Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
outer work function
U
انرژی خروج بیرونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
work function
U
انرژی خروج
electron affinity
U
انرژی خروج
inner work function
U
انرژی خروج درونی
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy
U
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
exteriors
U
بیرونی
outer
U
بیرونی
exterior
U
بیرونی
external
U
بیرونی
outward
U
بیرونی
out door
U
بیرونی
outdoor
U
بیرونی
cortical
U
بیرونی
dooryard
U
بیرونی
bakkat
U
بیرونی
out
<adv.>
U
بیرونی
extern
U
بیرونی
externals
U
بیرونی
outside
U
در بیرون بیرونی
bailey
U
دیوار بیرونی
outwall
U
دیوار بیرونی
outsides
U
در بیرون بیرونی
outworld
U
جهان بیرونی
bailey
U
باروی بیرونی
acrotic
U
بیرونی خارجی
physiognomies
U
چهره بیرونی
base-court
U
حیات بیرونی
external socket
پریز بیرونی
arbor support
U
یاطاقان بیرونی
the crown of the teeth
U
دندان بیرونی
physiognomy
U
چهره بیرونی
foreign
U
بیرونی ناجور
extrados springing line
U
پاطاق بیرونی
extrinsic
U
بیرونی خارجی
extrinsic values
U
ارزشهای بیرونی
outer shell electron
U
الکترون بیرونی
external force
U
نیروی بیرونی
externally heated arc
U
قوس گرمیونایی بیرونی
outpart
U
قسمت بیرونی یا دوردست
outed
U
فاش شدن بیرونی
outside influence
U
نفوذ بیرونی یا خارجی
the crown of the teeth
U
قسمت بیرونی دندان
out-
U
فاش شدن بیرونی
out
U
فاش شدن بیرونی
toa
U
قسمت بیرونی سر چوب
horn-work
U
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
over-
U
بیرونی شفا یافتن
over
U
بیرونی شفا یافتن
base court
U
حیاط بیرونی یاعقبی
outgoing traffic
U
جاده به راستای بیرونی
outer shell electron
U
الکترون لایه بیرونی
scarf skin
U
پوشش یاغلاف بیرونی
rinds
U
پوسته بیرونی هرچیزی
outward
U
بطرف خارج بیرونی
rind
U
پوسته بیرونی هرچیزی
outwards
U
بطرف خارج بیرونی
chorion
U
پرده بیرونی جنین
exteriority
U
حالت بیرونی یافاهری دلبستگی به
geophysics
U
علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
labrum
U
لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
ageum son
U
قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
outer ear
U
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
external ear
U
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
propulsion
U
خروج
emission
U
خروج
exhaust
U
خروج
egress
U
خروج
prolapsus
U
خروج
exhausts
U
خروج
exit
U
خروج
outgo
U
خروج
exodus
U
خروج
egression
U
خروج
exits
U
خروج
emersion
U
خروج
leakage or breakage
U
خروج
emissions
U
خروج
spurts
U
خروج ناگهانی
ejaculates
U
خروج منی
spurt
U
خروج ناگهانی
ejaculating
U
خروج منی
spurting
U
خروج ناگهانی
ejaculate
U
خروج منی
out flow of capital
U
خروج سرمایه
capital outflow
U
خروج سرمایه
ejaculated
U
خروج منی
spurted
U
خروج ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
emergency exit
U
در خروج اضطراری
angle of emergence
U
زاویه خروج
transpiration
U
خروج نفوذ
outage
U
راه خروج
outages
U
راه خروج
outlet
U
مجرای خروج
outlets
U
مجرای خروج
order off the field
U
حکم خروج
exit point
U
نقطه خروج
exhaust valve
U
شیر خروج
exeat
U
اجازهء خروج
ingress and egress
U
دخول و خروج
light spill
U
خروج نور
log off
U
خروج از سیستم
log out
U
خروج از سیستم
logout
U
خروج از سیستم
order off
U
حکم خروج
emission
U
صدور خروج
emissions
U
صدور خروج
dump valve
U
شیر خروج
exhaust velosity
U
سرعت خروج
defecation
U
خروج مدفوع
debouchment
U
خروج ازتنگنا
debouch
U
راه خروج
spermatism
U
خروج منی
eccentricity
U
خروج از مرکزیت
eccentricity
U
خروج از مرکز
eccentricities
U
خروج از مرکز
eccentricities
U
خروج از مرکزیت
prolapse of the uterus
U
خروج سیبک
emergency exit
U
خروج اضطراری
exophthalmos
U
خروج تخم چشم
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
clearance outwards
U
مجوز خروج کشتی
fifo
U
خروج به ترتیب ورود
steam tight
U
مانع خروج بخار
gas tight
U
مانع خروج گاز
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
undoubling
U
خروج از دوبلگی شطرنج
eccentricity of the load
U
خروج از مرکزیت بار
out flow of labor
U
خروج نیروی کار
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
clearing outwards
U
اعلامیه خروج کشتی
shelling
U
برنامه خروج موقت
shells
U
برنامه خروج موقت
infinite
U
حلقهای که خروج ندارد.
shell
U
برنامه خروج موقت
eccentricity
U
گریز یا خروج از مرکز
eccentricities
U
گریز یا خروج از مرکز
exhausts
U
تخلیه کردن خروج
exhausts
U
خروج گاز یابخار
exhaust
U
تخلیه کردن خروج
exhaust
U
خروج گاز یابخار
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
obturator
U
الات مانع خروج گاز
trap house
U
محل خروج هدفهای متحرک
gangways
U
محل ورود و خروج از ناو
exhaust pipe
U
لوله خروج بخار یا دود
ne exeat regno
U
دستور عدم خروج از مملکت
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards
U
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
Please show me the way out I'll show you !
U
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
choke ring
U
حلقه مانع خروج گاز
gangway
U
محل ورود و خروج از ناو
spermatorrhoea
U
خروج منی بدون اراده احتلام
to shut in
U
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
lithotomy
U
برش مثانه برای خروج سنگ
jets
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetted
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit road
U
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
jet
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy
U
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
port of exit
U
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
exit
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
valves
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blasts
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blowdown
U
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blast
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
to take off one
U
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission
U
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
devices
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
extravasattion
U
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion
U
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
deflation port
U
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
i/o
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter
U
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
marketing
U
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry
U
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
energy
U
انرژی
endrgized
U
با انرژی
energy barrier
U
سد انرژی
high energy
U
پر انرژی
zips
U
انرژی
low energy
U
انرژی کم
energy line
U
خط انرژی
isenergic
U
هم انرژی
powering
U
انرژی
vigor
U
انرژی
power
U
انرژی
powers
U
انرژی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com