Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
slink
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinks
U
انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
varment
U
انسان یاحیوان مزاحم
varmint
U
انسان یاحیوان مزاحم
sneaks
U
دزدکی حرکت ه کردن
sneaked
U
دزدکی حرکت ه کردن
sneak
U
دزدکی حرکت ه کردن
skulking
U
گروه دزدکی حرکت کردن
skulk
U
گروه دزدکی حرکت کردن
skulks
U
گروه دزدکی حرکت کردن
stealth
U
خفیه کاری حرکت دزدکی
skulked
U
گروه دزدکی حرکت کردن
human movement
U
حرکت انسان
unbowed
U
انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
man handle
U
با نیروی انسان حرکت دادن بدرفتاری کردن
scrannel
U
خشن وضعیف
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
unexploded
U
عمل نکرده مهمات عمل نکرده
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
look before your leap
U
گز نکرده
by stealth
U
دزدکی
slinkier
U
دزدکی
slinky
U
دزدکی
slinkiest
U
دزدکی
snoopy
U
دزدکی
privy
U
دزدکی
lurkingly
U
دزدکی
stealthiest
U
دزدکی
furtive
U
دزدکی
stealthier
U
دزدکی
sneaking
U
دزدکی
stealthy
U
دزدکی
abortive
<adj.>
رشد نکرده
indigested
U
فکر نکرده
unkempt
U
شانه نکرده
soles
U
ازدواج نکرده
sole
U
ازدواج نکرده
rudimental
U
رشد نکرده
niet le fait
U
او نکرده است
unsight
U
امتحان نکرده
untravelled
U
سفر نکرده
single
U
ازدواج نکرده
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
leered
U
نگاه دزدکی
leering
U
نگاه دزدکی
leers
U
نگاه دزدکی
leer
U
نگاه دزدکی
poacher
U
شکارچی دزدکی
poachers
U
شکارچی دزدکی
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
uncounselled
U
مشورت نکرده
[نداده]
paddies
U
برنج اسیاب نکرده
paddy
U
برنج اسیاب نکرده
dud
U
گلوله عمل نکرده
unused
U
عادت نکرده بکارنبرده
lurking
U
دزدکی عمل کردن
poached
U
دزدکی شکار کردن
lurks
U
دزدکی عمل کردن
lurked
U
دزدکی عمل کردن
peep
U
نگاه دزدکی طلوع
lurk
U
دزدکی عمل کردن
peeps
U
نگاه دزدکی طلوع
poaches
U
دزدکی شکار کردن
peeping
U
نگاه دزدکی طلوع
peeped
U
نگاه دزدکی طلوع
poach
U
دزدکی شکار کردن
You haven't changed.
U
تو هیچ تغییر نکرده ای
[رفتار]
.
dwarf dud
U
بمب اتمی عمل نکرده
absolute dud
U
گلوله اتمی عمل نکرده
gear blank
U
چرخ دنده کار نکرده
unfledged
U
پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
nuclear dud
U
بمب عمل نکرده اتمی
impennate
U
دارای بالهای رشد نکرده
order form
U
نمونه سفارش نامه پر نکرده
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
seed wool
U
پنبه خام یاپاک نکرده
he is not quite rested
U
خوب رفع خستگی نکرده
stunted tree
U
درخت رشد نکرده وکوتاه
slinking
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
trinkets
U
دزدکی وزیرجلی کار کردن
trinket
U
دزدکی وزیرجلی کار کردن
slink
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
slinks
U
نظر چشمی نگاه دزدکی
unschooled
U
تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
bomb cemetery
U
محل تخریب بمبهای عمل نکرده
cleans
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
Nobody was late except me .
U
هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
clean
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleaned
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleanest
U
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
dwarf dud
U
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
suborn
U
دزدکی ومحرمانه چیزی کسب کردن
to steal in or out
U
دزدکی داخل شدن یابیرون امدن
slinks
U
گام های دزدکی سقط شده
slink
U
گام های دزدکی سقط شده
slinking
U
گام های دزدکی سقط شده
polywag
U
دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
Nothing has changed there.
U
آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
sneaker
U
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
sneakers
U
کسی که دزدکی راه میرود کفش کتانی
abortions
U
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortion
سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to
U
تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction
U
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
syntactic error
U
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
human beings
U
انسان
mortal
U
انسان
mortals
U
انسان
man
U
انسان
mans
U
انسان
homosapiens
U
انسان
in human shape
U
انسان
loard of creation
U
انسان
human being
U
انسان
homo
U
انسان
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
misanthropes
U
انسان گریز
manward
U
بطرف انسان
palm
U
کف دست انسان
palms
U
کف دست انسان
misanthrope
U
انسان گریز
economic man
U
انسان اقتصادی
anthropophobia
U
انسان هراسی
anthropologist
U
انسان شناس
human nature
U
طبیعت انسان
marginal man
U
انسان حاشیهای
anthropoid
U
شبه انسان
anthropoid
U
انسان نما
anthropocentrism
U
انسان محوری
voice
U
صدای انسان
bods
U
بدن انسان
humanitarian
U
انسان گرایانه
atomy
U
اسکلت انسان
bod
U
بدن انسان
voices
U
صدای انسان
brisket
U
سینه انسان
voicing
U
صدای انسان
primitive
U
انسان اولیه
egalitarian
U
طرفدارتساوی انسان
anthropoids
U
شبه انسان
pithecanthrope
U
انسان میمونی
anthropomorphic
U
شبیه انسان
misanthropy
U
انسان بیزاری
hominid
U
جنس انسان
superhuman
U
برتر از انسان
heidelberg man
U
انسان هایدلبرگ
anthropomorphism
U
انسان انگاری
godman
U
انسان خداوار
humanly
U
مثل انسان
humanist
U
انسان گرا
cannibalism
U
ادمخواری انسان
humanoid
U
شبیه انسان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com