Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radio dicipline
U
انضباط مکالمه بی سیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
two way telephone equipment
U
تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
disciplining
U
انضباط
discipline
U
انضباط
disciplines
U
انضباط
disciplinary
U
اهل انضباط
disciplinable
U
انضباط پذیر
disciplinal
U
اهل انضباط
sound discipline
U
انضباط صوتی
fire discipline
U
انضباط اتش
conduct grade
U
نمره انضباط
disciplinarian
U
اهل انضباط
camouflage dicipline
U
انضباط استتار
radio dicipline
U
انضباط رادیویی
disciplinarians
U
اهل انضباط
circuit discipline
U
رعایت انضباط مدار
self discipline
U
انضباط نفس تادیب
stern discipline
U
انضباط سخت و محکم
road clearance
U
انضباط و نظم حرکت در جاده
colloquium
U
مکالمه
parle
U
مکالمه
parlance
U
مکالمه
palaver
U
مکالمه
colloquia
U
مکالمه
radiotelephony
U
مکالمه با بی سیم
through call
U
مکالمه مستقیم
frequency of calls
U
تراکم مکالمه
telephone conversation
U
مکالمه تلفنی
dialogist
U
مکالمه نویس
conversation
U
مکالمه محاوره
sign languages
U
مکالمه با اشاره
parleying
U
مکالمه کردن
conversations
U
مکالمه محاوره
parleys
U
مکالمه کردن
sign language
U
مکالمه با اشاره
parleyed
U
مکالمه کردن
parley
U
مکالمه کردن
crosstalk
U
مکالمه متقابل
chargeable call
U
مکالمه قابل پرداخت
radiotelephony
U
مکالمه رادیو تلفنی
duplex telephony
U
مکالمه تلفنی دو طرفه
push to talk
U
کلید مکالمه تلفنی
telephone modal distance
U
مسافت مکالمه تلفنی
emergency call
U
خبر یا مکالمه اضطراری
international call
U
مکالمه بین المللی
trunk calls
U
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
fixed time call
U
مکالمه در زمان معین و ثابت
trunk call
U
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
speaking tube
U
لوله مخصوص مکالمه بین دواتاق
uncommunicative
U
بی علاقه به مکالمه و تبادل فکر و خبر
ring off
U
قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
I'm putting you through now.
U
شما را الان وصل میکنم.
[در مکالمه تلفنی]
procedure word
U
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
interphone
U
سیستم تلفن یا مکالمه داخلی یک جنگ افزار
martinet
U
ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
martinets
U
ادم با انضباط وسخت گیر سخت گیری وانضباط خشک منجنیق سنگ انداز
interrogator responder
U
دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی
Their eyes met.
U
آنها به هم زل زدند.
[همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
dialectic
U
روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
sound discipline
U
انضباط صدا یا جلوگیری ازسر و صدا
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
discipline
U
نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplines
U
نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
disciplining
U
نظم دادن ادب کردن تربیت کردن انضباط دادن
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com