Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
English is not a hard language .
U
انگلیسی زبان سختی نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anglicism
U
اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
British
U
زبان انگلیسی
english speaking
U
انگلیسی زبان
old english
U
زبان انگلیسی قدیم
The English - speaking world.
U
دنیای انگلیسی زبان
The English speaking-countries.
U
کشورهای انگلیسی زبان
english speaking people
U
مردم یا ملل انگلیسی زبان
british english
U
زبان انگلیسی رایج درانگلستان
how can I learn English
U
چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
p
U
شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
american english
U
زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود
to tutor somebody in English
U
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
Pidgin English
<idiom>
U
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
qwerty
U
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
The tongue is not steel , yet it cuts.
<proverb>
U
زبان اگر چه فولاد نیست اما برنده است .
IF statement
U
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
tempered
U
درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
temper
U
درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
tempers
U
درجه سختی طبیعی حالت سختی بازپخت
anglicization
U
انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
he does not know french
U
او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
lime juicer
U
ملوان انگلیسی انگلیسی
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
anglicising
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises
U
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
translators
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator
U
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
U
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
U
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
U
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
U
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
targets
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
U
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
U
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language
U
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
He is speechless (inarticulate).
U
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
U
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal
U
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
U
ادم چرب زبان شیرین زبان
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
interpret
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib
U
چرب زبان زبان دار
Arabic
U
زبان تازی زبان عربی
languages
U
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
U
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
U
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
odburacy
U
سختی
intension
U
سختی
intolerableness
U
سختی
hardships
U
سختی
intensity
U
سختی
tenacity
U
سختی
hardness
U
سختی
seriously
U
به سختی
heavily
U
به سختی
intractability
U
سختی
toughness
U
سختی
implacability
U
سختی
inexorability
U
سختی
hardness of water
U
سختی اب
impenetrableness
U
سختی
long suffering
U
سختی کش
grievousness
U
سختی
hard lines
U
سختی
hardily
U
به سختی
hardiness
U
سختی
rigors
U
سختی
rigour
U
سختی
rigours
U
سختی
inclemency
U
سختی
privations
U
سختی
privation
U
سختی
rigidity
U
سختی
hardship
U
سختی
inflexibility
U
سختی
intenseness
U
سختی
difficulty
U
سختی
inexpiableness
U
سختی
induration
U
سختی
difficulties
U
سختی
severity
U
سختی
violence
U
سختی
flintiness
U
سختی
austerity
U
سختی
astingency
U
سختی
adamancy
U
سختی
adamancy
U
سر سختی
aggravation
U
سختی
arduousness
U
سختی
duress
U
سختی
rigorousness
U
سختی
rigorism
U
سختی
rigor
U
سختی
soreness
U
سختی
steeliness
U
سختی
terribleness
U
سختی
buckram
U
سختی
oppressiveness
U
سختی
strictness
U
سختی
sternness
U
سختی
roughing
U
سختی
stiffness
U
سختی
English
U
انگلیسی
johnny
U
انگلیسی
limey
U
انگلیسی
Britisher
U
انگلیسی
limeys
U
انگلیسی
British
U
انگلیسی
Englishwoman
U
انگلیسی
Englishwomen
U
انگلیسی
Englishmen
U
انگلیسی
knuckle bow
U
انگلیسی
knuckle guard
U
انگلیسی
english woman
U
زن انگلیسی
Englishman
U
انگلیسی
Britons
U
انگلیسی
Briton
U
انگلیسی
Britishers
U
انگلیسی
hardenability
U
قابلیت سختی
depth of hardening zone
U
عمق سختی
softened
U
سختی را گرفتن
strain hardness
U
سختی درجه
hardness test
U
ازمایش سختی
granite
U
سختی استحکام
strain hardness
U
سختی کشی
tenacity coefficient
U
ضریب سختی
narrow circumstances
U
تنگی سختی
I hardly ate
U
من تو را سختی خوردم
gameness
U
جان سختی
soften
U
سختی را گرفتن
eburnation
U
عاجی سختی
softens
U
سختی را گرفتن
permanent hardness of water
U
سختی دایم اب
impact hardness
U
سختی برخورد
hardly any
U
به سختی هیچ
[هر]
depth of case
U
عمق سختی
temporary hardness
U
سختی موقت
graveness
U
عبوسی سختی
softener
U
کاهنده سختی اب
acataposis
U
سختی بلع
stubbornly
U
از روی سر سختی
resistance
U
سختی مخالفت
durometer
U
سختی سنج
life of privation
U
زندگی در سختی
irreconcilability
U
سختی در عقیده
thermosetting
U
سختی پذیر
irreconcilableness
U
سختی در عقیده
to suffer hardship
U
سختی کشیدن
duration
U
سختی بقاء
imperviousness
U
سختی بی اعتنائی
water hardness
U
درجه سختی آب
addle
U
سختی گرفتاری
sclerometer
U
سختی سنج
solidity
U
استواری سختی
rebound hardness
U
سختی جهشی
permanent hardness
U
سختی دائمی
painfulness
U
زحمت سختی
asperity
U
سختی ترشی
stubbornness
U
سر سختی لجاجت
refractorily
U
باسر سختی
middle english
U
انگلیسی تا 0051میلادی
ale
U
ابجو انگلیسی
king's english
U
انگلیسی اصیل
redcoat
U
سرباز انگلیسی
cleat
U
عایق انگلیسی
cleat knob
U
دگمه انگلیسی
association croquet
U
کروکه انگلیسی
johnny
U
مرد انگلیسی
in plain english
U
به انگلیسی ساده
jardin anglais
U
باغ انگلیسی
HMS
U
کشتی انگلیسی
anglicization
U
انگلیسی مابی
anglophile
U
انگلیسی دوست
lime juicer
U
کشتی انگلیسی
In simple (plain) English.
U
به انگلیسی ساده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com