English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
domestication U اهلی سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tames U اهلی
taming U اهلی
natives U اهلی
domestic U اهلی
tamest U اهلی
tamer U اهلی
tamed U اهلی
native U اهلی
tame U اهلی
domesticated U اهلی
domestic animals U حیوانات اهلی
fox terrier U نوعی سگ اهلی
live stock U چارپایان اهلی
semidomesticated U نیمه اهلی
livestock U چارپایان اهلی
domesticated U اهلی شده
naturalized U اهلی شده
domesticity U حالت اهلی
tamely U بطور اهلی
Aborigine اهلی قدیم
domesticates U اهلی کردن
domesticating U اهلی کردن
domesticate U اهلی کردن
pet U حیوان اهلی منزل
animal husband U پرورش جانوران اهلی
pets U حیوان اهلی منزل
farmed U پرورشگاه حیوانات اهلی
farms U پرورشگاه حیوانات اهلی
farm U پرورشگاه حیوانات اهلی
domestically U بطور خانوادگی و اهلی
petted U حیوان اهلی منزل
privilegium U حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
manx cat U گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
thremmatology U علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
water buffalo U گاو میش اهلی شده اسیایی
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnician U کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
rabbitry U محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
local anasthesia U سر سازی
compaction U تو پر سازی
bridge building U پل سازی
bridgework U پل سازی
stylization U مد سازی
pavement U کف سازی
truncation U بی سر سازی
pavements U کف سازی
individualizes U تک سازی
padding U له سازی
individualize U تک سازی
retortion U خم سازی
individualising U تک سازی
idolization U بت سازی
flooring U کف سازی
retortion U کج سازی
individualizing U تک سازی
individualises U تک سازی
individualization U تک سازی
deflexion U خم سازی
repk lection U پر سازی
flection U خم سازی
individualised U تک سازی
individualized U تک سازی
individuation U تک سازی
road construction U جاده سازی
atomization U ریز سازی
bellfounding U زنگ سازی
balladry U تصنیف سازی
beadwork U تسبیح سازی
unification U یکی سازی
acidification U اسید سازی
bedevilment U شیطان سازی
belittlement U کم ارزش سازی
decentralization U نامتمرکز سازی
road building U جاده سازی
anabiosis U زنده سازی
asphalt paving U جاده سازی
storage U ذخیره سازی
activation U فعال سازی
aromatization U عطر سازی
manifestations U اشکار سازی
manifestation U اشکار سازی
activation barrier U سد فعال سازی
suppression U موقوف سازی
afforestment U جنگل سازی
anonymization U گمنام سازی
aromatization U معطر سازی
ordering U مرتب سازی
arrefication U رقیق سازی
the d. U فن شبیه سازی
arrefication U لطیف سازی
emulation U نمونه سازی
denaturation U مصنوعی سازی
defeasance U باطل سازی
deep foundation U پی سازی در عمق
decryption U اشکار سازی
deconditioning U ناشرطی سازی
debilitation U ناتوان سازی
deallocation U ازاد سازی
deactivation U بی اثر سازی
de escalation U محدود سازی
de energize U بی برق سازی
dazzlement U خیره سازی
dactyliography U نگین سازی
crystallization U بلور سازی
denudation U برهنه سازی
deprival U بی بهره سازی
derichment U رقیق سازی
elution U پاکیزه سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
dwelling construction U خانه سازی
duplexing U مضاعف سازی
divestment U بی بهره سازی
divestiture U برهنه سازی
divestiture U بی بهره سازی
discolourment U بدرنگ سازی
dilution U رقیق سازی
die shop U حدیده سازی
die making U حدیده سازی
detersion U پاک سازی
countersink U خزینه سازی
cooperage U پیت سازی
cooperage U چلیک سازی
carcassing U اسکلت سازی
carbonize U کربن سازی
capitalization U سرمایه سازی
capital building U سرمایه سازی
canalization U کانال سازی
canalization U ابراه سازی
canalization U مجرا سازی
calico printing U چیت سازی
calcination U اهک سازی
cabinetwork U مبل سازی
curriery U چرم سازی
cabinetwork U قفسه سازی
brick works U اجر سازی
carnification U گوشت سازی
cartwright's shop U دوچرخه سازی
cavitation U حفره سازی
coordination U هماهنگ سازی
confectionary U شیرینی سازی
conceptualization U مفهوم سازی
computer simulation U شبیه سازی
compactions U فشرده سازی
compaction U فشرده سازی
coking time U زمان کک سازی
coking period U زمان کک سازی
coking chamber U اطاقک کک سازی
christianization U عیسوی سازی
channelization U تنگه سازی
channelization U مجرا سازی
channelization U ترعه سازی
ceiling construction U سقف سازی
bonification U به سازی محیط
urbanization U شهری سازی
shipbuilding U کشتی سازی
illuminations U روشن سازی
illumination U روشن سازی
metabolic U سوخت و سازی
secretion U پنهان سازی
synchronizing U همزمان سازی
integration U مجتمع سازی
cooling U خنک سازی
doping U ناخالص سازی
overturn U واژگون سازی
overturned U واژگون سازی
overturns U واژگون سازی
regionalism U منطقه سازی
flooding U غرقه سازی
intriguing U زمینه سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com