتی وسایل
green run U اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
head U اولین عنصر داده در لیست بودن
low sunday U اولین یکشنبه بعد از عید پاک
prototype U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
geometric mean U فاصله بین اولین واخرین جمله یک تصاعدهندسی
computed air release point U نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
prototypes U اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
first down U اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
second strike U اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
initialling U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
honor U امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
widow U اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
ring U لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
initials U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
first offenders U کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
innovation theory U این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
first offender U کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
debutant U دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
widows U اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
initialed U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
identity U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identities U مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
initial U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialing U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialled U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin U محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
peremptory undertaking U تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
float U فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
execution U محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origins U محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
Intel U بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
touchdowns U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown U درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
master U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
mastered U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
masters U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
highest U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
Windows . U اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
first fit U تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
highs U اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
COMPAQ U شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
Boxing Day U اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
prototype U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
origin writ U ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
prototypes U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
IBM U بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
Dutch barn U [انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
sherlu U اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
Cinoiserie U [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
Babbage U nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز
nets U ویژه
net U ویژه
privilege U حق ویژه
particulars U ویژه
special <adj.> U ویژه
particular U ویژه
extra special U ویژه
priviege U حق ویژه
special U ویژه
nett U ویژه
extra <adj.> U ویژه
peculiar U ویژه
paticular U ویژه
experts U ویژه گر
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com