English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whipstitch U اهل بخیه مکث کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stitch U بخیه جراحی بخیه زدن
stitched U بخیه جراحی بخیه زدن
seams U بخیه
seam U بخیه
suture U بخیه
backing run U بخیه
stitch U بخیه
stitched U بخیه
darns U بخیه زدن
sew U بخیه کردن
to put a stitch U بخیه زدن
butt strap U بخیه جوشکاری
ligature U بخیه زنی
faggot U بخیه زینتی
stitched U بخیه زدن
darn U بخیه زدن
darned U بخیه زدن
slip stitch U بخیه نامریی
fagot U بخیه زینتی
to put a stitch U بخیه کردن
faggots U بخیه زینتی
stitch U بخیه زدن
to introduce a suture in U بخیه زدن
longitudinal seam U بخیه طولی
sewer U اگو بخیه زننده
sewers U اگو بخیه زننده
surgeon's knot U گره بخیه جراحی
cross stitch U بخیه دوزی بچپ وراست
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
accessory stitches U چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
catgut U روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
to unstitch something [sewing] U کوکی [بخیه ای] را باز کردن [دوختن پارچه] [فناوری بافندگی]
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
short U کوتاه
dwarfish U کوتاه
curtal U کوتاه
synoptic U کوتاه
bas relif U کوتاه
little U کوتاه
pygmies U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
pigmies U کوتاه
stunt U کوتاه
stunting U کوتاه
stunts U کوتاه
low U کوتاه
stocky U کوتاه
stockiest U کوتاه
pygmy U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
concise U کوتاه
shorter U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
shortest U کوتاه
succinct U کوتاه
puny U قد کوتاه
miniatures U کوتاه
miniature U کوتاه
stockier U کوتاه
dumpy U کوتاه
scut U دم کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
pigmy U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
down U کوتاه
of short duration U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
short <adj.> U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
aphorism U سخن کوتاه
aphorisms U سخن کوتاه
razee U کوتاه کردن
low U کوتاه دون
unabridged U کوتاه نشده
stags U کوتاه کردن
bas-reliefs U برجسته کوتاه
bas-relief U برجسته کوتاه
novelet U داستان کوتاه
mini-skirt U دامن کوتاه
mini-skirts U دامن کوتاه
bas relief U برجسته کوتاه
abbreviated U کوتاه شده
short period U دوره کوتاه
wool of short staple U پشم نخ کوتاه
curt U کوتاه ومختصر
pygmy U ادم کوتاه قد
novella U رمان کوتاه
pygmies U ادم کوتاه قد
one track U کوتاه فکر
short run U مدت کوتاه
pigmies U ادم کوتاه قد
piaffer U یورتمه کوتاه
poops U صدای کوتاه
poop U صدای کوتاه
playlet U نمایش کوتاه
shortening U کوتاه شدگی
short run U کوتاه مدت
short return U برگشت کوتاه
short precision U دقت کوتاه
whiffet U سوت یا پف کوتاه
short-list U فهرست کوتاه
formulates U کوتاه کردن
truncated U کوتاه کردن
truncates U کوتاه کردن
truncating U کوتاه کردن
truncate U کوتاه کردن
formulating U کوتاه کردن
curtail U کوتاه کردن
curtailed U کوتاه کردن
curtailing U کوتاه کردن
curtails U کوتاه کردن
clipping U کوتاه کردن
scurrying U مسابقه کوتاه
tutu U دامن کوتاه
short-lists U فهرست کوتاه
short-listing U فهرست کوتاه
short-listed U فهرست کوتاه
lie down U استراحت کوتاه
lie-down U استراحت کوتاه
stag U کوتاه کردن
scurry U مسابقه کوتاه
scurries U مسابقه کوتاه
scurried U مسابقه کوتاه
short brittle U شکننده- کوتاه
short blast U سوت کوتاه
short blast U بوق کوتاه
short circuit U اتصال کوتاه
short drop U دراپ کوتاه
scutter U دو باگامهای کوتاه
short burst U رگبار کوتاه
narrow minded U کوتاه نظر
by pass U اتصال کوتاه
idyl U قصیده کوتاه
idyl U چکامه کوتاه
chip shot U ضربه کوتاه
chitchat U صحبت کوتاه
chiton U قبای کوتاه
coatee U دامن کوتاه
short time U کوتاه مدت
short test bar U میله کوتاه
bunny hop U پرش کوتاه
britches U شلوار کوتاه
knurly U کوتاه قد کوتوله
to fall short U کوتاه امدن
jog trot U یورتمه کوتاه
basso relief U برجسته کوتاه
intrim U کوتاه مدت
brachydactyly U کوتاه انگشتی
breeks U شلوار کوتاه
to cut short U کوتاه کردن
conte U داستان کوتاه
hide bound U کوتاه فکر
hare sighted U کوتاه بین
detruncation U کوتاه شدگی
draw in U کوتاه شدن
steep taper U مخروط کوتاه
easy term U کوتاه مدت
fubsy U کوتاه وکلفت
spontoon U نیزه کوتاه
epigrammatical U کوتاه ونیشدار
escopet U قرابینه کوتاه
detruncate U کوتاه کردن
stichomythia U مکالمات کوتاه
shortwave U موج کوتاه
correption U کوتاه کردن
half timber U الوار کوتاه
half pint U کوتاه تر از مقدارمتوسط
strop U طناب کوتاه
shortening in U کوتاه کردن
cutty sark U دامن کوتاه
gnomical U کوتاه لب نویس
cut off U کوتاه کردن
escopette U قرابینه کوتاه
idyll U چکامه کوتاه
short haul U خط سیر کوتاه
short-haul U خط سیر کوتاه
short-circuit U اتصال کوتاه
short-circuits U اتصال کوتاه
shuffle U گام کوتاه
shuffled U گام کوتاه
short shunt U شنت کوتاه
short service line U خط سرویس کوتاه
morello U گیلاس دم کوتاه
idyll U قصیده کوتاه
idylls U چکامه کوتاه
idylls U قصیده کوتاه
vamp U جوراب کوتاه
undersize U اندازه کوتاه
tunicle U لباس کوتاه
short wave U موج کوتاه
short-wave U موج کوتاه
shuffles U گام کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com