English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sovietization U انطباق با رژیم شوروی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sovietize U مطابق رژیم شوروی کردن
Soviets U شوروی
deliberative U شوروی
Soviet U شوروی
consultative U شورایی شوروی
Kremlin U دولت شوروی
Soviet Union U اتحاد شوروی
the soviet republics U جماهیر شوروی
soviet economy U اقتصاد شوروی
Union of Soviet Socialist Republics U اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی
bears U لقب روسیه ودولت شوروی
gosplan U سازمان برنامه ریزی شوروی
bear U لقب روسیه ودولت شوروی
dumbarton oaks conference U شوروی و چین ضمن مذاکراتی شالوده سازمان ملل متحد را ریختند
the big three U ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
operating condition U رژیم
rTgimes U رژیم
regime U رژیم
operating conditions U رژیم
regimes U رژیم
diet U رژیم گرفتن
diet U رژیم غذایی
dieted U رژیم غذایی
dieted U رژیم گرفتن
dieting U رژیم غذایی
dieting U رژیم گرفتن
diets U رژیم غذایی
diets U رژیم گرفتن
rating U رژیم اسمی
food program U رژیم تغذیه
saturation state U رژیم اشباع
ratings U رژیم اسمی
space charge limited current state U رژیم بار پیرامونی
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
capitalism U رژیم سرمایه داری
royalism U طرفداری از رژیم سلطنتی
dietetic U وابسته به رژیم غذایی
dietary U مربوط به رژیم غذایی
residual current state U رژیم جریان مانده
monarchies U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
monarchy U سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
adaption U انطباق
self identity U انطباق
coincidences U انطباق
coincidence U انطباق
conformity U انطباق
adaptation U انطباق
superposition U انطباق
accommodation U انطباق
adaptations U انطباق
accommodations U انطباق
totalism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
totalitarianism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
stagnation thesis U تز انحطاط و ورشکستگی رژیم سرمایه داری
dietetics U فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
matching stub U مفتول انطباق
nonsuperimposable U انطباق ناپذیر
scotopic adaptation U انطباق با تاریکی
superposable U قابل انطباق
superimposable U انطباق پذیر
synchrony U انطباق تقارن
alignment U تنظیم انطباق
unadapted U انطباق نایافته
social adaptiveness U انطباق اجتماعی
sensory adaptation U انطباق حسی
visual adaptation U انطباق دیداری
light adaptation U انطباق با روشنایی
alignments U تنظیم انطباق
adjustability U درجه انطباق
adaptometer U انطباق سنج
adaptation time U زمان انطباق
adaptation syndrome U نشانگان انطباق
adaptation level U سطح انطباق
adaptability U قابلیت انطباق
absolute accommodation U انطباق مطلق
adaptability U انطباق پذیری
coincidences U اقتران انطباق
coincidence U اقتران انطباق
decency U انطباق بامورد
suits U تعقیب انطباق
suited U تعقیب انطباق
suit U تعقیب انطباق
brightness adaptation U انطباق با درخشندگی
goodness of fit U میزان انطباق
coincident current U با انطباق جریان
adaptable U انطباق پذیر
dark adaptation U انطباق با تاریکی
parallax U اختلاف منظر انطباق
synchronizes U انطباق زمانی داشتن
synchronize U انطباق زمانی داشتن
synchronising U انطباق زمانی داشتن
synchronises U انطباق زمانی داشتن
synchronised U انطباق زمانی داشتن
general adaptation syndrome U نشانگان انطباق عمومی
suit the punishment to the crime U انطباق مجازات بر جرم
synchronism U ایجاد همزمانی انطباق
associable U معاشرتی انطباق پذیر
aberration U عدم انطباق کانونی
opportunism U به سرعت بر حسب اوضاع سیاسی یا تغییر رژیم وزمامدار
coincidence adjustment U تعیین مسافت به وسیله انطباق
compatability U قابلیت انطباق کار هماهنگ با سایردستگاهها
self adjustment U انطباق خود بامحیط یا چیز دیگری
formalization U انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
Marasali U ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
reseau U شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
caucasus U منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
potsdom agreement U موافقتنامه پوتسدام موافقتنامه منعقده بین امریکاو شوروی و انگلیس پس ازپایان جنگ جهانی دوم به سال 5491 که در ان سه دولت خط مشی خود را نبست به المان اشغال شده
filikli U [نوعی فرش با پرز بلند و نسبتا زبر و خشن و بیشتر از جنس پشم بز که در مناطق عشایری ترکیه و آذربایجان شوروی بافته شده، گره ها بدور نخ تار زده شده و کل فرش پس از اتمام بافت رنگرزی می شود.]
electromagnetic compatability U قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
leninism U اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
rationalization U انطباق با اصول عقلانی عقلانی کردن
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com