Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
several
U
انفرادی مربوط به خود چند تن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
trigraph
U
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
Other Matches
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
singularity
U
انفرادی
individual
U
انفرادی
individuals
U
انفرادی
single
U
انفرادی
single life
U
انفرادی
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
individual tests
U
ازمونهای انفرادی
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
individualism
U
حالت انفرادی
solitary confinement
U
زندان انفرادی
spades
U
بیل انفرادی
close confinement
U
حبس انفرادی
close confinement
U
زندان انفرادی
singles
U
مسابقه انفرادی
spade
U
بیل انفرادی
solitany confinment
U
حبس انفرادی
cell
U
زندان انفرادی
slit trench
U
سنگر انفرادی
single tax
U
مالیات انفرادی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
sporadically
U
پراکنده انفرادی
several covenants
U
تعهدات انفرادی
bullword
U
کمربندحفافتی انفرادی
sporadic
U
پراکنده انفرادی
cells
U
زندان انفرادی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
plays
U
شرکت درمسابقه انفرادی
solo
U
تک خوانی بطور انفرادی
solos
U
تک خوانی بطور انفرادی
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
individual reserves
U
وسایل ذخیره انفرادی
monocracy
U
حکومت مستقل یا انفرادی
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
playing
U
شرکت درمسابقه انفرادی
played
U
شرکت درمسابقه انفرادی
play
U
شرکت درمسابقه انفرادی
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
under arms
U
مجهز باسلحه سبک و انفرادی
excess listing
U
لیست وسایل انفرادی مازاد
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
picket
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
pickets
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
individual reserves
U
وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
golf
U
بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
picketed
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
foursome
U
مسابقه انفرادی بین چهار نفر در گلف
administrative segregation
U
زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
autecology
U
مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
foursomes
U
مسابقه انفرادی بین چهار نفر در گلف
pursuits
U
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuit
U
مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
Grands Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
army classification battery test
U
ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
fives
U
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
individuate
U
فرد کردن انفرادی کردن
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pertinenet
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
curatorial
U
مربوط به
pertaining
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
pertinent
U
مربوط
caprine
U
مربوط به بز
related
U
مربوط
relevant
U
مربوط
condequent
U
مربوط
correspondent
U
مربوط به
proper
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
apposite
U
مربوط
affined
U
مربوط
germane
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
for
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
eight bit system
U
مربوط به یک
correspondents
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
vespertinal
U
مربوط به شب
woodsy
U
مربوط به جنگل
churchly
U
مربوط به کلیسا
chromic
U
مربوط به کرومیوم
speculative
U
مربوط به اندیشه
chromatic
U
مربوط به رنگها
technological
U
مربوط به فناوری
technologically
U
مربوط به فناوری
sartorial
U
مربوط به خیاطی
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
collegial
U
مربوط به دانشکده
anal
U
مربوط به مقعد
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
computational
U
مربوط به یک محاسبه
left wing
U
مربوط به جناح چپ
left-wing
U
مربوط به جناح چپ
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
yester
U
مربوط به دیروز
cerebellar
U
مربوط به مخچه
geriatric
U
مربوط به پیری
congressional
U
مربوط به کنگره
thematic
U
مربوط بموضوع
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
nuclear
U
مربوط به اتمی
my
U
مربوط بمن
feminine
U
مربوط به جنس زن
c
U
مربوط به کامپیوتر
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
caloric
U
مربوط به کالری
capitular
U
مربوط بفصل
nutritional
U
مربوط بهتغذیه
centenarians
U
مربوط به قرن
centenarian
U
مربوط به قرن
zibelline
U
مربوط به سمور
bear
U
مربوط بودن
existential
U
مربوط به هستی
communist
U
مربوط به کمونیسم
operatic
U
مربوط به اپرا
vindicative
U
مربوط به توجیه
climatic
U
مربوط به اب وهوا
connect
U
مربوط کردن
villatic
U
مربوط به دهکده
futuristic
U
مربوط به اینده
vehicular
U
مربوط به خودرو
expiratory
U
مربوط به زفیر
faunae
U
مربوط به جانوران
filiate
U
مربوط ساختن
fistulous
U
مربوط به ناسور
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
garlicky
U
مربوط به سیر
genethliac
U
مربوط به طالع
communists
U
مربوط به کمونیسم
parental
U
مربوط به والدین
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
bears
U
مربوط بودن
budgetary
U
مربوط به بودجه
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
affiliating
U
مربوط ساختن
affiliates
U
مربوط ساختن
weaponary
U
مربوط به اسلحه
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
dictoral
U
مربوط به دکتری
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
mammary
U
مربوط به پستان
prospective
U
مربوط به اینده
glossal
U
مربوط به زبان
outbound
U
مربوط به خارج
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
ovarian
U
مربوط به تخمدان
baronial
U
مربوط به بارون
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
Americans
U
مربوط بامریکا
American
U
مربوط بامریکا
mechanical
U
مربوط به ماشین ها
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
aguish
U
مربوط به تب و لرز
textual
U
مربوط به متن یا نص
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
amazonian
U
مربوط به امازونها
ameba
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
commercial
U
مربوط به تجارت
nasal
U
مربوط به بینی
sales
U
مربوط به فروش
dependent
U
مربوط محتاج
concerns
U
مربوط بودن به
concern
U
مربوط بودن به
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com