Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mainspring
U
انگیزه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
motive
U
انگیزه
motivation
U
انگیزه
inducements
U
انگیزه
inducement
U
انگیزه
impelent
U
انگیزه
incitation
U
انگیزه
impetus
U
انگیزه
motives
U
انگیزه
incentives
U
انگیزه
conatus
U
انگیزه
stimulant
U
انگیزه
incitement
U
انگیزه
mover
U
انگیزه
stimulants
U
انگیزه
incentive
U
انگیزه
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
lack of incentive
U
فقدان انگیزه
transaction motive
U
انگیزه مبادلاتی
transaction motive
U
انگیزه معاملاتی
propellant
U
انگیزه محرک
tax incentive
U
انگیزه مالیاتی
achievement motive
U
انگیزه پیشرفت
social motive
U
انگیزه اجتماعی
economic motivation
U
انگیزه اقتصادی
impulsion
U
انگیزه انی
impulsions
U
انگیزه انی
lack of incentive
U
نبود انگیزه
saving motive
U
انگیزه پس انداز
propellants
U
انگیزه محرک
safety motive
U
انگیزه ایمنی
profit motive
U
انگیزه سود
goad
U
مهمیز انگیزه
mastery motive
U
انگیزه تسلط
imaginary stimulus
U
انگیزه موهومی
export incentive
U
انگیزه صادرات
impulses
U
انگیزه دادن به
cause
U
انگیزه هدف
impulse
U
انگیزه دادن به
causes
U
انگیزه هدف
causing
U
انگیزه هدف
phenomotive
U
انگیزه پدیداری
goaded
U
مهمیز انگیزه
goading
U
مهمیز انگیزه
goads
U
مهمیز انگیزه
wage incentive
U
انگیزه مزد
motive
U
انگیزه غرض
work incentive
U
انگیزه کار
affiliation motive
U
انگیزه پیوندجویی
precautionary motive
U
انگیزه احتیاطی
propellent
U
انگیزه محرک
motivation
U
انگیزه انگیختگی
demotivated
U
بی انگیزه شده
motives
U
انگیزه غرض
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
inviolacy motive
U
انگیزه ایراد گریزی
abundancy motive
U
انگیزه فزون خواهی
stimulants
U
مشروب الکلی انگیزه
stimuli
U
انگیزه وسیله تحریک
stimulant
U
مشروب الکلی انگیزه
aetiology
U
انگیزه شناسی تعلیل
stimulus
U
انگیزه وسیله تحریک
speculative motive
U
انگیزه سفته بازی
interesde motive
U
انگیزه غرض الود
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
impulses
U
انگیزه ناگهانی تکان دادن
impulse
U
انگیزه ناگهانی تکان دادن
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
motivating
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivated
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivate
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivates
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
psych out
<idiom>
U
پیی بردن به انگیزه واقعی (شخص)
pep talk
<idiom>
U
صحبتی که باعث ایجاد انگیزه درفرد شود
speculative demand for money
U
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
impulsive
U
کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
to boondoggle
[American English]
U
پول و وقت تلف کردن
[برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی]
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
quantity equation
U
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
rug names
U
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
master
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
main stem
U
خط اصلی
head
U
اصلی
main door
U
در اصلی
inherent
U
اصلی
essentials
U
اصلی
primordial
U
اصلی
primarily
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
organic
U
اصلی
native code
U
کد اصلی
primary
U
اصلی
germinal
U
اصلی
arch
U
اصلی
arch-
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
first-hand
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
seminal
U
اصلی
main line
U
خط اصلی
main lines
U
خط اصلی
principle
U
اصلی
arches
U
اصلی
parent
U
اصلی
initialed
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
initialing
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
initialling
U
اصلی
initials
U
اصلی
primitive
U
اصلی
line link
U
خط اصلی
main attack
U
تک اصلی
main
U
خط اصلی
initial
U
اصلی
trunks
U
خط اصلی
principal
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
principals
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
immanent
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
ingrown
U
اصلی
initialled
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
masters
U
اصلی
elemental
U
اصلی
mastered
U
اصلی
normative
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
texts
U
اصلی
text
U
اصلی
primal
U
اصلی
functional
U
اصلی
elementary
U
اصلی
essential
U
اصلی
proto
U
اصلی
mainlining
U
خط اصلی
mainlines
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
majoring
U
اصلی
rudimental
U
اصلی
cardinal
U
اصلی
mainlined
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
mainline
U
اصلی
mainline
U
خط اصلی
mainlining
U
اصلی
basic
U
اصلی
major
U
اصلی
cardinals
U
اصلی
genuine
U
اصلی
prime
U
اصلی
primed
U
اصلی
primes
U
اصلی
radicals
U
اصلی
majored
U
اصلی
radical
U
اصلی
originals
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com