Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heavy footed
U
اهسته وسنگین درحرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
astir
U
درحرکت
under way
U
درحرکت
slackest
U
توقف درحرکت
slacks
U
توقف درحرکت
slack
U
توقف درحرکت
ambulate
U
حرکت کردن درحرکت بودن
hydraulic
U
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
stewed
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
thumped
U
با چیز پهن وسنگین
brogan
U
کفش خشن وسنگین
curtle ax
U
شمشیر کوتاه وسنگین
thumps
U
با چیز پهن وسنگین
curtal ax
U
شمشیر کوتاه وسنگین
thump
U
با چیز پهن وسنگین
thumping
U
با چیز پهن وسنگین
coriolis acceleration
U
شتاب یک ذره که دریک دستگاه مختصات شتابدار درحرکت است
tapped
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
lob
U
گوشت الو ادم خپله وسنگین
lobs
U
گوشت الو ادم خپله وسنگین
lobbing
U
گوشت الو ادم خپله وسنگین
lobbed
U
گوشت الو ادم خپله وسنگین
guns
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun
U
تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
To weight up the pros and cons of something .
U
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
languidly
U
اهسته
limper
U
اهسته رو
silently
U
اهسته
slowly
U
اهسته
below ones breath
U
اهسته
low low
U
اهسته اهسته
quietly
U
اهسته
lentamente
U
اهسته
largo a
U
اهسته
low
U
اهسته
gradual
U
اهسته
lento a
U
اهسته
lightly
U
اهسته
at a slow pace
U
اهسته
cattish
U
اهسته رو
fabian
U
اهسته رو
slowed
U
اهسته
ritardando
U
اهسته تر
slower
U
اهسته
tardo
U
اهسته
catlike
U
اهسته رو
slowest
U
اهسته
plodder
U
اهسته رو
slowing
U
اهسته
slow
U
اهسته
slow down
U
اهسته
slows
U
اهسته
indistinct
U
اهسته
slow footed
U
اهسته
to burn down ar low
U
اهسته ترسوختن
andante
U
نسبتا اهسته
mealy-mouthed
U
اهسته حرف زن
mealy mouthed
U
اهسته حرف زن
susurration
U
سخن اهسته
lagging
U
اهسته کند
simmered
U
اهسته جوشیدن
simmer
U
اهسته جوشیدن
sluggish
U
بطی اهسته رو
slow paced
U
اهسته گام
soften
U
اهسته ترکردن
softened
U
اهسته ترکردن
softens
U
اهسته ترکردن
slow paced
U
اهسته خرام
simmering
U
اهسته جوشیدن
to burn down or low
U
اهسته ترسوختن
jiggle
U
تکان اهسته
jiggled
U
تکان اهسته
jiggles
U
تکان اهسته
to wear away
U
اهسته راندن
jiggling
U
تکان اهسته
trickle charge
U
پر کردن اهسته
tipping
U
ضربت اهسته
tip
U
ضربت اهسته
jog
U
اهسته دویدن
slackens
U
اهسته کردن
to slack up
U
کم کم اهسته کردن
low
U
پایین اهسته
jogs
U
اهسته دویدن
jogging
U
اهسته دویدن
jogged
U
اهسته دویدن
slacken
U
اهسته کردن
slackened
U
اهسته کردن
slackening
U
اهسته کردن
piaffer
U
یورتمه اهسته
percuss
U
اهسته زدن به
crawl
U
اهسته خزیدن
goose-steps
U
قدم اهسته
goose-stepping
U
قدم اهسته
goose-stepped
U
قدم اهسته
goose-step
U
قدم اهسته
dogtrot
U
یورتمه اهسته
goose step
U
قدم اهسته
jog trot
U
کاریکنواخت و اهسته
largo
U
اهسته و مفصل
rallenttando
U
بتدریج اهسته تر
pianissimo
U
بسیار اهسته
lockstep
U
قدم اهسته
tapping
U
اهسته زدن
tapped
U
اهسته زدن
tap
U
اهسته زدن
crawls
U
اهسته خزیدن
slid
U
اهسته رفتن
slow ahead
U
اهسته به جلو
dab
U
اهسته زدن
dabbed
U
اهسته زدن
dabs
U
اهسته زدن
dink
U
ضربه اهسته
dead slow
U
خیلی اهسته
crawled
U
اهسته خزیدن
languid
U
بی حال اهسته
simmers
U
اهسته جوشیدن
trudging
U
قدم اهسته
trudges
U
قدم اهسته
trudged
U
قدم اهسته
slow and steady
U
اهسته وپیوسته
trudge
U
قدم اهسته
fox trot
U
یورتمه اهسته اسب
ooze
U
اهسته جریان یافتن
whispery
U
اهسته صحبت کننده
slow burning conductor
U
سیم اهسته سوز
feather
U
اهسته زدن گوی
drifts
U
مقصود جریان اهسته
drifting
U
مقصود جریان اهسته
drifted
U
مقصود جریان اهسته
slow motion picture
U
تصویر با حرکت اهسته
to speak under one's breath
U
اهسته سخن گفتن
indistinct noise
U
صدای اهسته و نامعلوم
elutriate
U
اهسته خالی کردن
to tread light
U
اهسته لگد زدن
creepers
U
گوی غلطان و اهسته
creeper
U
گوی غلطان و اهسته
steady on
U
اهسته به سمت هدف
ruffles
U
صدای طبل اهسته
doggo
U
اهسته ناپدید شونده
ruffle
U
صدای طبل اهسته
drift
U
مقصود جریان اهسته
coddled
U
اهسته جوشاندن یا پختن
tap
U
ضربت اهسته شیر
slows
U
اهسته کردن یاشدن
slowing
U
اهسته کردن یاشدن
slowest
U
اهسته کردن یاشدن
slower
U
اهسته کردن یاشدن
tapping
U
ضربت اهسته شیر
oozing
U
اهسته جریان یافتن
decelerate
U
کندکردن اهسته کردن
tapped
U
ضربت اهسته شیر
decant
U
اهسته خالی کردن
decanted
U
اهسته خالی کردن
coddles
U
اهسته جوشاندن یا پختن
coddling
U
اهسته جوشاندن یا پختن
gentle
U
اهسته ملایم کردن
coddle
U
اهسته جوشاندن یا پختن
gentler
U
اهسته ملایم کردن
gentlest
U
اهسته ملایم کردن
decants
U
اهسته خالی کردن
decanting
U
اهسته خالی کردن
decelerated
U
کندکردن اهسته کردن
decelerates
U
کندکردن اهسته کردن
decelerating
U
کندکردن اهسته کردن
oozed
U
اهسته جریان یافتن
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
jiggling
U
اهسته تکان دادن
jiggles
U
اهسته تکان دادن
jiggled
U
اهسته تکان دادن
jiggle
U
اهسته تکان دادن
oozes
U
اهسته جریان یافتن
ruffling
U
صدای طبل اهسته
clammy
U
سرد ومرطوب اهسته رو
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
slow
U
اهسته کردن یاشدن
slowed
U
اهسته کردن یاشدن
jogger
U
دونده با گامهای اهسته ومنظم
flick
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
pat
U
دست زدن اهسته قالب
joggers
U
دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudged
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
flicked
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
blooper
U
پرتاب اهسته توپ به توپزن
pats
U
دست زدن اهسته قالب
patted
U
دست زدن اهسته قالب
patting
U
دست زدن اهسته قالب
to pat upon something
U
اهسته دست بر چیزی زدن
fudging
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
spiller
U
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
retards
U
عقب انداختن اهسته کردن
coo
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
logged
U
اهسته وکند شده در حرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com