English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chorister U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
choristers U اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cantatrice U زن اوازه خوان
artistes U اوازه خوان یا رقاص
artiste U اوازه خوان یا رقاص
quire U دسته خوانندگان
choir U دسته خوانندگان
choral U دسته خوانندگان
chorale U دسته خوانندگان
chorale U دسته سرایندگان مجموعه خوانندگان
chorus U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorused U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
choruses U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
chorusing U هم سرایی کردن دسته خوانندگان
octet U دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
the a of a book U خوانندگان کتابی
choir U گروه خوانندگان
choric U وابسته بدسته خوانندگان
aired U اوازه
bruit U اوازه
hear say U اوازه
air U اوازه
buzz U اوازه
buzzed U اوازه
buzzing U اوازه
news U اوازه
airs U اوازه
buzzes U اوازه
reputations U اوازه
reputation U اوازه
renown U اوازه
fame U اوازه
repute U اوازه داشتن
famous U بلند اوازه
propaganda U اوازه گری
sextette U نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextets U نغمه شش سازه یا شش اوازه
sextet U نغمه شش سازه یا شش اوازه
karaite U عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
agony aunt U شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
table U خوان
tables U خوان
tabled U خوان
soloist U تک خوان
an omnivorous reader <idiom> U خر خوان
tabling U خوان
soloists U تک خوان
lip reader U لب خوان
recitalist U تک خوان
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
card reader U کارت خوان
tape reader U نوار خوان
songster U اواز خوان
character reader U دخشه خوان
threnodist U مرثیه خوان
peayer U دعا خوان
optical character reader U کاراکترنوری خوان
lamenter U مرثیه خوان
optical reader U نور خوان
page reader U صفحه خوان
singers U اواز خوان
singer U اواز خوان
songstress U زن اواز خوان
sopranist U زیر خوان
sopranist U ششدانگ خوان
badge reader U نشانه خوان
phrenologist U جمجمه خوان
scrimmager U رجز خوان
epistler U رساله خوان
epistoler U رساله خوان
mark sense reader U نشان خوان
film reader U فیلم خوان
gleeman U حماسه خوان
gospeller U انجیل خوان
psalmist U مزمور خوان
yodeler U اواز خوان
epigraphist U کتیبه خوان
document reader U سند خوان
decoder U رمز خوان
night raven U مرغ شب خوان
prayerful U نماز خوان
studious U درس خوان
studious U کتاب خوان
ballad singer U تصنیف خوان
weeper U نوحه خوان
songster U غزل خوان
prelector U خطابه خوان
mourners U نوحه خوان
mourner U نوحه خوان
braggarts U رجز خوان
braggart U رجز خوان
crooners U اواز خوان
crooner U اواز خوان
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
triller U اواز خوان باتحریر
singin bird U پرنده اواز خوان
buskers U آواز خوان دورهگرد
psalmodist U زبور خوان مزمورسرا
major-domos U نافر خوان سالار
lay clerk U سرود خوان کلیسا
major-domo U نافر خوان سالار
major domo U نافر خوان سالار
disk drive head U نوک دیسک خوان
busker U آواز خوان دورهگرد
magnetic tape reader U نوار مغناطیسی خوان
chanter U سرود خوان کلیسا
optical mark reader U علامت خوان نوری
optical character reader U دخشه خوان نوری
references U کتاب بس خوان بازگشت
reference U کتاب بس خوان بازگشت
beadsman U فاتحه خوان مزدور
optical page reader U صفحه نوری خوان
paper tape reader U نوار کاغذی خوان
cantor U اواز خوان مذهبی
optical mark reader U نشان خوان نوری
optical mark reader U علامت نوری خوان
threnodist U روضه خوان مرثیه نویس
The singer made some recordings ,. U آوازه خوان چند صفحه پرکرد
natural philosopher U فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
omr U را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
sect U دسته دسته مذهبی
assort U دسته دسته شدن
assort U دسته دسته کردن
classify U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
sorted U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
group U دسته دسته کردن
in detail U مفصلا دسته دسته
troop U دسته دسته شدن
trooping U دسته دسته شدن
sort U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
groups U دسته دسته کردن
sects U دسته دسته مذهبی
shoals of people U دسته دسته مردم
windrow U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
optical U قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
peripheral U وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video U سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
like father like son U پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
leading edge U اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
autos U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto U توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
wand U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands U دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
turnaround document U متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
kind U دسته
cluster bombs U دسته
cheque book U دسته چک
tussock U دسته مو
cranked U دسته
nibs U دسته
cluster bomb U دسته
assortment U دسته
cluster U دسته
bunching U دسته
cranking U دسته
cranks U دسته
stemmed U دسته
handle U دسته
teams U دسته
drove U دسته
droves U دسته
stem U دسته
team U دسته
kinds U دسته
stemming U دسته
stems U دسته
bouquet U دسته گل
bunches U دسته
bunched U دسته
ilk U دسته
bouquets U دسته گل
assortments U دسته
tussocks U دسته مو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com