Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
microphonics
U
انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
stereophonic
U
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereos
U
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
stereo
U
صدای ضبط شده در دو کانال از دو میکروفن مجزا که از یک جفت گوشی یا بلندگو پخش شود
machinery
U
ماشین الات
machinary
U
ماشین الات
enginery
U
ماشین الات
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
scrap
U
ماشین الات اوراق
scrapped
U
ماشین الات اوراق
mechanician
U
مکانیک ماشین الات
scrapping
U
ماشین الات اوراق
carpenter's machines
U
ماشین الات درودگری
scraps
U
ماشین الات اوراق
mechanics
U
علم ماشین الات
plant
U
ماشین الات کارخانه
heavy goods
U
ماشین الات سنگین
building machinery
U
ماشین الات ساختمانی
heavy machinery
U
ماشین الات سنگین
light machinery
U
ماشین الات سبک
plants
U
ماشین الات کارخانه
machinery designer
U
طراح ماشین الات
operator of light machinery
U
اپراتور ماشین الات سبک
operator of heavy machinery
U
اپراتور ماشین الات سنگین
economic life
U
مدت بهره برداری از ماشین الات
automation
U
خودکار شدن ماشین الات اتوماسیون
grader
U
یکی از ماشین الات راه سازی
fixed assets
U
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
acm
U
Computing Asssociationfor انجمن ماشین الات کامپیوتری achinery
pilot model
U
مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
crate
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates
U
صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
cybernation
U
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
echo
U
انعکاس صدا انعکاس موج
echoes
U
انعکاس صدا انعکاس موج
echoing
U
انعکاس صدا انعکاس موج
echoed
U
انعکاس صدا انعکاس موج
chugging
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chug
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugs
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugged
U
صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
mechanic
U
مکانیک مکانیک ماشین الات
glasswork
U
شیشه الات بلور الات
operating slide
U
دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
reflectorize
U
ایجاد انعکاس کردن
reflecterize
U
ایجاد انعکاس کردن
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
illumination by reflection
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
tuning pipe
U
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
microphone
U
میکروفن
built-in microphone
U
میکروفن
microphones
U
میکروفن
microphone battery
U
باطری میکروفن
ribbon microphone
U
میکروفن نواری
hydrophone
U
میکروفن زیرابی
laryngophone
U
میکروفن حنجرهای
microphone current
U
جریان میکروفن
microphone connection
U
اتصال میکروفن
microphone circuit
U
مدار میکروفن
bug
U
میکروفن مخفی
microphone cable
U
سیم میکروفن
bugs
U
میکروفن مخفی
bugging
U
میکروفن مخفی
microphone button
U
تکمه میکروفن
microphone cable
U
کابل میکروفن
bugged
U
مجهز به میکروفن مخفی
microphone diagram
U
ممبران یا دیاگرام میکروفن
low power microphone
U
میکروفن با قدرت خروجی کم
microphone amplifier
U
تقویت کننده میکروفن
illumination by diffusion
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
telephone transmitter
U
میکروفن تلفن کپسول دهنی
acoustic screen
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
squawk mike
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
reflexion
U
انعکاس
reflection
U
انعکاس
reflectance
U
انعکاس
replication
U
انعکاس
reactional
U
انعکاس
reflectiveness
U
انعکاس
reactions
U
انعکاس
reaction
U
انعکاس
reflectance ink
U
جوهر انعکاس
reflectance
U
قابلیت انعکاس
reflecting power
U
قدرت انعکاس
reflection plane
U
صفحه انعکاس
echoing
U
انعکاس صدا
internal reflection
U
انعکاس درونی
anechoic
U
بدون انعکاس
first order reflection
U
انعکاس مرتبه یک
reflector
U
الت انعکاس
zigzag reflection
U
انعکاس متعدد
reflectors
U
الت انعکاس
atmospheric refraction
U
انعکاس جوی
bottom bounce
U
انعکاس از کف دریا
repercussion
U
انعکاس برگشت
reflexibility
U
انعکاس پذیری
reflexible
U
انعکاس پذیر
reflexible
U
قابل انعکاس
echoed
U
انعکاس صدا
reflexivity
U
انعکاس پذیری
echo
U
انعکاس صدا
echoes
U
انعکاس صدا
catacoustics
U
مبحث انعکاس صوت
echo sounder
U
انعکاس سنج صدا
rotational reflection axis
U
محور چرخش انعکاس
swoosh
U
صدای خش خش کردن
crepitate
U
صدای خش خش کردن
swished
U
صدای فش فش کردن
to blate
U
مع مع کردن
[صدای بز]
swishes
U
صدای فش فش کردن
swishing
U
صدای فش فش کردن
swish
U
صدای فش فش کردن
plink
U
صدای دق دق کردن
shut down
U
خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
operated
U
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
operate
U
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
operates
U
تکار کردن یا باعث کار کردن ماشین شدن
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
arm
U
1-فراهم کردن وسیله یا ماشین یا تابع برای عمل یا ورودی ها 2-مشخص کردن خط وط وقفه فعال
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
ice blink
U
سفیدی افق از انعکاس دریا
catadioptrics
U
مبحث انعکاس و انکسار نور
baffles
U
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
echo suppression
U
جلوگیری یا تضعیف انعکاس صوت
echo sounding
U
عمق یابی انعکاس صوت
brightness
U
تغییر شدت انعکاس نور
homing mine
U
مین حساس به انعکاس امواج
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
antiphony
U
انعکاس یا جواب سرود وموسیقی
baffle
U
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffled
U
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffling
U
صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
bellowed
U
صدای گاو کردن
whooshed
U
صدای صفیرایجاد کردن
sizzles
U
صدای هیس کردن
whoosh
U
صدای صفیرایجاد کردن
bleating
U
صدای بزغاله کردن
bellow
U
صدای غرش کردن
bleated
U
صدای بزغاله کردن
bellow
U
صدای گاو کردن
bellowed
U
صدای غرش کردن
bellowing
U
صدای گاو کردن
whooshes
U
صدای صفیرایجاد کردن
sizzled
U
صدای هیس کردن
sizzle
U
صدای هیس کردن
chirr
U
صدای ملخ کردن
bellowing
U
صدای غرش کردن
keck
U
صدای قی کردن دراوردن
whooshing
U
صدای صفیرایجاد کردن
pings
U
صدای غژایجاد کردن
bleat
U
صدای بزغاله کردن
pinging
U
صدای غژایجاد کردن
ping
U
صدای غژایجاد کردن
bleats
U
صدای بزغاله کردن
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
sizzling
U
صدای هیس کردن
pinged
U
صدای غژایجاد کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com