Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
estonian
U
اهل جمهوری سابق استونی درشمال اروپا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Serbia
U
کشور سابق صربیا که امروزه جزء جمهوری یوگوسلاوی است
the common wealth of england
U
جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
european essembly
U
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
Estonia
U
استونی
acetonic
U
استونی
favorite son
U
نامزد ریاست جمهوری کاندیدای ریاست جمهوری
estonian
U
زبان استونی
acetone number
U
عدد استونی
acetone bodies
U
مواد استونی
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
lapponian
U
درشمال اسکاندیناوی
north-easterly
U
درشمال خاور
north easterly
U
درشمال خاور
orkney lslands
U
جزیره اورکنی درشمال اسکاتلند
Pineapple does not grow in the North.
U
درشمال آناناس عمل نمی آید
khowar
U
زبان رایج درشمال غربی پاکستان
republic
U
جمهوری
republics
U
جمهوری
states
U
جمهوری کشور
Ukraine
U
جمهوری اوکراین
Yugoslavia
U
جمهوری یوگسلاوی
state
U
جمهوری کشور
Estonia
U
جمهوری استونیا
stating
U
جمهوری کشور
Republican
U
جمهوری گروهی
Azerbaijan
U
جمهوری آذربایجان
stated
U
جمهوری کشور
state-
U
جمهوری کشور
Lithuania
U
جمهوری لیتوانی
respublica
U
کشور جمهوری
presidential government
U
حکومت جمهوری
proclamation of the republic
U
اعلان جمهوری
Macedonia
U
جمهوری مقدونیه
republicanize
U
جمهوری کردن
Slovakia
U
جمهوری اسلواکی
Slovenia
U
جمهوری اسلوونی
repulican
U
جمهوری خواه
respublica
U
جمهوری کشور
Republicans
U
جمهوری گروهی
Republicans
U
جمهوری خواه
Republican
U
جمهوری خواه
aforegoing
U
سابق
one-time
U
سابق
of old
U
سابق
quondam
U
سابق
whilom
U
در سابق
predecessor
U
سابق
predecessors
U
سابق
ci devant
U
سابق
antecedents
U
سابق
former
U
سابق
antecedent
U
سابق
common wealth
U
رفاه عمومی جمهوری
Panama
U
کشور جمهوری پاناما
Central African Republic
جمهوری آفریقای مرکزی
Dominican Republic
U
کشور جمهوری دمینیکان
united arab republic
U
جمهوری متحده عربی
given above
U
سابق الذکر
of yon
U
مال سابق
ex
U
سابق قدیمی
foregoing
U
سابق الذکر
ex-
U
سابق قدیمی
hitherto
U
سابق بر این
olden
U
پیشین سابق
former shampion
U
قهرمان سابق
before mentioned
U
سابق الذکر
unabated
<adj.>
U
به شدت سابق
by usage
U
یا معمول سابق
beforetime
U
سابق بر این
as before
<adv.>
U
مانند سابق
europa
U
اروپا
occident
U
اروپا
presidency
U
مقام یا دوره ریاست جمهوری
repulican
U
عضو حزب جمهوری خواه
lire
U
لیره سابق اتریش
liras
U
لیره سابق اتریش
bastille
U
زندان عمومی سابق در
ci devant
U
متعلق بدوره سابق
ex prime minister
U
رئیس الوزرای سابق
throwbacks
U
باز گشت به سابق
throwback
U
باز گشت به سابق
antecede
U
سابق یا اسبق بودن
lira
U
لیره سابق اتریش
European Union
[EU]
U
اتحادیه اروپا
Europe
U
قاره اروپا
he was ordered to europe
U
او مامور اروپا شد
european essembly
U
مجلس اروپا
Baku
U
شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان
e c s c (european coal & steel commissio
U
فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
as ... as ever
<adv.>
U
آنطور ... مثل همیشه
[سابق]
above
سابق الذکر مذکور در فوق
All of a sudden , he turned up in Europe .
U
یکدفعه سر از اروپا درآورد
I have visited Europe time and again.
بارها اروپا را دیده ام.
European Currency Unit
U
سبد ارزی اروپا
missel
U
یکجور باسترک در اروپا
Flemish Mannerism
U
انقلاب شمال اروپا
Common Market
U
جامعه اقتصادی اروپا
e r p
U
برنامه ترمیم اروپا
to e. carpets to the europe
U
فرش به اروپا فرستادن
the concert of europe
U
دول متوافق اروپا
european monetary fund
U
صندوق پولی اروپا
Nordic
U
وابسته به شمال اروپا
The presidensial election is the topic of the day.
U
انتخاب ریاست جمهوری موضوع روز است
Latvia
U
جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
latvian
U
اهل کشور جمهوری واقع برخلیج ریگا
more frequently than ever
<adv.>
U
نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
e c s c (european coal & steel commissio
U
جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
european academic research network
U
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
How long wI'll you stay in Europe ?
U
چند وقت اروپا می مانید ؟
The rise in prices in the European markets.
U
ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
sabot
U
کفش چوبی روستاییان اروپا
european community competition rules
U
مقررات رقابت در جامعه اروپا
EEC
U
مخفف جامعهی اقتصادی اروپا
u.f.a cup
U
جام اتحادیه باشگاههای اروپا
europian championship
U
وزنه برداری قهرمانی اروپا
organization for european economic coopr
U
سازمان همکاری اقتصادی اروپا
a ban from flying in the EU
U
قدغن پرواز در
[منطقه]
اتحادیه اروپا
tench
U
ماهی گول اب شیرین اروپا واسیا
hallstatt
U
وابسته به دوران قبل از عصراهن اروپا
golden shoe
U
بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
backsliding
U
کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
e r p
U
جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
Of this amount Europe's share is 20 percent.
U
از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
shad
U
شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
concert of europe
U
اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
reindeer
U
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
Expressionism
U
[جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
bengal cottage
U
[باغچه ای با دیوارهای کاهگلی در اواسط قرن نوزده اروپا]
gadwall
U
اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
disaffirm
U
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
Ditterling
U
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
bogota
U
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
Common Market
U
بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
e r p
U
اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
e f t a (european free trade association
U
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
baltic
U
دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
european cup winner cup
U
جام برندگان جام اروپا
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com