English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lime paste U اهک شکفته شده و اماده برای تهیه بتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
winterize U اماده برای زمستان شدن خود را برای مقابله باسرمای زمستان اماده کردن
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
shared U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share U IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
on offer U اماده برای فروش
fit to work U اماده برای کارکردن
prompt to go U اماده برای رفتن
ready to die U اماده برای مرگ
to fit with U اماده کردن برای
he was prone to mischief U برای دو بهمزنی و شیطنت اماده
cover U اماده برای برگرداندن توپ
coverings U اماده برای برگرداندن توپ
on guard U اماده برای دفاع باشید
up and running U اماده برای عملیات کامل
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
attentions U شمشیرباز اماده برای مبارزه
to stand in the gap U برای دفاع اماده بودن
bats U گل اماده برای کوزه گری
bat U گل اماده برای کوزه گری
batted U گل اماده برای کوزه گری
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
to keep ome's powder dry U برای هر رویدادی اماده بودن
mission ready U هواپیمای اماده برای پرواز
to prepare for war U برای جنگ اماده شدن
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
covers U اماده برای برگرداندن توپ
enabled U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
enable U تهیه کردن برای
enabling U تهیه کردن برای
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
full blown U تمام شکفته
slaked lime U اهک شکفته
new clown U تازه شکفته
coverings U اماده شدن برای دریافت توپ
covers U اماده شدن برای دریافت توپ
cover U اماده شدن برای دریافت توپ
addressed U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
addresses U اماده شدن برای ضربه یاهدفگیری
winterization U اماده کردن برای کار در زمستان
cramming U خودرا برای امتحان اماده کردن
crammed U خودرا برای امتحان اماده کردن
off the shelf U تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
platform load U بار اماده برای بارریزی هوایی
crams U خودرا برای امتحان اماده کردن
herbescent U اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
finished product U محصولات اماده برای توزیع ومصرف
cram U خودرا برای امتحان اماده کردن
to serve the city with water U اب برای شهر تهیه کردن
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
repertoire U فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
hypnotizable U اماده برای خواب رفتن بوسائل مصنوعی
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
pools U عده کارمند اماده برای انجام امری
groom U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
grooms U اماده کردن شیب برای اسکی مهتر
to the manner born U فطره اماده برای موقعیت واشنا باداب
tropicalization U اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
pool U عده کارمند اماده برای انجام امری
pooled U عده کارمند اماده برای انجام امری
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
sour mash U غلات خیسانده برای تهیه مشروبات
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
air slaked lime U اهک شکفته شده در هوا
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
civilian preparedness for war U اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
back up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
back-up U اماده برای دویدن درصورت ضربه خوب یار
sawhorse U نیمکت زیر الوار اماده برای اره کشی
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
vitrescent U اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
utopianism U تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
air target material program U برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
pilot engine U ماشینی که راه را برای ماشین دیگر صاف و اماده میسازد
turnkey U سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
reaction time U زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
corsage U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
curriery U محل تهیه چرم دباغی شده برای کار
utopism U خیالبافی تهیه طرحهای غیر عملی برای اصلاحات
corsages U دسته گلی که برای زدن بسینه تهیه میشود
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
crammer U کسیکه کارش اماده کردن شاگردان برای امتحان بطورسطحی است
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
rig the ship U فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
predigest U بزبان ساده وقابل فهم دراوردن برای استفاده اماده کردن
foundry proof U نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
cirvis U دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
septicidal U مربوط به کپسول میوه که ازطول خود شکفته شود
turnkey system U سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
authors U CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
micropro U یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
Daphne U گیاه دافنی [که از برگ های آن برای تهیه رنگ زرد استفاده می شود.]
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
sense probe U مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
voyage repairs U تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
Linotype U ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
burger U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burgers U تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
catchpenny U تهیه شده برای پول دراوردن تله پول
onion skin U پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
yield of lime U نسبت حجم اهک شکفته شده به حجم ان قبل از شکفتن
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bookings U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
booking U نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
laager U هلی کوپتر در حال اماده باش جلو هلی کوپتر اماده
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
alert force U نیروهای اماده باش نیروهای اماده
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
eagle flight U نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
prompts U اماده
in form U اماده
ablest U اماده
minded U اماده
equipped U اماده
prompt U اماده
susceptible U اماده
abler U اماده
provided U اماده
prompted U اماده
ready made U اماده
accoutrements U اماده
lief U اماده
in full fig U اماده
yare U اماده
ready U اماده
in store U اماده
readying U اماده
sets U اماده
supply U اماده
setting up U اماده
supplied U اماده
in the saddle U اماده
stock U اماده
stocked U اماده
supplying U اماده
yoi U اماده
handiest U اماده
handy U اماده
readied U اماده
readies U اماده
accoutred U اماده
fresh U اماده
fresh- U اماده
freshest U اماده
in gear U اماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com