Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
denier
U
انکار کننده
gainsayer
U
انکار کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
self abnegating
U
انکار کننده نفس خود
Other Matches
disavow
U
انکار
retractaion
U
انکار
denials
U
انکار
abjuration
U
انکار
denial
U
انکار
abnegation
U
انکار رد
disavowed
U
انکار
disavowing
U
انکار
disavows
U
انکار
gainsaying
U
انکار
gainsay
U
انکار
gainsaid
U
انکار
recantation
U
انکار
gainsays
U
انکار
negation
U
انکار
contradiction
U
انکار
contradictions
U
انکار
disproval
U
انکار
disclamation
U
انکار
disaffirmation
U
انکار
repudiation
U
انکار
denegation
U
انکار
disavowal
U
انکار
renege
U
انکار کردن
self-denial
U
انکار خویشتن
reneged
U
انکار کردن
disaffirm
U
انکار کردن
reneges
U
انکار کردن
self-denial
U
انکار نفس
reneging
U
انکار کردن
retractable
U
انکار پذیر
forswore
U
انکار کرد
gainsay
U
انکار کردن
gainsaying
U
انکار کردن
gainsaid
U
انکار کردن
denying
U
انکار کردن
deny
U
انکار کردن
palinode
U
صنعت انکار
renounce
انکار کردن
renounced
U
انکار کردن
renounces
U
انکار کردن
renouncing
U
انکار کردن
irrefutability
U
انکار ناپذیری
undeniably
U
انکار ناپذیر
forswear
U
انکار کردن
denies
U
انکار کردن
denied
U
انکار کردن
undeniable
U
انکار ناپذیر
unchallenged
U
انکار ناپذیر
back-pedal
U
انکار کردن
back-pedalled
U
انکار کردن
back-pedalling
U
انکار کردن
back-pedals
U
انکار کردن
forswears
U
انکار کردن
forswearing
U
انکار کردن
deniable
U
قابل انکار
gainsays
U
انکار کردن
disclaiming
U
انکار کردن
repudiate
U
انکار کردن
self denial
U
انکار نفس
repudiating
U
انکار کردن
self abnegation
U
انکار نفس
disclaims
U
انکار کردن
abnegate
U
انکار کردن
disclaimed
U
انکار کردن
disclaim
U
انکار کردن
self renunciation
U
انکار نفس
repudiates
U
انکار کردن
irrefutable
U
انکار ناپذیر
recanted
U
انکار کردن
recanting
U
انکار کردن
recants
U
انکار کردن
recant
U
انکار کردن
forswears
U
باسوگند انکار کردن
he has a good mind
U
که انکار را انجام دهد
negation of statement
U
انکار یا تکذیب گفتهای
atheistic
U
وابسته به انکار خدا
negatory
U
مبنی بر نفی یا انکار
forswearing
U
باسوگند انکار کردن
peremptory
U
غیر قابل انکار
renunciative
U
ناشی از انکار نفس
forswear
U
باسوگند انکار کردن
renunciatory
U
ناشی از انکار نفس
deny
U
انکار یا حاشا کردن
atheism
U
انکار وجود خدا
negative
U
رد یا تکذیب یا انکار کردن
denying
U
انکار یا حاشا کردن
negatives
U
رد یا تکذیب یا انکار کردن
denies
U
انکار یا حاشا کردن
denied
U
انکار یا حاشا کردن
rebuttable presumption
U
فرض قانونی قابل انکار
disparage
U
انکار فضیلت چیزی راکردن
owning to his i. to do that
U
نظر به عجزاواز کردن انکار
the odds are that he will doit
U
احتمال دارد که انکار را بکند
irrefragable
U
غیر قابل انکار و تکذیب
estoppel
U
عدم امکان انکار پس از اقرار
how nicely he did it
U
چقدرخوب انکار را انجام داد
disparaged
U
انکار فضیلت چیزی راکردن
to make
[deny]
an allegation
U
تهمتی زدن
[ را انکار کردن]
disparages
U
انکار فضیلت چیزی راکردن
disclaim all liability
U
کلیه بدهیها را انکار کردن
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
conclusive or irrebuttable presumption
U
فرض قانونی غیر قابل انکار
issue of fact
U
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
there is no p of doing it
U
کردن انکارهیچ امکان ندارد هیچ نمیتوان انکار راکرد
estopel
U
عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار
estoppel
U
اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
forsaking
U
رها کردن انکار کردن
forsake
U
رها کردن انکار کردن
forsakes
U
رها کردن انکار کردن
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com